دو رقیب؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
وزیر خارجه ایران اخیرا با بیان اینکه دفاتر حفاظت منافع دو کشور در تهران و قاهره فعال هستند و در راس این دفاتر از هر دو طرف فردی در سطح سفیر فعالیت میکند، گفت: کانال رسمی برای تماس و ارتباط بهطور مستقیم بین ما وجود دارد. اشاره وی به تلاشهای میانجیگرانه بغداد میان ایران و مصر است که پیشتر موفق شده بود پنجدور گفتوگوهای امنیتی را بین ایران و عربستان میزبانی کند که در نهایت با وساطت چین به اعلان توافق ایران و عربستان در ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ منجر شد. تیرماه سال گذشته نیز وزیر خارجه عراق اعلام کرد که مذاکرات بین ایران و اردن و همچنین ایران و مصر با میانجیگری دولت عراق در بغداد آغاز شده است. از زاویه میزبانی عراق است که فداحسین مالکی، نماینده زابل، دیگر مقام ایرانی بود که با تایید این ابتکار بغداد اعلام کرد: مذاکرات ایران و مصر در عراق در حال انجام است و در آیندهای نزدیک شاهد افتتاح سفارتخانهها در ایران و مصر خواهیم بود و بعد از این اقدام نیز دیداری بین رئیسجمهور کشورمان و السیسی رئیسجمهور مصر تدارک دیده خواهد شد.
این اولینبار نیست که مقامهای جمهوری اسلامی از تمایل خود برای برقراری مجدد روابط با مصر خبر میدهند. مهرماه ۱۴۰۰، میرمسعود حسینیان، مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه ایران گفته بود: در حال تلاش برای بهبود روابط با مصر هستیم و حل مشکلات ایران و عربستان میتواند بر این موضوع تاثیرگذار باشد. به نظر میرسد که اجرایی شدن توافق ایران و عربستان که ۱۷فروردینماه سالجاری به دیدار وزرای خارجه دو کشور در پکن پس از هفتسال قطع روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانهها منجر شد، موجب تکاپوی بیشتر در روابط ایران و مصر شده است. پیشتر سامح شکری، وزیر خارجه مصر نیز با تایید تاثیرگذاری متغیر روابط تهران و ریاض بر روابط تهران و قاهره گفته بود که گسترش روابط قاهره با ایران به تحولات پس از توافق احیای روابط تهران و ریاض بستگی دارد.
مصر از متحدان نزدیک عربستانسعودی محسوب میشود و طبیعتا دماسنج روابط ایران و عربستان نقش تعیینکنندهای در پیشرفت گفتوگوهای ایران و مصر خواهد داشت. با این حال جدا از اهمیت متغیر عربستان و محیط عربی پیرامون مصر، قطع روابط دیپلماتیک تهران و قاهره از سال ۱۳۵۸ در کنار اختلافنظر درباره مسائل منطقهای و اتهامات مصر مبنی بر ترویج تشیع از سوی ایران نیز از مسائلی به شمار میروند که نیازمند طیشدن فرآیند اعتمادسازی هستند. این اختلافات حتی پای یکخیابان در تهران، یعنی خیابان خالد اسلامبولی را در روابط ایران و مصر به میان آورده است. اسلامبولی یکافسر مصری و عضو گروه جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن الظواهری بود که به همراه تنی چند از همفکرانش در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ انور سادات، رئیسجمهور مصر را به دلیل عادیسازی روابط با اسرائیل ترور کردند؛ تروری که آغاز یک دگرش در فضای سیاسی و اجتماعی مصر و همچنین در صحنه ژئوپلیتیک خاورمیانه بود که متغیر اسلام سیاسی را وارد ادبیات روابط بینالملل کرد.
بهرغم نداشتن روابط دیپلماتیک رسمی میان ایران و مصر و وجود دستاندازها در روابط این دو تمدن قدیمی، تماس و دیدارهایی در همین فضا میان مقامات ارشد دو کشور در جریان بوده است. ۱۶اردیبهشت ۱۳۷۶ علیاکبر ولایتی و عمرو موسی، وزیران امور خارجه وقت ایران و مصر در قاهره، مهمترین مسائل مربوط به جهان اسلام، منطقه خاورمیانه و مسائل مورد علاقه دو کشور را مورد بحث و بررسی قرار دادند. ۴دیماه ۱۳۸۶ علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب و دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی به مصر سفر کرد. یک منبع دیپلماتیک در آن مقطع هدف این سفر را بازدید از مراکز فرهنگی و دانشگاهی مصر اعلام کرد. الجزیره نیز در تحلیلی سفر علی لاریجانی را پاسخی به سفر معاون وزیر خارجه مصر به تهران ارزیابی کرد.
اما آنچه همچنان نقطهعطفی در بنبست روابط ایران و مصر به شمار میرود، سفر محمد مرسی، رئیسجمهور اخوانی مصر به تهران به تاریخ ۹ شهریور ۱۳۹۱ برای حضور در اجلاس سران جنبش عدمتعهد به میزبانی جمهوری اسلامی ایران بود. این سفر ظاهرا مثبت ارزیابی میشد، اما پس از آن برخی حواشی را به وجود آورد؛ از جمله حضور تنها پنجساعته مرسی در تهران که بلافاصله پس از سخنرانی توام با حاشیه، تهران را به مقصد قاهره ترک کرد. متعاقب این سفر، محمود احمدینژاد نیز که بهعنوان اولین رئیسجمهور ایران در یکسفر غیررسمی وارد قاهره میشد، در پاسخ به دعوت مرسی برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری اسلامی سفر چهارروزهای را از ۱۷ تا ۲۰آبان ۱۳۹۱ به قاهره صورت داد. این سفر نیز با حاشیههایی مانند نقش ایران در بحران سوریه و دیدار با رئیس الازهر مصر همراه شد.
همچنین پیشنهادهای احمدینژاد برای کمک میلیاردی، انعقاد پیمان استراتژیک و لغو یکطرفه روادید برای گردشگران و بازرگانان مصری با واکنش گرم قاهره همراه نشد. این مقطع، درست زمانی بود که خیزشهای جهان عرب در سال ۲۰۱۱ موسوم به بهار عربی نظام منطقهای خاورمیانه و الگوهای دوستی و دشمنی را تحتتاثیر قرار داد و شاهد صفبندیهای جدید، از جمله بروز تنش در روابط ایران با دولتهای عرب به رهبری عربستانسعودی بودیم.
با این حال و با گذشت یکدهه از این تحولات و بازگشت دوباره دولتهای رقیب به تنشزدایی گسترده که با توافق ایران و عربستان به اوج رسیده است، زمینهای برای ارزیابی دوباره ارزشافزوده برقراری روابط دیپلماتیک بین ایران و مصر به وجود آمده است که میتواند با توجه به فضای مساعد منطقهای و تاکید ایران بر سیاست همسایگی و اول همسایگان، به برقراری مجدد روابط بین ایران و مصر پس از ۴۲سال قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک منجر شود؛ روابطی که با توجه به وزن و جایگاه سیاسی و تاریخی مصر در جهان عرب و رویکرد عقلانی این کشور در ترتیبات منطقه خاورمیانه میتواند بهعنوان وزنه تعادلی در روابط با دیگر کشورهای عربی مورد استفاده قرار گیرد.