تفکر سیستمی و تکلیف صنعت
در حال حاضر صنعت خودروی کشور با چالشهای زیادی از جمله واردات خودروی کارکرده و واردات خودروی برقی، قیمتگذاری خودرو و قیمتگذاری سوخت و... روبهروست. با وجود توجه به این چالشها، دقت بسیار زیاد برای انتخاب بهترین فرد بهعنوان وزیر صمت بسیار ضروری است. این چالشها عمدتا در روابط بین متغیرهای کلیدی در شرایط پیچیده ریشه دارند و نیازمند شیفت پارادایم برای تصمیمگیری هستند. با توجه به پیچیدگیهای موجود در این بخش، داشتن تفکر سیستمی برای شناخت اجزای مختلف سیستم و نگاه کلان کلنگر از ویژگیهای ضروری وزیر صنعت برای حل هر مشکل و طراحی هر سیاست است. در راستای مسوولیت اجتماعی خویش، در این مطلب با نگاهی به ویژگیهای تفکر سیستمی به بررسی اهمیت این ابزار در تصمیمگیریهای کلان در کشور میپردازم.
داشتن تفکر سیستمی یکی از ویژگیهای مهم وزیر خوب است؛ ویژگیای که باید به در نظر گرفتن پیامدهای جانبی تصمیمات اتخاذشده توجه داشته باشد. شخص وزیر باید پیامدهای ناخواسته و پنهان تصمیمات خود را پیشبینی و مدیریت کند. بهعنوان مثال، تصور کنید کشوری که در اوج تحریمهاست و مشکل تامین برق دارد، اقدام به واردات خودروهای برقی کند یا در اوج ترافیک و آلودگی هوا تصمیم به واردات خودرو به جای توسعه حملونقل عمومی بگیرد. چه کسی جوابگوی تصمیمات اشتباه گرفتهشده و هزینههای هدررفته خواهد بود ؟ آیا با یک مدل، پویایی متغیرهای موثر بر این روند و پویایی سیستم مورد نظر که باعث جهت طراحی خطمشی شدهاند در نظر گرفته شده است؟ و آیا نتیجه کار در چنین سیستمی، تحت سناریوهایی با مقادیر مختلف و روندهای مختلف تحلیل شده است؟ آیا این خطمشی براساس سعی و خطا طراحی شده و اثرات زیانبار آن در آینده نمایان خواهد شد؟
پاسخ این پرسشها در یک وزیر دارای تفکر سیستمی نهفته است. یک وزیر با داشتن تفکر سیستمی میتواند جنبههای مختلف اثرگذار بر مساله مورد نظر را با نگاه کلنگر تحلیل کرده و اثرات آنها را در تصمیمگیری لحاظ کند. چنین وزیری میتواند حلقههای بازخوردی مولد رفتارهای نامطلوب سیستم تحت امر خود را در شرایط پیچیده شناسایی کند. مثلا چگونه افزایش واردات خودرو میتواند به افزایش ترافیک و پیامدهای بیشتر منجر شود؟ همچنین او میتواند تاخیرهای موجود در سیستم را که درک اثرات نامطلوب تصمیمات را دشوار میکند درک کند. مثلا فاصله زمانی بین طراحی خطمشی کوتاه یا بلندمدت و نتایج حاصل را آیندهنگری یا نقاط اهرمی سیستم را شناسایی کند یا بازخوردهای غیرخطی را آیندهپژوهی کند. بهعنوان مثال، تغییر در قیمت برق چه تاثیری بر استفاده از خودروهای برقی خواهد داشت؟ مثال دیگر اینکه تغییر در قیمت بنزین چه تاثیری بر فروش خودروهای بنزینی یا الکتریکی خواهد داشت؟
البته داشتن تفکر سیستمی به وجود بعضی مقدمات هم نیاز دارد که میتواند به استفاده از ابزار سیستم دینامیک و قدرت مدلسازی و نوشتن معادلات دیفرانسیل بین متغیرها در مدلهای کمّی و تحلیل رفتار تحت سناریوهای مختلف کمک کند و این از نظر نگارنده جزو حداقلهای دانشی یک وزیر یا مشاوران اوست. انتخاب چنین فردی با تفکر سیستمی قوی میتواند باعث طراحی خطمشی درست در راستای منافع کشور شود. این فرد توانایی تصمیمگیری درست را در شرایط پیچیده خواهد داشت. البته باید به این موضوع اشاره کرد که داشتن تفکر سیستمی بهتنهایی کافی نیست و ترکیب آن با دانش مرتبط با این حوزه و تجربه عملی و توانایی راهبری میتواند تضمینکننده موفقیت در این جایگاه حساس باشد.