ورزششویی یا سرمایهگذاری ورزشی؟
عربستانسعودی چه سرمایهگذاریهایی انجام داده است؟ اولین سرمایهگذاری بزرگ پادشاهی در یکشرکت ورزشی در سال ۲۰۱۸ انجام شد؛ زمانی که وزارت ورزش عربستان قراردادی ۱۰ساله برای میزبانی مسابقات جهانی کشتی امضا کرد؛ قراردادی به ارزش ۱۰۰میلیون دلار در سال. از آن زمان، عربستانسعودی هزینههای زیادی برای میزبانی مسابقات بوکس، تنیس، اسبدوانی و فرمولیک انجام داده است. این کشور همچنین مسابقات بینالمللی گلف را تامین مالی کرده و سهام یک امتیاز فرمولیک و یک تیم فوتبال انگلیسی را خریداری کرده است که خرید دوم نشاندهنده سرمایهگذاری روی محبوبترین ورزش کشور است.
این پادشاهی سرمایهگذاریهای اخیر خود را از طریق صندوق سرمایهگذاری عمومی ۶۵۰میلیارد دلاری خود (PIF) مدیریت کرده است که پنجمین صندوق ثروت دولتی بزرگ در جهان است. اینها شامل خرید نیوکاسلیونایتد، تیم فوتبالی در سطح بالای لیگ حرفهای انگلیس میشود و چهار تیم در لیگ فوتبال عربستان که تعدادی از ستارههای جهانی را با قراردادهای پرسود فوقالعاده جذب کرده است.
چرا عربستان روی ورزش سرمایهگذاری میکند؟ مقامات سعودی میگویند سرمایهگذاریهای ورزشی بخشی از چشمانداز ۲۰۳۰ است؛ برنامه گسترده دولت برای تنوعبخشیدن به اقتصاد کشور فراتر از نفت (یکی دیگر از بخشهای سرمایهگذاری بحثبرانگیز، فناوری است). آنها ادعا میکنند که سرمایهگذاریهای ورزشی به افزایش سرمایهگذاری خارجی، افزایش اشتغال داخلی، ترغیب گردشگری به عربستانسعودی و تشویق تناسب اندام در کشوری که با چاقی دست و پنجه نرم میکند، کمک خواهد کرد.
در واقع، سهم ورزش در تولید ناخالص داخلی عربستانسعودی بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ تقریبا سهبرابر شد، یعنی پیش از بسیاری از سرمایهگذاریهای برجستهتر این کشور. اما ناظران، سرمایهگذاریهای ورزشی را راهی برای پادشاهی عربستانسعودی میدانند تا انتقادات از سیاستهای داخلی و خارجی خود، بهویژه در زمینه حقوق بشر را از بین ببرد. این کشور پس از ترور جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی و مقیم آمریکا در سال ۲۰۱۸، سرمایهگذاریهای ورزشی خود را افزایش داد؛ جنایتی که پس از اینکه جامعه اطلاعاتی آمریکا متوجه شد محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان احتمالا این عملیات را تایید کرده است، محکومیت بینالمللی و تحریمهای غرب را به دنبال داشت. دولت عربستان دست داشتن بنسلمان را رد کرد و در عوض عوامل سرکش دولت را مقصر دانست.
صرفنظر از انگیزههای آن، سرمایهگذاریهای ورزشی این کشور میتواند پیامدهای بینالمللی مهمی داشته باشد؛ با اقتصاد بزرگتر و متنوعتر، عربستانسعودی میتواند سیاست خارجی مستقلتری ترسیم کند و در عین حال وجهه بینالمللی خود را با گره زدن به محصولات فرهنگی قابلشناخت افزایش دهد. استیون ای کوک، عضو ارشد مطالعات خاورمیانه و آفریقا در شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: «این واقعیت وجود دارد که عربستانسعودی میخواهد به دلیل چیزی غیر از نفت، افراطگرایی مذهبی و گذشتهای که در آن زنان نمیتوانستند رانندگی کنند، شناخته شود. البته این بخشی از چیزی است که سرمایهگذاری عربستان در ورزش را هدایت میکند. اما باز هم، این بخشی از حرکت استراتژیک گستردهتر است که در چشمانداز ۲۰۳۰ بیان شده است.»
ایالاتمتحده چه واکنشی نشان داده است؟ هجوم پادشاهی به سمت تور گلف، پوشش رسانهای گستردهای را به دنبال داشته و قانونگذاران آمریکایی هشدار دادهاند که این امر میتواند نقض حقوق بشر عربستانسعودی را عادی جلوه دهد. تور PGA و LIV Golf قصد خود را برای شریک شدن در ژوئن ۲۰۲۳ اعلام کردند. چند روز پس از آن، دو سناتور ایالاتمتحده و وزارت دادگستری، به ترتیب تحقیقات خود را در مورد این توافق آغاز کردند. سناتور ریچارد بلومنتال که رهبری تحقیقات را بر عهده دارد، در اولین هیات سنا که این ترتیبات را بررسی میکند، گفت: این جلسه درباره این بود که چگونه یکرژیم وحشیانه و سرکوبگر میتواند نفوذ را بخرد و بر یک نهاد مورد توجه در آمریکا برای پاکسازی وجهه عمومی آن بهسادگی نفوذ کند. گروهی از قانونگذاران دو حزبی نسبت به این توافق ابراز نگرانی کردهاند، اگرچه برخی فکر میکنند قبل از تحقیق قانونگذاران باید توسط تنظیمکنندههای فدرال مورد بررسی قرار گیرد.
در همین حال، تحقیقات وزارت دادگستری میتواند در صورتی که قانونگذاران تشخیص دهند قانون ضد انحصار را نقض میکند، این توافقنامه را لغو کنند. سرمایهگذاری در تور PGA توسط یک نهاد خارجی همچنین میتواند این توافقنامه را از نظر خطرات احتمالی امنیت ملی مشمول بررسی فدرال کند؛ اگرچه کارشناسان این موارد را بعید میدانند. براساس چارچوب پیشنهادی، فرماندار PIF به عنوان رئیس سازمان ترکیبی فعالیت خواهد کرد و بنسلمان که ریاست PIF را برعهده دارد، بر یکی از ارگانهای برتر ورزشی اعمال نفوذ مالی خواهد کرد.
آیا کشورهای دیگر ورزششویی میکنند؟ ورزش مدتها وسیله محبوبی برای دولتها، از جمله رژیمهای استبدادی، بوده است تا داراییهای اقتصادی و فرهنگی کشورهای خود را برای مخاطبان جهانی به نمایش بگذارند. چین میزبان المپیکهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۲ در میان اتهامات نسلکشی بود و روسیه هفتهها پس از میزبانی المپیک ۲۰۱۴ کریمه را ضمیمه خاک خود کرد. منتقدان، از جمله گروههای بینالمللی حقوق بشر، هر دو کشور را به شستوشوی ورزشی متهم کردند.در دهه گذشته، کشورهای کوچکتر خلیجفارس نیز سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزه ورزش انجام دادهاند که جنجالبرانگیز شده است.
خانوادههای سلطنتی امارات و قطر تیمهای حرفهای فوتبال را خریداری کردهاند و قطر میزبان جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۲۲ بود. کارشناسان میگویند این رویداد به جاهطلبیهای جهانی دوحه دامن میزند، حتی با توجه به سوءاستفاده گسترده دولت از کارگران مهاجری که استادیومهای آن را ساختهاند. شان ال. یوم، یکی از همکاران ارشد، مینویسد: این کشورها پادشاهیهای خود را در بحثهای جهانی در مورد ورزش، گردشگری، تجارت و آموزش و پرورش نه با ساختن ارتشهای وسیع، بلکه از طریق اقدامات فرهنگی و مالی هوشمندانه بسیار فراتر از مرزهای خود، در پژوهشکدههای مرکزی سیاست خارجی دنبال میکنند.
آیا سرمایهگذاریهای بیشتری در راه است؟ دولتهای غربی ابزارهای کمی برای جلوگیری از سرمایهگذاریهای خارجی از طریق مجاری قانونی دارند؛ مگر اینکه خطراتی برای امنیت ملی ایجاد کنند. بنابراین در بیشتر موارد، سرمایهگذاران بینالمللی میتوانند تا آنجا که بازار اجازه میدهد، در امتیازات ورزشی خریداری کنند. برخی از لیگهای ورزشی ایالاتمتحده فعالانه به دنبال چنین سرمایهگذاریهایی بودهاند: در نوامبر ۲۰۲۲، انجمن ملی بسکتبال (NBA) قوانین خود را تغییر داد تا مالکیت صندوقهای ثروت دولتی را مجاز کند. کمتر از یکسال بعد و در همان ماه اعلام ادغامPGA-LIV، مقامات سرمایهگذاری قطر به توافقی مبنی بر خرید ۵درصد از شرکت مادر واشنگتن ویزاردز NBA دست یافتند. استیون کوک میگوید فقدان نظارت بر خرید نشان میدهد که بعید است تلاشهای ایالاتمتحده برای مهار سرمایهگذاریهای عربستانسعودی موفق شود.