شوکهای ادامهدار جنگ
تحلیلگران معتقدند تا وقتی جنگ اوکراین ادامه دارد، وضعیت بازار انرژی سامان پیدا نخواهد کرد. از اکوادور تا آفریقایجنوبی، کمبود سوخت و قطع مکرر برق سبب شده است تا کشورهایی که واردکننده انرژی هستند، دچار بحران اقتصادی شوند. در سریلانکا که از پیش دچار بحرانهای گوناگون بوده و از هر جهت با کمبود مواجه است، مقامات دستور دادهاند کارمندان از خانه فعالیتهای شغلی خود را انجام دهند. پاکستان تعداد روزهای کاری هفته را کم کرده تا از مصرف برق کاسته شود و در تعدادی از کشورها از جمله پاناما، به علت افزایش قیمت انرژی تظاهرات گستردهای انجام شده است. متخصص انرژی دانشگاه کلمبیا میگوید: «ما در حال تجربه نخستین بحران انرژی در ابعاد جهانی هستیم. کمبود تقریبا در تمامی کشورها و مناطق مشاهده میشود. اثرات این کمبود و رشد قیمتها به یک یا چند کشور محدود نیست، بلکه جهانی است و معتقدم هنوز به اوج این بحران نرسیدهایم.»
روند افزایش قیمت نفت از سال گذشته شروع شد. در ابتدای سال گذشته، قیمت نفت برنت در محدوده ۵۵دلار نوسان میکرد که در پایان سال این رقم به ۸۰دلار رسید؛ این یعنی حتی قبل از جنگ روسیه علیه اوکراین، بازار جهانی نفت با کمبود عرضه نسبت به تقاضا مواجه بود. بازگشایی اقتصادها، محدود بودن مازاد ظرفیت تولید و رشد مصرف، زمینه را برای افزایش مستمر قیمتها فراهم کرده است. پس از حمله روسیه به اوکراین، غرب تحریمهای فراگیری علیه مسکو اعمال کرد و واکنش کرملین به این تحریمها، کاستن از عرضه گاز به اروپا بوده است. اروپا مجبور شده است برای جبران کاهش صادرات گاز روسیه به سراغ دیگر کشورهای صادرکننده گاز برود و نتیجه طبیعی این تحولات، رشد قیمتها بوده است. عوامل گوناگونی بر تقاضای جهانی برای نفت و گاز افزوده و به دلیل محدود بودن ظرفیت عرضه، بحران شدت پیدا کرده است.
تحلیلگران میگویند، ساختار اقتصاد جهان در هم تنیده و به هم متصل است. وقتی به یک منطقه فشار وارد میشود، در مناطق دیگر اثرات آن قابل مشاهده است. آخرین بار که جهان شوک انرژی را تجربه کرد، البته فقط در حوزه نفت، دهه ۱۹۷۰ بود. در آن دوره، اوپک تحریم نفتی اعمال کرده بود و اثرات این اقدام در سراسر صنعت نفت جهان مشاهده شد. آن بحران به شکلگیری آژانس بینالمللی انرژی منجر شد و اقتصادهای صنعتی را مجبور کرد ذخایر استراتژیک نفتی برای خود ایجاد کنند تا برای اختلالهای احتمالی در آینده آمادگی داشته باشند. اما واقعیت این است که بسیاری از اقتصادهای نوظهور و کشورهایی که دچار بدهیهای بزرگ هستند، ذخایر استراتژیک نفت ندارند؛ در نتیجه، نسبت به هرگونه اختلال در عرضه آسیبپذیرند.
کارشناس مرکز سیاست انرژی جهانی در دانشگاه کلمبیا میگوید: «امروزه مجموعهای جدید از کشورها را داریم که کوچک هستند؛ اما سرعت توسعه آنها بالاست؛ در نتیجه میزان مصرف انرژی در آنها افزایش یافته است. رشد مصرف انرژی، این اقتصاد را نسبت به اختلال در عرضه آسیبپذیر کرده است. نکته مهم این است که آنها دارای ذخایر استراتژیک نفت نیستند.» برای مثال، پاکستان را در نظر بگیرید که با قطع برق دستوپنجه نرم میکند یا اکوادور که در آن به دلیل افزایش قیمت سوخت، تظاهرات خشن برگزار شده است. در هفتههای اخیر، در غنا و کامرون نیز تظاهراتهایی به دلیل افزایش قیمت سوخت برگزار شده است. در آرژانتین و پرو نیز چنین وضعیتی وجود دارد و ناآرامیهای گسترده رخ داده است. اقتصادهای فقیر جهان، از پیش با مشکلات عمیق و گسترده اقتصادی مواجه بودهاند و توان مالی آنها بسیار کم است. طبیعی است که آنها بودجه کافی برای وارد کردن میزان کافی نفت در قیمتهای کنونی ندارند.
در کشورهای فقیر، کمدرآمد یا بدهکار، مردم با قطع مکرر برق، قیمت بالای سوخت و کمبود عرضه آن مواجه هستند. برخی کشورها از پیش با کمبود انرژی و قطع مکرر برق مواجه بودهاند. آفریقایجنوبی و کوبا جزو این کشورها هستند. در این کشورها قطع شدن برق به امری عادی تبدیل شده است. تعدادی از کشورها برای اجتناب از چنین سرنوشتی، بار دیگر به سمت استفاده از زغالسنگ حرکت کردهاند. در ماه مه، همزمان با عمیقتر شدن بحران انرژی در جهان، هند اعلام کرد که استخراج زغالسنگ از معادن را از سر خواهد گرفت و بر تولید این حامل انرژی خواهد افزود. در ماه ژوئن، واردات زغالسنگ هند به رقمی بیسابقه افزایش یافت. چند روز پیش وزیر نیروی هند هشدار داد که این کشور برای مدتی طولانی در وضعیت کنونی باقی خواهد ماند. متخصص انرژی در موسسه آربیسی کپیتال مارکتس میگوید: «این نوع اختلالها بخشی از تصویر بزرگتر یعنی تاثیر منفی حمله روسیه به اوکراین بر بازار مواد خام جهان است. شکی وجود ندارد که این تاثیرات به اقتصاد جهان لطمه وارد خواهد کرد.»
روسیه و اوکراین همچنین صادرکننده مهم محصولات کشاورزی از جمله گندم و کود هستند. بازار گندم و کود نیز از جنگ تاثیر پذیرفته است. کارشناسان میگویند، نباید تصور کرد آنچه رخ داده، صرفا یک بحران یا شوک در حوزه نفت و گاز است. در بازار مواد خام نیز جنگ روسیه علیه اوکراین اثرات فراگیری داشته و یکی از آثار بزرگ این جنگ و رشد قیمت مواد خام، افزایش سریع نرخهای تورم بوده است. نرخ بالای تورم نهتنها اثرات منفی اقتصادی در بر دارد، بلکه تبعات سیاسی برای بسیاری از کشورها بهویژه اقتصادهای فقیر خواهد داشت. مدتهاست که قیمت بالای مواد غذایی و سوخت بر مردم کشورهای مختلف فشار وارد کرده است و این وضعیت برای مدتی طولانی باقی خواهد ماند. این شرایط، مسلما ثبات سیاسی را تهدید میکند و از پیش شاهد ناآرامیها در برخی کشورها بودهایم.
بهزودی بیشتر کشورهای اروپایی خرید نفت از روسیه را متوقف میکنند و در این میان، چین و هند بر خرید نفت روسیه که البته با قیمت پایینتر به آنها عرضه میشود، افزودهاند. در حال حاضر، روسیه به بزرگترین عرضهکننده نفت چین تبدیل شده است. اما حتی چین و هند به دلیل رشد قیمتها و کمبود عرضه، دچار مشکل هستند. سطح کلی قیمت نفت در جهان بالاتر از سال گذشته است و حتی با در نظر گرفتن تخفیفی که روسیه برای فروش نفت خود به این دو کشور میدهد، آنها هزینههای بالاتری برای تامین انرژی موردنیاز خود پرداخت میکنند. موضوع دیگر این است که اثرات منفی رشد قیمت انرژی بر اقتصاد جهان کاملا محسوس است و این اثرات بر چین و هند نیز مشاهده میشود. بهزودی در زمستان، اروپا به طور کامل واردات نفت روسیه را متوقف میکند؛ این یعنی بیثباتی و تنش در بازار جهانی انرژی افزایش خواهد یافت.
دولت بایدن برای به حداقل رساندن رشد قیمتها تلاش کرده است، سقفی برای افزایش قیمت نفت روسیه تعیین کند؛ اما این کار آسان نیست و باید دید در آینده، عوامل موثر بر بازار چه تاثیری بر قیمتها خواهند گذاشت. یکی از تحلیلگران میگوید: «در پایان سالجاری میلادی، هم قیمتها بالا خواهد رفت و هم بر شدت بیثباتی بازار افزوده خواهد شد.» بسیاری از کارشناسان انرژی میگویند، آینده بازار و سرنوشت بحران کنونی به طول جنگ روسیه علیه اوکراین وابسته است. فعلا هیچ نشانهای از پایان این جنگ در آینده نزدیک وجود ندارد. به این ترتیب جهان باید برای دوره طولانی از قیمت بالای نفت و بیثباتی بازار و نیز ناآرامیهای اجتماعی آماده باشد.