صیانت از حقوق صاحبان سرمایه
حاکمیت قانون نظریهای چندوجهی، پیچیده و در حال تحول است و در مسیر پرپیچوخم زمان دستخوش منظومهای از مفاهیم و برداشتهای متفاوت بوده است. باید گفت حاکمیت شرکتی، قوانین، مقررات، ساختارها، فرآیندها، فرهنگها و سیستمهایی است که موجب دستیابی به هدفهای پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان میشود. یکی از عوامل اصلی بهبود کارآیی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه (حاکمیت شرکتی) است که در برگیرنده مجموعهای از روابط میان مدیریت شرکت با توسعه شرکتهای سهامی و افزایش وظایف و اختیارات هیاتمدیرههاست و در اکثر موارد تمرکز سهام در دست گروهی خاص بوده که زمینه فرصتطلبی را برای سهامداران اکثریت و مدیران منتخب آنها فراهم کرده است. رفع اینگونه مشکلات جدی، وجود نظام حاکمیت شرکتی مناسب را در شرکتهای سهامی لازم جلوه میدهد تا نهتنها منافع سهامداران تضمین شود، بلکه شرکت در مقابل اشخاصی نظیر طلبکاران، بانکها، مصرفکنندگان و نهایتا جامعه نیز پاسخگو باشد.
تامین مالی و بودجهبندی از اصلیترین وظایف تصمیمگیری مدیران مالی شرکتهای سهامی عام به شمار میرود که باید در راستای حداکثر کردن ارزش شرکتها اتخاذ شوند و آنچه در تصمیمات بودجهبندی نقش اصلی را ایفا میکند، هزینه سرمایه شرکتهاست. هزینه سرمایه بهعنوان نرخ تنزیل جریانهای نقدی حاصل از پروژههای سرمایهگذاری استفاده میشود. همچنین هزینه سرمایه شرکت، تابعی از ساختار سرمایه آن شرکت است و انتظار میرود تغییر در ترکیب منابع تامین مالی (ساختار سرمایه) بر هزینه سرمایه و متعاقبا بر ارزش شرکت تاثیرگذار باشد.
شرکتهای سهامیعام در صورتی که همراه با شناخت وآگاهی تشکیل شوند، بهخوبی پساندازهای مردم را به سمت بازارسرمایه هدایت خواهند کرد و بر عمق بازارسرمایه خواهند افزود. همچنین نظام مطلوب حاکمیت شرکتی موجب اطمینان خاطر بنگاهها نسبت به سرمایه خود و نحوه موثر و مطلوب استفاده از آن میشود و در نهایت صیانت از حقوق و منافع همه صاحبان سرمایه را در بر میگیرد. نظارت مناسب، اما نه کافی سالهای اخیر بر عملکرد شرکتها، دستیابی بازارهای مالی توسعهیافته مانند بورس به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد را تقویت کرده است. باید گفت تعامل بین شرکا (سهامداران، هیاتمدیره و مدیریت شرکت) باید به سمت عملکرد بهتر شرکت پیش برود و اجرای مناسب حاکمیت شرکتی در بازارسرمایه به حفظ منافع سرمایهگذاران، افزایش شفافیت و افشای اطلاعات درست، تضمین سلامت بازار، کاهش ریسک شرکتها و کاهش هزینههای مالی منجر خواهد شد.
طبق دستورالعمل جدید حاکمیت شرکتی، تشکیل سه کمیته حسابرسی، ریسک و انتصابات، باعث شده است تا هیاتمدیره شرکتها، فعالیت خود در اکثر موارد تفویض و فرآیند تصمیمگیری را در کمیتههای تخصصیتری دنبال کنند و در نهایت موجب شده است نظارت بر عملکرد مدیران و بخشهای مختلف، مطلوبتر باشد و پویایی و شفافیت کلی بازار سرمایه را درپی داشته باشد.
در جمعبندی، حاکمیت شرکتی را میتوان شامل مجموعهای از روابط بین مدیریت شرکت و هیاتمدیره، سهامداران و سایر ذینفعان دانست که مطلوبیت پیادهسازی آن، شفافیت بیشتر اطلاعات و هدفگذاری بهینه شرکتها و بالا بردن سرعت رسیدن به آن اهداف را درپی خواهد داشت. از مزایای دیگر حاکمیت شرکتی مناسب، میتوان به شفافیت و حمایت از حقوق سهامداران (حتی سهامداران خرد)، انتشار گزارشهای مالی شفافتر و عاری از تقلب، ارتباط بهتر با همه سهامداران، کاهش قابلتوجه ریسکهای شرکت و در نهایت افزایش ارزش شرکت به عنوان هدف غایی اشاره کرد.