گرای جدید فلز سرخ
بهعنوان نمونه براساس قانونی که در اروپا و آمریکا وضع شده است، تا سال ۲۰۵۰ هیچ خودرویی نباید از سوختهای فسیلی استفاده کند. علاوه بر افزایش استفاده از خودروهای هیبریدی، در توربینهای انرژیهای تجدیدپذیر نیز از مس استفاده میشود. از اینرو به طور کلی صنعت مس رو به جلو و بازار فلز مس در دنیا رو به رونق است. بررسیها حاکی از این است که بخشی از معادن مس در دنیا در حال اتمام و بخش دیگری در حال بهرهبرداری است و بخشی هم باید در آینده اکتشاف شود. تولید مس و میزان نیاز به این فلز و فقدان تناسب بین عرضه و تقاضای آن، باعث شده است تا قیمت فلز بالا برود و به نظر میرسد طی ۲۰سال آینده قیمت مس روند صعودی داشته باشد. این روند صعودی در چهار، پنجسال اخیر شدت بیشتری داشته است. در حال حاضر قیمت مس بین ۸ تا ۱۱هزار دلار است و نوسان قیمت مس در رنج مناسبی برای تولیدکنندگان این فلز قرار دارد.
اما در حالی که بازار مس رو به رشد است، معادن هنوز به ظرفیتی نرسیده که بتوانند نیازی را که به تولید این فلز وجود دارد برآورده کنند. از همین رو کمبود فلز مس در آینده، قیمت این فلز را بالا خواهد برد. در مورد زنجیره مس باید گفت، مس به دو طریق الکترووینینگ و فلوتاسیون تولید میشود. در نهایت کاتد و آند کاتد که محصول نهایی است، به دست میآید. این فلز کاربردهای مختلفی در زنجیره دارد. تولیدکنندگان مفتول و سیم و کابل و آلیاژهای مختلف و... زنجیره دوم را ایجاد میکنند. در زنجیره سوم تولیدکنندگان سیم و کابل، شیرآلات، توربینها و... قرار میگیرند. هریک از این زنجیرهها ارزشافزوده خود را تولید میکند. وقتی سنگ به کنسانتره و کنسانتره به کاتد و آند کاتد تبدیل میشود، ارزشافزوده جدیدی شکل میگیرد. زمانی که این محصول به مفتول و سیم و قطعات آلیاژی تبدیل میشود، ارزشافزوده ایجاد میشود. در نهایت وقتی در توربینها و سیم و کابل استفاده میشود، زنجیره و ارزشافزوده بعدی شکل میگیرد.
سوالی که در اینجا مطرح است، این است که آیا قرار است ما همه این زنجیره را در کشور داشته باشیم؟ در این راستا باید بررسی شود چه بخشی از زنجیره و ارزشافزوده شکلگرفته، بیشترین سودآوری را دارد و به همان سمت پیش رفت. اگر دنیا به سمتی برود که ارزشافزوده جدیدتری بهواسطه تکنولوژیها و محصولات جدید شکل بگیرد، هماهنگ با این تحولات جهانی باید پیش برویم.
در حالت بعدی این نظریه دنبال میشود که باید تمام ارزشافزوده را در داخل کشور ایجاد کنیم. در این وضعیت میزان مصرف انرژی، هزینه و میزان سود باید مورد بررسی فنی و اقتصادی قرار گیرد و در نهایت بهترین مسیر برای سودآوری بیشتر انتخاب شود. در حال حاضر غیر از تولید یکسری آلیاژهای مخصوص و یکسری محصولات نهایی که برخی هایتک هستند و ایران از آن بهرهمند نیست، تمام زنجیره را در ایران داریم.
سوال بعدی این است که آیا ایران تمامی ذخایر مس خود را کشف کرده است؟ بررسیها نشان میدهد بخش زیادی از ذخایر مس هنوز کشف نشده یا اگر کشف شده، به بهرهبرداری مناسب نرسیده است. اگر در این دو زمینه بهدرستی اقدام نکنیم، بهمرور زمان نتایج نامطلوبی رقم خواهد خورد؛ به این صورت که تولید و ذخایر کاهش مییابد و نمیتوانیم از بازار و فرصت جهانی مس بهره ببریم. بنابراین لازم است ذخایر جدید اکتشاف شود. همچنین ذخایر اکتشافشده باید سریعا به بهرهبرداری برسد و وارد چرخه زنجیره شود. این فرآیند مستلزم این است که هم دولت و بخش خصوصی و هم بخش خصولتی فعالی در این حوزه درک مشابهی از وضعیت این فلز و تحولات جهانی داشته باشند و بخش استخراج، بهرهبرداری و فرآوری مورد تقویت قرار گیرد و تولید فراتر از میزان فعلی شود. اگر این اقدامات به صورت اصولی و هماهنگ دنبال شود و استراتژی 10ساله و پنجساله در این زمینه داشته باشیم، در آیندهای نهچندان دور ارزشافزوده بیشتری در زنجیره مس ایجاد میشود و این روند بهرهوری بیشتری برای کشور به دنبال دارد.