پشت صحنه یک تصمیم جنجالی
کارشناسان معتقدند در نهایت تعرفهها اعمال نخواهد شد؛ زیرا اساسا هدف ترامپ اعمال تعرفه نیست. او از این ابزار برای امتیاز گرفتن از شرکای تجاری آمریکا و مذاکره مجدد بر سر توافقنامههای تجاری استفاده میکند. در واقع این یک تاکتیک است که از طریق آن واکنشها به پیشنهادهای مطرح شده سنجیده میشود. اما چه احتمالهایی درباره سرنوشت برنامه تعرفهها مطرح است؟ در اینجا ذکر یک نمونه مشابه مربوط به دوره ریاست جمهوری جرج بوش پسر، مفید است. در مارس سال ۲۰۰۲ جورج بوش تعرفه ۳۰ درصدی برای واردات محصولات فولادی تخت و چند محصول دیگر فولادی تعیین کرد. همچنین برای برخی محصولات دیگر که تصور میشد به صنعت فولاد آمریکا لطمه وارد میکنند، تعرفه ۱۵درصدی تعلق گرفت. تعرفههای یاد شده که قرار بود پس از سه سال لغو شود، عملا پس از یکسال و نیم لغو شد، زیرا از یکسو شرکتهای آمریکایی به سوددهی رسیده بودند و از سوی دیگر، اقدامات تلافی جویانه از طرف شرکای تجاری آمریکا انجام شد.
محدودیت واردات محصولات یاد شده هم استثناهای متعددی داشت یعنی هم شامل حال برخی کشورها نظیر کانادا و مکزیک نمیشد و هم برخی محصولات فولادی از آن معاف بودند. با این حال تعرفهها بر فرصتهای شغلی، رشد اقتصاد و وضعیت تجاری آمریکا تاثیر منفی داشت. برخی تحقیقات نشان داده در اثر اعمال این تعرفهها هزاران شغل از میان رفت و بازده سرمایه و بازده نیروی کار کاهش یافت. البته میزان زیان، برای اقتصادی با تولید ناخالص داخلی ۱۹ هزار میلیارد دلار بسیار اندک بود. همچنین درآمد دولت افزایش یافت، اما برخی شرکتهای خصوصی و تولیدکنندگان به دلیل افزایش هزینهها زیان کردند.
برخی تحلیلگران به فواید تعرفههای سال ۲۰۰۲ اشاره کردهاند. به باور آنها اعمال این تعرفهها به رونق فعالیت فولادسازان آمریکا منجر شد، اما واقعیت این است که در آن دوره، افزایش تقاضای فولاد در چین و کاهش ارزش دلار سبب رشد قیمتها شد. درباره تاثیر اقدام هفته گذشته ترامپ بر صنعت فولاد و آلومینیوم آمریکا با قاطعیت نمیتوان نظر داد و لازم است مدتی پس از اجرای این برنامه، به بررسی نتایج آن پرداخته شود. اما نه صنعت فولاد کنونی جهان شبیه دوران جرج بوش است و نه ساختار تعرفههای دوران بوش با آنچه اکنون ترامپ در نظر گرفته شباهت دارد. اگر ترامپ برخی کشورها از جمله کانادا و مکزیک را از این برنامه استثنا کند، تاثیرات منفی آن بر اقتصاد آمریکا کمتر خواهد بود، اما باید دید واکنش چین و اتحادیه اروپا به این تعرفهها چیست.
احتمال دیگر، ورود به آمریکا به مذاکره با شورکای تجاری بزرگ این کشور برای تغییر رویههای تجاری است. سومین احتمال این است که ترامپ اعمال این تعرفهها را به تعویق خواهد انداخت، زیرا به نظر میرسد تحقیقات و بررسیهای لازم درباره تاثیرات آنها انجام نشده بوده و ترامپ بدون در نظر گرفتن تمامی جوانب و از روی عصبانیت چنین تصمیمی گرفته است. بنا به آنچه در یکی از اسناد کاخ سفید درج شده، برنامه تعرفهها بدون آنکه از سوی حقوقدانهای کاخ سفید بررسی شده باشد، اعلام شده است. دو تن از مقامات کاخ سفید میگویند تصمیم ترامپ حاصل خشم او از مسائل دیگر و به نتیجه نرسیدن مشاوران کاخ سفید درباره بهترین روش مقابله با کسری تجاری اتخاذ شده است. عصر روز چهارشنبه گذشته یعنی یک روز قبل از اعلام تعرفهها، برنامهکاری سنگین سبب خستگی و عصبانیت شدید ترامپ شده بود و او آماده بود وارد یک مبارزه شود و در نهایت تصمیم گرفت به جنگ تجاری بپردازد. وزیر بازرگانی آمریکا برای روز پنج شنبه تعدادی از مدیران شرکتهای آلومینیوم و فولادسازی را به کاخ سفید دعوت کرده بود، اما به مقامات کاخ سفید اعلام نکرده بود، آنها چه کسانی هستند. در نتیجه هیچ یک از آنها نمیدانستند چه کسانی در نشست حضور خواهند داشت. تا چند ساعت قبل از نشست، هیچ متنی درباره اعمال تعرفهها تهیه نشده بود، هیچ استراتژی دیپلماتیک برای آگاه کردن شرکای تجاری خارجی وجود نداشت و هیچ استراتژی برای مطلع کردن کنگره از این تصمیم تدوین نشده بود. همچنین به هیچکس در وزارت خارجه، وزارت دارایی و وزارت دفاع گفته نشده بود که قرار است تغییری در برنامههای تجاری ایجاد شود. به این ترتیب یک تصمیم از روی خشم و بدون بررسی و هماهنگیهای لازم اتخاذ شده است و احتمال اجرا نشدن آن وجود دارد.
ارسال نظر