ارتش مورچههای تامین مالی
کمکهایی که نشان داد اگرچه دستها بهواسطه فاصله اجتماعی از هم دور هستند، اما قلبها تا چه اندازه نزدیکاند. بسیاری از فعالان بازار در دو نماد کرونا۱ و کرونا۲ اقدام به کمک مالی کردند. این پویش تنها کمی بعد از شیوع کرونا و با سرعتی مثالزدنی از اواخر اسفند آغاز شد و تا پایان اردیبهشت ادامه داشت که منجر به تجمیع رقم چشمگیری شد. در اوراق نیکوکاری کرونا۱ مجموعا ۵ میلیارد و ۴۵۷ میلیون تومان جمعآوری شد که تمام آن مبلغ به وزارت بهداشت پرداخت شد. در کرونا۲ نیز ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان جمعآوری شد که برخلاف کرونا۱ بهجای پرداخت اصل پول، سود حاصل از آن پرداخت شد. با توجه به ادامهدار بودن بیماری کرونا میتوان این پویش را دوباره تکرار و این اوراق را که از ۳۱ اردیبهشت (موعد پایان پویش) بسته شدند، مجددا بازگشایی کرد.
اما انتقاداتی نیز نسبت به پویش وارد شد، مثلا اینکه چرا فرابورس مستقیما و در نقش یک سکو (پلتفرم) چنین اقدامی را انجام داده است یا مثلا آنکه انجام این عمل در سامانه بورس منجر به آن شده که عده بسیار کمی دو نماد کرونا۱ و کرونا۲ را بهعنوان عرضه اولیه خریداری کنند.
تامین سرمایه جمعی یکی از ابزارهای نوین تامین مالی و یکی از بخشهای فناوری مالی (فینتک) است که سرمایههای کوچک و اندک را در بلوکهای کوچک جمعآوری میکند تا به سرمایه موردنیاز برای طرح موردنظر دست یابد، همانند ارتش مورچههایی که با کمک یکدیگر بارهای بسیار بزرگتر از جثه و وزن خود را جابهجا میکنند. کرادفاندینگ مدلهای متفاوتی دارد که از جمله میتوان به پاداشمحور (Reward based)، بدهـــیمحــــور (Debtbased)، سهــــاممــــحور (Equitybased) و اهدا مـــحــــور (Donation based) اشاره کرد. بهعنوان مثال پویش کرونا فرابورس از نمونه آخر استفاده کرده بود.
جمعســـپاری مالی سهــــام محور (EquityCrowdfunding) که بدان سرمـــایهگــــذاری جمـــعی (Crowdinvesting) نیز اطلاق میشود، برای بنگاههای کوچک و استارتآپهایی مناسب است که به مبالغ کمی برای مراحل اولیه کسبوکار خود نیازمندند و سرمایهگذاران نیز با پذیرش ریسک و با مشارکت خود در آن بنگاه میتوانند سهامدار شوند. دستورالعمل کرادفاندینگ در ایران در سال ۹۷ تصویب شد. دو نکته جالب و مهم درباره این دستورالعمل وجود دارد؛ اول آنکه گفته شده دستورالعمل مذکور صرفا برای حالت سرمایهگذاری جمعی است، در حالی که در متن آن صراحتا چنین چیزی ذکر نشده است. حتی گاهی واژگانی بهکار رفتهاند که میتوانند قابل تعمیم به حالات دیگر مثل حالت اهدا محور باشند. فقط یک نمونه که بهعنوان مثال میتوان اشاره کرد واژه «طرح» است که در این دستورالعمل اینگونه تعریف شده است: «فعالیتی است که متقاضی برای انجام آن اقدام به تامین مالی میکند.» در این صورت آیا پویش فرابورس در دو نماد کرونا۱ و کرونا۲ (بهرغم هبهبودن و قرضالحسنه بودن) طرح محسوب میشود؟ آیا میتوان فرضا این دو طرح را در قالب معنی «مشارکت» ولو بدون گرفتن «سهام» تعریف کرد؟ از این دست پیچیدگیها در دستورالعمل مذکور وجود دارد. نکته دوم آنکه گفته شده است کارگروه تدوین پیشنویس دستورالعمل از خرداد ۹۴ آغاز بهکار کرده بود و در نهایت پس از سپریشدن تقریبا ۳سال دستورالعمل تصویب شد. همانطور که پیشتر اشاره شد بسیاری از آییننامهها و دستورالعملها مسیری طولانی را طی میکنند تا به مرحله اجرا برسند. طیشدن این مسیر در مواقعی چند سالی طول کشیده و موضوع مشمول مرور زمان میشود، بهطوری که شرایط جامعه، تکنولوژی، اقتصاد و… تغییر پیدا کرده است. حلقههای پرتعداد تصمیمگیری در این میان نقش مهمی در زمانبر بودن موضوعات ایفا میکنند. دقت رگولاتور در هنگام طراحی و قانونگذاری باید بالا و بر اساس نیازهای آن زمان باشد. تجربه فرابورس در جمعآوری کمکها در دو نماد کرونا۱ و کرونا۲ نشاندهنده اهمیت همین نکته است. اگر آغاز پویش بهجای اسفند ماه، چند ماه بعد بود احتمالا میزان کمکهای جمعآوری شده کمتر میبود بنابراین میتوان مکانیزمهای مشابهی طراحی کرد که چابک و کاربردی باشند. مکانیـــزمهایی مشابه ســـندباکس (Sandbox) به این صورت که طرحی بهصورت آزمایشی و بهصورت محدود اما واقعی و در مقیاس کوچک اجرا شود تا هم نقاط قوت و ضعف آن در محیط واقعی به آزمون گذاشته شود و هم مشکلات و ریسکهای احتمالی شناسایی شوند. این موضوع باعث میشود تا قوانین و مقررات نهایی بهتر و دقیقتر تهیه شوند. رگولاتور میتواند از مکانیزم سندباکس در بسیاری از حوزههای مختلف استفاده کرده، دقت و انعطاف خود را بالا برده تا در نهایت مقررات بهینهتری تدوین کند، بهنحویکه صرفا بعد از اخذ تاییدیه کمیته فقهی سازمان بورس (درصورت لزوم) سریعا این مکانیزم اجرا شود. با اینکه چند سال از فعالیت پلتفرمهای مختلف کرادفاندینگ و دو سال و نیم از زمان تصویب دستورالعمل توسط شورایعالی بورس میگذرد اما اکوسیستم کرادفاندینگ ایران هنوز در ابتدای کار خود قرار دارد و پیشرفت خاصی نداشته است.
این موضوع از آن جهت قابلبررسی است که حتی پس از دستورالعمل شورای مذکور نیز اوضاع فرق چندانی نکرده و چه بسا موانعی نیز ایجاد شده است.
بهعنوان مثال در زمان تدوین این دستورالعمل میزان جذب سرمایه از طریق تامین مالی جمعی برای هر طرح حداکثر ۲ میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود (این رقم طبق ضوابط کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا برای یک شرکت در دوره زمانی ۱۲ ماهه معادل ۵ میلیون دلار لحاظ شده که تقریبا معادل ۱۲۵ میلیارد تومان است). شاید با اغماض ۲میلیارد تومان برای ابتدای سال ۹۷ (زمان تصویب دستورالعمل) عدد قابلقبولی بود، اما با توجه به تورم بالای سالهای اخیر و حالحاضر، نیاز به بازنگری داشت که این اتفاق بالاخره افتاد. اگرچه در دستورالعمل نیز اشاره شده که این سقف سالانه مورد بازنگری قرار خواهد گرفت اما این اتفاق تا همین اواخر صورت نپذیرفته بود.
به اضافه اینکه اینگونه دستورالعملها و دستورالعملهای مشابه گاهی نیاز به وضع قوانین موقت در اسرعوقت و با توجه به شرایط آن زمان دارند. بهعنوان مثال کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) در تاریخ چهارم ماه می در دستورالعملی شرایط تامین مالی جمعی را برای کسبوکارهای کوچک تسهیل کرد تا آنها به این طریق بتوانند برخی از نیازهای خود را مرتفع سازند.
کسبوکارهای کوچک جزو آسیبپذیرترین بخشها هستند و به همین دلیل نیز SEC تلاش کرد تا با این اقدام خود گامی در جهت حمایت از آنان بردارد. همراه با بیانیهای که SEC در این زمینه منتشر کرده است، جی کلیتون (JayClayton) که ریاست آن نهاد را بر عهده دارد نیز اظهار کرده است: «در شرایط فعلی بسیاری از کسبوکارهای کوچک با چالشهایی مواجه هستند تا سریعا و با هزینهای اندک، به سرمایه فوری دست یابند. اقدام امروز پاسخ به بازخوردهایی است که ما از کمیته مشاوره تشکیل کسبوکارهای کوچک و دیگران گرفتهایم تا مشکلاتی را که این شرکتها ممکن است در تامین سرمایه فوری جهت هدایت کسبوکارشان پیدا کنند رفع کند، ضمن اینکه همچنان به حمایت شایسته از سرمایهگذاران ادامه میدهد.»
به این ترتیب از تاریخ انتشار بیانیه تا آخر ماه آگوست شرایط بهطور موقت و بهنفع کسبوکارهای کوچک جهت استفاده از ظرفیت تامین مالی جمعی آسان شد اما SEC مجددا در آبانماه با تسهیل شرایط و افزایش سقف رقم تامین مالی جمعی از یک به ۵ میلیون دلار در سال، گام بزرگی در جهت بهبود تامین مالی کسبوکارهای کوچک در زمان کرونا برداشت.
در حالحاضر نزدیک به دو سال و نیم از مصوبه دستورالعمل کرادفاندینگ گذشته است اما کسبوکارهای کوچک آنطور که باید از این روش تامین مالی منتفع نشدهاند.
به نظر میرسد که این روش ظرفیت زیادی (بهخصوص در کشور ما) دارد و در صورتی که به آن توجه شود میتوان از آن برای تامین مالی کسبوکارهای کوچک و متوسط و همینطور افزایش رشد اقتصادی کشور بهره گرفت.
با تغییرات جدید و افزایش رقم تامین مالی برای هر طرح به ۱۰ میلیارد تومان زمان آن رسیده است که هم بنگاهها و هم سرمایهگذاران به این روش نوین جدیتر از گذشته بنگرند. ضمن آنکه سازمان بورس نیز در جهت معرفی و تسهیل شرایط تامین مالی از این روش گامهای عملی بیشتری بردارد.