نقش کمرنگ حذف ارز ترجیحی
امید داشتیم که روند کاهشی تورم که از فروردین ۱۴۰۰ شروع شده بود (کاهش تورم نقطهای خانوار شهری از ۸/ ۴۸درصد در فروردین ۱۴۰۰ به ۵/ ۳۴درصد در اسفند همان سال) مجالی برای تنفس بدهد؛ اگرچه در همان زمان نیز بسیاری از کارشناسان، درباره معکوسشدن این روند کاهشی به دلیل کسری بودجه، رشد بالای نقدینگی، افزایش حداقل دستمزد و به سرانجام نرسیدن مذاکرات احیای برجام هشدار میدادند. شاید حتی انتظار حذف ارز ترجیحی و در نتیجه آن، افزایش قیمتها را داشتیم؛ اما تصور نمیکردیم که اجرای این سیاست بهیکباره باشد. اما دولت سیزدهم که با کمبود جهانی کالاهای اساسی به دلیل جنگ روسیه و اوکراین روبهرو شده بود، در اردیبهشت ۱۴۰۱ تصمیم به حذف یکباره ارز ترجیحی کالاهای اساسی گرفت و در نتیجه آن، کالاهای اساسی همچون آرد، نانصنعتی، ماکارونی، مرغ، روغن و لبنیات با جهش شدید، قیمتهایی را ثبت کردند که تصور آن هم دشوار بود.
اگرچه دولت در مقام جبران برآمد و یارانه نقدی برخی دهکها را افزایش داد و اعلام کرد که افزایش قیمت به این چهار قلم کالای اساسی محدود خواهد ماند، اما اکنون دیگر همه میدانستند که موج تورمی جدیدی آغاز شده است و باید برای روزهای سختتر آماده باشند. دوشنبه دوم خرداد بود که مرکز آمار ایران گزارش جدید خود از تورم اردیبهشتماه را منتشر کرد. نرخ تورم نقطهای هزینه خانوار شهری در اردیبهشت ۱۴۰۱ حدود ۴واحددرصد افزایش یافت (از ۲/ ۳۵درصد در فروردین به ۲/ ۳۹ در اردیبهشت) و نرخ تورم ماهانه خانوار شهری در اردیبهشت نیز ۷/ ۳درصد گزارش شد که نسبت به ماه قبل، ۵/ ۰واحددرصد بالاتر بود. ارقام گزارششده بهعنوان تورم، از آنچه مردم و کارشناسان انتظار داشتند، بسیار پایینتر بود و دوباره تردید در آمارها از جهت ارتباط و انطباق با تجربه شخصی و مشاهدات ساده عمومی را زنده کرد. این نوشتار سعی دارد، نگاهی جزئیتر به آمار گزارششده از شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوار شهری داشته باشد و جنبههایی مبهم از آن را روشن کند.
نخست اینکه بهتر است بهجای تورم کل و شاخص قیمت کل، توجه خود را بر شاخص قیمت و تورم گروه عمده خوراکیها و آشامیدنیها معطوف کنیم. شاخص قیمت گروه عمده خوراکیها و آشامیدنیها برای خانوار شهری در اردیبهشت ۱۴۰۱ رقم ۳/ ۵۹۱ را ثبت کرد. تورم ماهانه این گروه عمده در اردیبهشت ۶/ ۳درصد اعلام شده (افزایش شاخص از ۷/ ۵۷۰ به ۳/ ۵۹۱) که از تورم ماهانه فروردین نیز کمتر است (تورم ماهانه خوراکیها در فروردین ۷/ ۴ بوده است). تورم نقطهای اردیبهشت برای این گروه نیز ۸/ ۴۹درصد بوده که افزایش ۴/ ۶ واحد درصدی را نشان میدهد (تورم نقطهای فروردین ۴/ ۴۳درصد بوده است). بنابراین اندکی ابهامات بیشتر شد. اگرچه تورم نقطهای افزایش یافته و نشاندهنده شتابگرفتن تورم است، اما تورم ماهانه نشان میدهد که مردم در اردیبهشت با تورم یا شدت افزایش قیمت کمتری در مقایسه با فروردین روبهرو بودهاند. چطور چنین چیزی ممکن است؟
اگر نگاه خود را دقیقتر کرده و به گروههای خوراکی توجه کنیم، میبینیم که حذف ارز ترجیحی، اثر خود را گذاشته، بهگونهای که گروه روغن و چربیها ۳/ ۱۴درصد، گروه نان و غلات ۷/ ۷درصد و گروه قند و شکر و شیرینی ۱/ ۷درصد افزایش قیمت داشتهاند. اما میتوان گفت، این تمام آن اثر مورد انتظار نبوده است. دلیل این امر نیز آن است که بهطور کلی، خوراکیها به دو زیرگروه خوراکیهای تازه و سایر خوراکیها تقسیم میشوند که در ماه به ترتیب دو تا سهبار قیمتگیری میشوند. افزایش قیمت کالاهای اساسی که در دهه سوم اردیبهشت اتفاق افتاد، احتمالا تنها در یکبار از این قیمتگیریها منعکس شده که به دلیل میانگینگیری در طول ماه سرشکن شده است. به عبارت دیگر، این تورمهای ثبت شده تنها یکسوم یا نیمی از افزایش قیمتها بوده و باید انتظار تورمهای بالاتر این گروهها و حتی سایر گروههای خوراکی را در خردادماه داشته باشیم. نکته محاسباتی دیگری را نیز نباید از نظر دور داشت.
تورم اردیبهشت همواره کمتر از تورم فروردین بوده است. نگاهی به آمار دو دهه گذشته نشان میدهد که از سال ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۱ بدون استثنا، تورم در اردیبهشت کمتر از فروردین بوده و حتی در ۱۳سال تورم ماهانه اردیبهشت صفر یا منفی بوده است. این در حالی است که در همین بازه بیستساله، در هیچ سالی تورم ماهانه فروردین صفر یا منفی نبوده است. برای ماههای دیگر نیز چنین است. بین سال ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۰ تعداد سالهای با تورم ماهانه صفر یا منفی بهعنوان مثال در خرداد پنجسال، در تیر و آذر یکسال، در مرداد دوسال و در اسفند سهسال بوده است. چرا تورم ماهانه در اردیبهشت کمتر از فروردین است؟ احتمالا یک اثر فصلی و ماهانه است؛ به این معنی که بهطور کلی، بازار در روزهای سال نو تب و تاب بیشتری دارد و بخشی از افزایش قیمتهای اواخر اسفند نیز به دلیل همان میانگینگیری در فروردین در شاخص ظاهر میشود یا شاید حتی یک نکته محاسباتی داشته باشد و باید توجه کرد که اندازهگیریها هیچگاه بدون نقص نیستند و نخواهند بود.
بهعنوان جمعبندی بحث باید گفت، بعد از یک سال روند کاهشی تورم، این روند به طور ویژه از اردیبهشت معکوس شده و دوباره شتاب گرفته است. این از آن جهت اهمیت دارد که حتی در ایران با تجربه دههها تورم، معمولا اردیبهشت تورمهای بالایی نداشته و افزایش تورم نقطهای از ۲/ ۳۵ به ۲/ ۳۹درصد در این ماه موجب نگرانی است. شاخص قیمت و تورم اردیبهشت که در دل خود فرآیندهای میانگینگیری متعدد دارد، تنها یکسوم تا نیمی از اثر افزایش قیمتهای شدید در کالاهای اساسی را که در اواخر این ماه اتفاق افتاد، ثبت کرده و باید منتظر اثر تورمی بیشتری در دیگر گروهها در ماه بعدی یعنی خردادماه باشیم.