اثر مایونز در سازمان
این تعامل سازنده میتواند به افزایش پایداری سازمان منجر شود. به یاد داشته باشید در اثر مایونز، دو ماده غیرقابل حل (روغن و آب) با افزودن یک عامل امولوسیونکننده (زرده تخممرغ) به یک امولوسیون پایدار تبدیل میشوند. در محیط کار نیز، کارکنان با مهارتها و دانشهای مختلف میتوانند با همکاری یکدیگر به نتایجی دست یابند که از مجموع مهارتها و دانش آنها بیشتر و پایدارتر باشد. برای مثال، یک تیم تولید محصول ممکن است شامل یک مهندس مکانیک، یک طراح صنعتی و یک کارشناس بازاریابی باشد. هر یک از این افراد مهارتهای منحصربهفردی دارند که میتوانند برای ایجاد یک محصول طراحیشده قوی و موثر استفاده شوند.
بهعبارتی، کارکنان نقش ذراتی را ایفا میکنند که در مجاورت سازگار با یکدیگر، واحدها، تیمها یا به عبارتی خوشههایی را ایجاد میکنند که این خوشهها نیز با تعامل موثر با هم، مانند آنچه در اثر مایونز اتفاق میافتد، تشکیل یک امولوسیون پایدار سازمانی میدهند. برای ایجاد یک امولوسیون پایدار سازمانی، مهم است که کارکنان مهارتها، تجربیات و دانش خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و همکاری کنند. همچنین مهم است که یک فرهنگ تیمی مثبت و حمایتکننده ایجاد شود که در آن کارکنان نسبت به همکاری با یکدیگر احساس اعتماد و اطمینان داشته باشند.
امولوسیونکنندههای سازمانی
مایونز بدون امولسیونکننده نمیتواند به امولوسیون پایدار تبدیل شود. در سازمان، «اهداف» میتوانند نقش امولوسیونکننده را ایفا کنند. اهداف مشترک به کارکنان کمک میکنند تا در جهت یک هدف مشترک حرکت کنند و با یکدیگر تعامل سازنده داشته باشند. این امر میتواند به افزایش پایداری سازمان منجر شود. در واقع، اهداف مشترک میتوانند به عنوان یک چسب عمل کرده و کارکنان، واحدها و تیمها را به یکدیگر متصل کنند. آنها میتوانند باعث شوند که کارکنان احساس کنند بهعنوان جزئی از یک کل به یکدیگر وابستهاند. این امر میتواند سبب افزایش اعتماد، همکاری و تعهد کارکنان به هم و سازمان شود. علاوه بر اهداف مشترک، «فرهنگ سازمانی» نیز میتواند نقش امولوسیونکننده را ایفا کند. فرهنگ سازمانی میتواند بهعنوان پل ارتباطی بین کارکنان و سازمان عمل کند و به کارکنان کمک میکند تا ارزشها و انتظارات سازمان را درک کنند.
این امر میتواند موجب افزایش سازگاری سازمانی و تعامل سازنده کارکنان شود. فرهنگ سازمانی قوی میتواند به ایجاد محیط کار مثبت و حمایتکننده کمک کند. همچنین به یاد داشته باشید که ارزشهای سازمان را بهروشنی بیان کنید. کارکنان باید بدانند که سازمان چه ارزشهایی را در اولویت قرار میدهد. در نهایت، «مدیران» نیز میتوانند نقش امولوسیونکننده را ایفا کنند. مدیران میتوانند با ایجاد محیط کاری مثبت و حمایتگر، زمینهای را برای تعامل سازنده کارکنان فراهم کنند. آنها همچنین میتوانند با رهبری و هدایت موثر، کارکنان را در جهت همافزایی تشویق کنند. یک مدیر با مهارتهای رهبری قوی میتواند کارکنان را به سمت اهداف مشترک و در چارچوب فرهنگ سازمانی یکپارچه هدایت کند. در اینجا چند مثال از نحوه ایفای نقش اهداف مشترک، فرهنگ سازمانی و مدیران به عنوان امولوسیونکننده در سازمان ذکر میکنم:
اهداف: یک شرکت تولیدی ممکن است هدف مشترکی مانند کاهش بهای تمامشده محصول داشته باشد. این هدف مشترک میتواند باعث شود که کارکنان واحدهای مختلف مانند تولید، تحقیق و توسعه، تامین، بازاریابی و مالی در جهت این هدف مشترک حرکت و با یکدیگر همکاری کنند.
فرهنگ سازمانی: یک شرکت فناوری ممکن است فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری داشته باشد. این فرهنگ سازمانی میتواند باعث شود که کارکنان ایدههای جدید و نوآورانه خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
مدیران: یک مدیر ارشد ممکن است جلسات تیمی منظمی را برای کارکنان برگزار کند. این جلسات میتواند به کارکنان کمک کند تا با یکدیگر آشنا شوند و در مورد مسائل مختلف سازمانی، درون واحدی و بین واحدی گفتوگو کنند.
سازگاری سازمانی و تعامل سازنده
سازگاری سازمانی و تعامل سازنده دو عامل مهم در پیدایش اثر مایونز در سازمان هستند. سازگاری سازمانی به میزان هماهنگی بین ارزشها، نیازها، مهارتها و اهداف کارکنان و سازمان اشاره دارد. کارکنانی که با سازمان خود سازگاری مطلوبی دارند، بیشتر احتمال دارد که عملکرد خوبی داشته باشند و در قالب سازمان نقش خود را بهدرستی ایفا کنند. همچنین تعامل سازنده به ارتباطی گفته میشود که موجب ایجاد همافزایی بین افراد در سازمان شود. این تعامل میتواند شامل همکاری، مشارکت، حل مساله و تصمیمگیری مشترک باشد. سازگاری سازمانی و تعامل سازنده کارکنان میتواند موجب افزایش ویسکوزیته یا به عبارتی پایداری سازمان در مقابل پدیدههای درونی و بیرونی شود. قابل ذکر است که افزایش بهرهوری، کاهش تنشهای کاری و افزایش خلاقیت گروهی از جمله نتایج این دو عامل هستند. در ادامه چند نکته را برای ایجاد همافزایی سازنده (افزایش ویسکوزیته) که محیط سازمان را برای تشکیل یک امولوسیون پایدار آماده میکند ذکر میکنم.
- در سازمان فضای همکاری و فرهنگ کار گروهی ایجاد کنید. کارکنان باید بتوانند بهراحتی و با اطمینان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و براساس اعتماد متقابل با هم در تعامل سازنده باشند. فرهنگ همکاری را تشویق کنید تا کارکنان از همکاری با یکدیگر لذت ببرند.
- به کارکنان انگیزه دهید تا دانش، مهارت و تجربیات خود را با همکاران به اشتراک بگذارند. همچنین فرهنگ شاگرد و مرشدی را رونق بخشیده و جریان انتقال دانش را در سراسر سازمان برقرار سازید.
- از معیار تنوع در تیمسازیها استفاده کنید. کارکنان با دانش و مهارتهای مختلف میتوانند دیدگاههای جدیدی ارائه داده و به ایجاد همافزایی کمک کنند.
- به کارکنان فرصت دهید تا در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند. این امر میتواند موجب افزایش احساس مالکیت کارکنان نسبت به سازمان و انگیزش مثبت آنها شود.
- از کارکنان قدردانی کنید. قدردانی از کارکنان به آنها نشان میدهد که برای سازمان ارزشمند و عنصری مهم از یک ترکیب منسجم هستند.
- به کارکنان آموزش دهید که چگونه با یکدیگر ارتباط موثر برقرار کنند. این امر میتواند به افزایش درک متقابل و همکاری بین کارکنان منجر شود. ضمنا از بروز تنشهای ارتباطی جلوگیری میکند.
- در سازمان رویکرد حل مساله را جاری کنید. روشهای شناسایی درست مساله، جمعآوری و تحلیل دادهها، راهحلسازی و به طور کلی تکنیکهای حل مساله را به کارکنان آموزش دهید.
- مهارت تصمیمسازی و تصمیمگیری را در کارکنان خصوصا مدیران توسعه دهید. آنها به این مهارت نیاز دارند تا بتوانند در شرایط مختلف تصمیمات درستی بگیرند و سازمان را به سمت اهداف خود هدایت کنند.
بنابراین نتیجه میگیریم که مدیران سازمانها باید با توجه به دو عامل کلیدی سازگاری سازمانی و تعامل سازنده، فضایی را برای کارکنان ایجاد کنند تا بتوانند با پایبندی به فرهنگ سازمانی، در مسیر تحقق اهداف، با یکدیگر همکاری اثربخشی داشته باشند. این امر مانند اثر مایونز، به تشکیل یک امولوسیون پایدار سازمانی منجر میشود که در برابر عوامل بیرونی و موانع موجود در مسیر دستیابی به اهداف سازمان، از مقاومت و انعطاف زیادی برخوردار است.