آخرین دیکتاتور اروپا
طی سال گذشته، در حالی که روسیه، اوکراین را شکست داده بود، بلاروس وفادارانه در کنار روسیه ایستاد و بهتازگی هم پذیرفت که میزبان تسلیحات هستهای تاکتیکی روسیه باشد که نشانهای از روابط قویتر است. بلاروس محصور در خشکی و محصور بین روسیه، اوکراین، لیتوانی و لهستان، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ مستقل شد. سهسال بعد، الکساندر لوکاشنکو، معاون سابق رادیکال و اصلاحطلب شوروی، به قدرت رسید. دوران تصدی او بیتردید بازگشتی به گذشته شوروی بوده، بهطوریکه بلاروس اقتصاد عمدتا دولتی و متمرکز و جامعه کاملا کنترلشده را حفظ کرده است. لوکاشنکو با نام مستعار «آخرین دیکتاتور اروپا» تقریبا ۳۰سال است که کشور را بیوقفه رهبری میکند. پروژه «کشور اتحادیهای» (Union State)، حتی اگر بهطور کامل محقق نشده باشد، دارای چند امتیاز بود.
در سال ۲۰۱۴، اتحادیه گمرکی به این معنی بود که قاچاقچیان بلاروسی میتوانند با واردات کالاهایی مانند پنیر ایتالیایی و ارسال مجدد آنها به روسیه بهعنوان «[پنیر]پارمزان بلاروسی» بدون هیچ کنترل و بازرسیای به روسیه کمک کنند تا از تحریمهای غرب فرار کند. پس از اعتراضات ضد لوکاشنکو، این فرآیند تسریع شد. از همه مهمتر همکاری نظامی بود. در آستانه حمله روسیه به اوکراین در سال گذشته، دهها هزار نیروی روسی تحت عنوان «مانورهای آموزشی» به بلاروس اعزام شدند. مانند ناتو، از سال ۲۰۱۰، دکترین رسمی نظامی روسیه، حمله به یکی از اعضای این اتحادیه را حمله به هر دوی آنها میداند و وعده پاسخ به آن را میدهد.
در حالی که مینسک بهطور فعال در این حمله شرکت نکرده است، این منطقه بستری برای جنگ بود و گزارشهایی از شلیک موشکهای روسی از خاک بلاروس وجود دارد. در واکنش، بلاروس با تحریمها مواجه شد و ارتباط این کشور را با اقتصاد اروپا قطع کرد. بااینحال، لوکاشنکو گفت که سربازان بلاروس به این مبارزه نخواهند پیوست. کولاکویچ گفت: «بلاروس نمیتواند به سربازان رحم کند. اکثریت نیروهایی که در ارتش بلاروس خدمت میکنند، سربازانی هستند که در حال انجام خدمت اجباری هستند.» وی گفت: «همچنین، هر نیروی بلاروسی که به اوکراین اعزام میشود به زیرساختهای فرماندهی روسیه متکی است و از دست دادن کنترل این وضعیت به نفع لوکاشنکو نیست.» کولاکویچ افزود، بعید است کادر کوچکی از نیروهای بسیار آموزشدیده و نیروهای ویژه در اوکراین مستقر شوند؛ زیرا لوکاشنکو برای سرکوب ناآرامیهای داخلی به آنها نیاز دارد.
لاورتسکی معتقد است: «رژیم لوکاشنکو نهتنها بهطور سیستماتیک نهادهای دموکراتیک را نابود کرد، بلکه به زوال هویت خود بلاروس نیز کمک کرد. از سال ۱۹۹۴ تعداد مدارس بلاروسیزبان کاهش یافت، زبان روسی بهعنوان زبان دوم دولتی پذیرفته و نماد دولتی قبلی -پرچم سفید و قرمز- کنار زده شد و پرچم شوروی جایگزین آن شد. در عوض، پرچم سفید و قرمز به نماد مخالفان تبدیل شد.» همچون روسیه، تعدادی از بلاروسیها نیز علیه جنگ اوکراین تظاهرات کردند. در شب ۲۷فوریه سال گذشته در راهپیماییهای همبستگی با اوکراین ۸۰۰نفر دستگیر شدند. لاورتسکی گفت: «برای مخالفان بلاروس، آغاز جنگ به فرصتی تبدیل شد تا هم حامیان و هم شهروندان «متزلزل» خود را بسیج کنند. در جامعه بلاروس اجماعی وجود دارد که جنگ را بهعنوان یکپدیده بهطورکلی رد میکند.» اکثر بلاروسیها هنوز تمایل داشتند نسبت به روسیه مثبتاندیش باشند؛ اما جامعه دوقطبیتر شده است. بسیاری، لوکاشنکو را چیزی بیش از دستنشانده پوتین نمیدانند. رودنیک گفت: «لوکاشنکو با هدف قرار دادن جمعیت خود پس از سال ۲۰۲۰، بهپای خود شلیک کرد و دیگر اهرمی در برابر پوتین ندارد؛ زیرا او تنها متحد سیاسی نزدیک و قوی او باقی مانده است.»