ویرانی چین؛ جوهر بازدارندگی
برخی در غرب معتقدند که شی جینپینگ میخواهد تایوان را دوباره به چین پیوند دهد تا میراث خود را بهعنوان رهبری اثبات کند که میتواند کاری را که مائو نتوانست، انجام دهد. اگر اینگونه باشد، بیتردید فقط شی میداند. اگر مساله این نباشد، دو دلیل وجود دارد که پکن سعی کند تایوان را بهزور تصاحب کند. یک انگیزه میتواند ظهور بحران بزرگ اقتصادی یا سیاسی باشد که ممکن است شی یا جانشین بالقوه او را به ورود به جنگ ترغیب کند تا بهاینترتیب توجهها را از مشکلات داخلی منحرف سازد. انگیزه دیگر، اعلامیه استقلال تایوان در قالب یکپرچم قرمز است که هیچ رهبری در سرزمین اصلی نمیتواند از آن چشمپوشی کند. این سیاست آمریکایی برای دلسرد کردن تایوان از این مسیر است؛ زیرا بازدارندگی طبیعی ممکن است در اوج عصبانیت کارگر نباشد. این خطرناک است؛ زیرا موضوعات مربوط به حاکمیت بهویژه در شرق آسیا حالتی خصمانه دارد.
بااینحال، بازدارندگی آمریکا میتواند بهنوعی عامل انگیزهزدای قوی برای حمله چین به تایوان باشد. چالش ایالاتمتحده قالببندی این عامل بازدارنده است تا نشان دهد خواهان جنگ نیست؛ اما [در صورت نیاز] اگر طرفی جنگ را آغاز کند میجنگد و پیروز هم میشود. اگر چین تصمیم بگیرد به تایوان حمله کند، احتمالا سعی خواهد کرد منطقه انحصاری را در اطراف خود قرار دهد، همانطور که انگلیسیها در سال ۱۹۸۲ با فالکلند چنین کردند. این امر جنگ را به منطقه نزدیک اطراف جزیره محدود میکند و به پکن اجازه میدهد تا تجارت معمول خود را در جهان انجام دهد. اگر ایالاتمتحده بخواهد بازدارندگی واقعی ایجاد کند، رهبرانش باید این مساله را روشن کنند که چنین طغیانی کارگر نخواهد بود و اینکه هر جنگی با اطمینان از محاصره کامل چین یک نزاع منطقهای بزرگ خواهد بود.
این امر باعث میشود چینیها در موقعیتی قرار بگیرند که درگیری تشدید شود. ابزارهای دستیابی به چنین محاصرهای، نظامی (و در درجه اول دریایی) و در عین حال اثرات آن برای چین فاجعهبار خواهد بود؛ چراکه این کشور دارای اقتصاد صادراتمحور است. محاصره یکساله، هزینه صدها میلیارد دلاری فقط در زمینه صادرات به ایالاتمتحده خواهد داشت. علاوه بر این، محاصره اینچنینی فعالیتهای اقتصادی به ارزش بیش از ۲تریلیون دلار را در معرض خطر قرار میدهد. از آنجا که بیشتر این تجارت از طریق دریا انجام میشود، محاصره برای چین فاجعهبار خواهد بود. محدود و قابل مدیریت نگهداشتن جنگها برای رهبران سیاسی آمریکا اغواکننده است؛ اما این رویکرد بهندرت از نظر سیاسی یا نظامی درست عمل میکند. بهعبارتدیگر، گرفتن «ژست» جنگ چاره کار نیست.
این امر، امید هری ترومن برای ریاستجمهوری موفق در طول جنگ کره را محکوم به شکست کرد. رویکرد ضمنی دوحزبی آمریکا برای محدود نگهداشتن جنگ در ویتنام به ویتنامیهای شمالی اجازه داد تا پاسخهای آمریکا را بهدقت ارزیابی کنند. از طریق ترکیبی از «وخامت» و «مذاکره»، رژیم کمونیستی در شمال توانست پتانسیل نظامی قابلتوجه آمریکا را تا حد قابلکنترلی از بین ببرد و به هانوی اجازه دهد در انتظار اراده مردم آمریکا بماند تا آنچه را که به نظر میرسد مبارزه ناامیدکننده است ادامه دهد. هانوی محدودیتهای «خودتحمیلی» را که آمریکاییها در آن فعالیت و به طرز ماهرانهای از آنها سوءاستفاده میکردند، تشخیص دادند.
به همین ترتیب، در افغانستان، طالبان پی برد که ایالاتمتحده جنگ علیه آنها را نمایشی از «جنگ جهانی خود با ترور» قلمداد کرده است. پس از چند سال، بنیادگرایان اسلامی متوجه شدند که میتوانند در انتظار خروج آمریکاییها بمانند. علاوه بر این، جنگ برای آنها «آمد» داشت. خشخاش و کمکگرفتن از پاکستانیها که مخالف هر دولت قوی و تحت حمایت ایالاتمتحده در کابل بودند، به طالبان کمک کرد تا اقدامات طولانیمدت خود را تامین مالی کنند. بار دیگر، اهداف محدود و عدمتعهد کامل، تلاشهای جنگ واشنگتن را محکوم به شکست کرد. ایالاتمتحده توانایی محاصره با زیردریاییهای تهاجمی و نیروی هوایی را دارد. چنین جنگ اقتصادیای بیتردید به ایالاتمتحده آسیب میرساند؛ اما در طولانیمدت چین را ویران میکند. این جوهر بازدارندگی است.
ایالاتمتحده میتواند با شروع مجدد مجموعه «بازیهای جنگ جهانی دانشکده جنگ دریایی» (GWG)، برساختن ژست بازدارنده معتبر را از نو آغاز کند. شواهد خوبی وجود دارد که نشان میدهد مجموعه GWG طی جنگ سرد موردتوجه برنامهریزان اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت و آنها را متقاعد کرد که ایالاتمتحده در مورد قصد و توانایی خود برای به زانو درآوردن اقتصادی و نظامی شوروی، از طریق اقدامات دریایی و زمینی تهاجمی، جدی است. این بازیها مستقیما اتحاد جماهیر شوروی را تهدید نمیکردند؛ زیرا همیشه درگیری آغازشده از سوی شوروی را اصل فرض کرده بودند. کسی نمیخواهد شاهد جنگ چینی- آمریکایی بر سر تایوان باشد، اما بهترین راه برای ترغیب پکن به شروعنکردن جنگ، متقاعدشدن به این مساله است که این حمله [برای چین] بسیار پرهزینه خواهد بود.