ریسک فناوری و تنزل بهرهوری
در ادبیات ریسک، حوزه ریسک عملیاتی به این میپردازد که یک بنگاه اقتصادی ممکن است از جانب کارکنان، سیستمها، روشها و فرآیندهای داخلی خود و همچنین رخدادهای خارج از بنگاه، با زیان مواجه شود. ریسک عملیاتی از آن نوع ریسکهایی است که بنگاه در ازای پذیرش آن، بازدهی نخواهد داشت. یعنی اگر بنگاه بپذیرد که کارکنانش اشتباه کنند یا سیستمهایش دچار اختلال شوند، در عوض آن منفعتی کسب نخواهد کرد؛ به عبارت دیگر بدهبستان ریسک/بازده وجود ندارد و افزایش ریسک عملیاتی تنها با افزایش احتمال زیان بنگاه همراه خواهد بود (جز در برخی موارد نادر). در جدول «یک» اجزای ریسک عملیاتی و تعاریف آن قابل ملاحظه است (برای مطالعه بیشتر مآخذ ۱و۲ را ببینید).
حال به بحث فناوری بازگردیم. در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای عظیمی در زمینه ICT و تحول دیجیتال انجام شده است (ازجمله در ایران). گستره این تحول دیجیتال به قدری وسیع بوده که تقریبا تصور انجام امور روزمره شخصی و کاری بدون استفاده از فناوریهای مرتبط ناممکن است. این ابداعات فناورانه و گسترش دیجیتالیشدن در کنار اثرات مثبت خود بر کسبوکارها، بنگاهها را بیش از پیش در معرض ریسکهای عملیاتی قرار داده است؛ زیرا نواقص و خطاهای سیستمی، تهدیدها و مسائل سایبری، مشکلات مرتبط با روشها/فرآیندهای داخلی و منابع انسانی با فناوریهای جدید ظهور مییابند (ماخذ 3). بنابراین فناوری منبعی برای ریسک عملیاتی شده، تحقق زیان ناشی از ریسک عملیاتی به زیان اقتصادی ختم میشود و نهایتا ممکن است حتی فناوری عاملی برای تنزل بهرهوری شود. مثالهایی از ریسک فناوری اطلاعات در جدول «2» ارائه شده است. همانطور که ملاحظه میشود فناوری در عصر حاضر از جوانب مختلفی عملیات بنگاهها را به چالش میکشد (برای مطالعه بیشتر ماخذ 4 را ببینید).
ذکر این نکته مفید است که اگرچه برخی ریسکها را میتوان بهخوبی کاهش داد یا از آنها اجتناب کرد (البته با هزینه)، اما برخی ریسکها تنها قابل انتقال از یک عامل به عامل اقتصادی دیگر هستند. بنابراین مدیریت ریسکها هزینهبر بوده، پذیرش برخی از ریسکها نهایتا بر دوش اقتصاد سنگینی خواهد کرد و تحقق آنها به زیان اقتصادی در سطح بنگاه و احتمالا کل اقتصاد ختم خواهد شد.
بنابراین، فناوری شمشیری دولبه در دست بنگاه و اقتصاد است و همانقدر که میشود ابزاری برای رشد اقتصادی باشد، ممکن است به عاملی برای تحقق زیانها و افولهای اقتصادی تبدیل شود. پس صرف رشد فناوری متضمن ایجاد ارزشافزوده، ارتقای بهرهوری و رشد اقتصادی نخواهد بود و چهبسا گسترش فناوری -با فرض ثبات سایر شرایط- به تنزل بهرهوری دامن بزند. حال به طور مختصر شواهدی تجربی از کشورمان را مرور کنیم. در دهه گذشته شاهد گسترش فناوری در دسترس خانوار و بنگاهها بودیم. دسترسی گسترده به تلفن همراه هوشمند و اینترنت (با تمام نواقصی که دارد)، دسترسی بنگاهها به انواع فناوریها، سختافزارها و نرمافزارهای بهبود عملیات کسبوکاری، سرمایهگذاری در دولت هوشمند و بسیاری موارد مشابه را شاهد بودهایم. این گسترش و تحول عظیم فناوری چه اثراتی بر اقتصاد کشور داشته است؟ اجازه دهید به دلیل محدودیت این نوشتار، تنها به دو مورد از بینهایت اتفاق رخداده اشاره کنم که میتوانند بهرهوری اقتصاد ایران را متاثر کنند:
1. گسترش دسترسی به اینترنت، شبکههای اجتماعی مجازی و پلتفرمهای معاملات آنلاین داراییهای داخلی و خارجی به گونهای بوده که اکنون اغلب افراد زمان زیادی را صرف تعاملات روزانه در شبکههای مجازی و پلتفرمهای معاملاتی میکنند. در اینجا صرفا قصد دارم متذکر این نکته شوم که بسیاری از ما در محل کار و ساعات کاری مشغول استفاده از شبکههای مجازی و بهخصوص معاملات آنلاین هستیم که شرح اثرات آن بر بهرهوری نیز توضیح واضحات است.
2. اهمیت و مطلوبیت دیجیتالیشدن فرآیندها، امور و سرویسها در بنگاههای خصوصی و عمومی در دهه اخیر به گونهای بوده که بسیاری از بنگاهها و نهادها، بهجای بازنگری در فرآیندها و رویههای خود برای ارتقای کیفیت ارائه خدمات به مشتریان و مهمتر از آن، ارتقای کارآیی و اثربخشی انجام عملیات کسبوکاری خود، به سرمایهگذاری روزافزون در فناوری و دیجیتالیشدن اقدام کردهاند. اکنون در اغلب حوزهها، هر دو بخش خصوصی و عمومی، با وضعیتی مواجه هستیم که همان نقایص و عیوب گذشته وجود دارند و فناوری و دیجیتالیشدن به پیچیدگی و افزایش ریسکهای عملیاتی آنها دامن زده است. جالب است که نتایج مطالعه موسسه مشاوره بوستون در سال 2020 (ماخذ 5)، نشان میدهد اگرچه تحول دیجیتال منافع بسیار قابلتوجهی برای بنگاههای موفق دارد، اما نرخ شکست بنگاهها در رسیدن به اهداف تحول دیجیتالی حدود 70درصد است. از نظر نگارنده تجربه کشورمان در این حوزه نیز، تجربه موفقی نبوده و بنگاهها هزینههای گزافی در این حوزه پرداخت کردهاند؛ اما ثمره آن اقتصادی نبوده است.بهعنوان جمعبندی، از نظر نگارنده تحقق زیانهای ناشی از ریسک فناوری در اقتصاد ایران به دلیل نقص در مدیریت استراتژیک و مدیریت ریسک قابلتوجه است و با فرض ثبات سایر شرایط رشد فناوری (به ویژه ICT) اگر تاثیر منفی بر بهرهوری بنگاهها و اقتصاد ایران نگذاشته، تاثیر مثبت معناداری نیز نداشته است. البته بدیهی است که این فرضیه قابل رد است.
مآخذ:
۱.Apostolik, R., & Donohue, C. (۲۰۱۵). Foundations of Financial Risk: an overview of financial risk and risk-based financial regulation. John Wiley & Sons.
۲. Chapelle, A. (۲۰۱۹). Operational risk management: Best practices in the financial services industry. John Wiley & Sons.
۳. Uddin, M. H., Mollah, S., Islam, N., & Ali, M. H. (۲۰۲۳). Does digital transformation matter for operational risk exposure?. Technological Forecasting and Social Change, ۱۹۷, ۱۲۲۹۱۹.
۴. Bevan, O., Ganguly, S., Kaminski, P., & Rezek, C. (۲۰۱۶). The ghost in the machine’: Managing technology risk. McKinsey Quarterly online.
۵. https://www.bcg.com/publications/۲۰۲۰/increasing-odds-of-success-in-digital-transformation