رازهای کنترل کسری بودجه
ولی بدترین حالت کسری بودجه زمانی است که تولید ملی تغییری نکند و کسری ناشی از افزایش مخارج جاری دولت باشد که در این حالت تورم اتفاق میافتد و این پدیدهای است که هماکنون با آن سروکار داریم. با این اوصاف نیاز است تدقیقی در مساله کسری بودجه صورت گیرد تا مساله شفاف باشد. در این راستا، تحقیقات و پژوهشهای بسیاری در داخل و خارج از کشور در مراکز علمی دانشگاهی و مراکز اجرایی صورت گرفته است که از جمله آنها میتوان به پژوهش مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی1 در خصوص بررسی کسری بودجه ۱۴۰۰ و راهکارهای مواجهه با آن که در شهریورماه ۱۴۰۰ منتشر شد اشاره کنیم. در این پژوهش سعی شده است که واکاوی از موضوع ارائه شود و در ادامه، دلایل عمده بروز کسری بودجه در ایران را ناشی از مشکلات اقتصاد سیاسی بودجهریزی، افزایش سهم سرمایهفروشی و آیندهفروشی در بودجه به جای افزایش منابع درآمدی، افزایش بیضابطه هزینههای جاری و کاهش ارزش واقعی بودجه دانسته است.
همچنین در ادامه راهبردهایی نظیر اصلاح ساختار بودجهریزی، افزایش سهم مالیات در تامین منابع بودجه، مهار رانت خلق پول و سفتهبازی بانکها بهخصوص بانکهای خصوصی را برای کنترل کسری بودجه پیشنهاد کرده است. همچنین در پژوهشی دیگر2 در سال ۱۴۰۰ دلایل کسری بودجه در ایران را ناشی از عملکرد دولت در اجرای سیاست مالی، کارکرد سیاست ارزی و پولی و ناکارآمدی در فرآیند نظام بودجهریزی و مراحل تخصیص بودجه، حوادث پیشبینینشده و فساد اقتصادی را به عنوان مهمترین علل کسری بودجه شناسایی کردهاند. همچنین این عوامل را متاثر از ضعف در اجرا و حاکمیت قانون، کیفیت دولت و سیستمهای نظارتی همچون رفتار رانتجویی در مراحل بودجه و تحمیل هزینههای غیرمفید دانسته است.
فارغ از پژوهشهای پیشگفته، تامین کسری بودجه توسط دولت از سه طریق امکانپذیر است. اولین راه، استقراض از بانکمرکزی است که با چاپ پول پرقدرت کسری تامین میشود. دومین راه، استقراض از مردم از طریق فروش اوراق قرضه و و سومین راه استقراض از خارج از کشور است. در هر یک از راههای فوق، چالشها و مسائل بسیاری وجود دارد که در شرایط خاص، هر دولتی به سراغ یکی از این راهها میرود. لیکن آنچه در این نوشتار قصد داریم به آن بپردازیم، این است که قبل از وقوع حادثه به فکر پیشگیری باشیم تا به دنبال راهکارهای اخیرالذکر نباشیم.
حال با این اوصاف، یکی از راهکارهای اصلی جلوگیری از کسری بودجه این است که دولت هزینههایش را مدیریت کند و مخارج خود را متناسب با درآمدها ببیند که این مساله از طریق تعریف صحیح حوزه تصدیگری و حاکمیتی دولت است و اینکه دولت تا کجا متصدی باشد و تا کجا نقش حاکمیتی داشته باشد که این موضوع در حال حاضر در کشور نادیده گرفته شده است، برخلاف اینکه قصد دولت کوچکسازی است، عملا در حال گسترش و دولتی کردن امور در واقعیت است. موضوع دیگر وجود شرکتهای زیانده و نگهداری آنها به هر قیمتی برای دولت است که این موضوع مانند چالهای است که هیچ وقت پرشدنی نیست (این چالهها در اقتصاد بسیارند). یکی دیگر از راهکارها، مدیریت مناسب صندوقهای بازنشستگی و انضباط مالی دولتها در تخصیص بودجه و مدیریت بودجه این صندوقهاست.
مساله دیگر، درآمدهای نفتی و برآورد دقیق از این محل است که از جمله چالشهای عدممدیریت کسری بودجه است. از سوی دیگر، موضوع درآمدهای مالیاتی و فرار مالیاتی گسترده در کشور و فساد گسترده و زیرپوستی و... . علیایحال مهمتر از عوامل پیشگفته، مدیریت دستگاه قضایی کشور است؛ به این ترتیب که در تدوین قوانین و مقررات و اجرای آنها به اندازهای کمکاری میشود که در نتیجه کمکاری به افزایش تعدد پروندههای دستگاه قضا منجر شده و نیز رسیدگی به آنها به قدری مطول شده که نهتنها مجازاتها دیگر قدرت بازدارندگی ندارند، بلکه افراد را به سمت و سوی قانونگریزی یا بیتفاوتی نسبت به رعایت قوانین و مقررات سوق میدهند.
با عنایت به موارد فوق و با توجه به اینکه کشور سالهای سال با مساله کسری بودجه مواجه بوده، این موضوع خود سبب تورم و مسائل بعدی آن شده و عملا به صورت ساختاری، بنیانهای اقتصادی را دچار آسیب جدی کرده است که برای آینده و حال کشور قدری نگرانکننده است. علیایحال به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیرند تازه است. پس لازم است دولت جدید بهجد موضوع کسری بودجه و برنامهریزی بودجه را قدری با جدیت دنبال کند. همچنین پیشنهاد میشود با توجه به مارپیچی و فرآیندی بودن مسائل اقتصادی، دستکاری و کنترل متغیرهای مربوطه با مدیریت آگاهانه و توجه به اصول اقتصادی صورت پذیرد.
1. توکلی. م (1400) گزارش بررسی کسری بودجه 1400 (و راهکارهای مواجهه با آن) (ویرایش اول) مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، معاونت پژوهشی/ گروه مطالعات اسلام و اقتصاد.
2 . مداح.م و مهرپور. م (1400) تحلیل تجربی عوامل موثر بر کسری بودجه در ایران با استفاده از روش دیمتل فازی، بررسی مسائل اقتصاد ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دوفصلنامه علمی، سال 8، شماره 1، بهار و تابستان، صص: 332-301.