۱- صیانت از حقوق سهامداران شرکت‌های بورسی و حفاظت از حقوق و منافع آنها که به واسطه سیاستگذاری‌‌‌‌های غلط ممکن است مورد تهدید قرار گیرد و جاذبه‌‌‌‌های مالی را از فعالیت‌های شفاف اقتصادی به سمت واسطه‌‌‌‌گری و سوداگری‌‌‌‌های غیرمولد سوق دهد و زمینه‌‌‌‌ساز افزایش فساد و خروج سرمایه‌‌‌‌ها از تولید شود.

۲- نظارت سازمان بورس بر رعایت اصول حاکمیت شرکتی و رعایت حقوق و منافع سهامداران خرد نیز از جمله نکاتی است که طی سال‌های اخیر مورد غفلت واقع شده است. استقلال و سیاستگذاری صحیح و شفاف‌‌‌‌سازی در خصوص رویه‌‌‌‌ها و شاخص‌‌‌‌های شایستگی ‌‌‌‌انتخاب مدیران می‌تواند در ارتقای شفافیت و افزایش منافع سهامداران اثرگذار باشد. بعضا کوتاهی‌‌‌‌های جدی در اقدامات مدیران شرکت‌ها به واسطه وابستگی‌ها و ارتباطات و سازوکارهای انتخاب اشخاص به سازمان‌ها و ارگان‌‌‌‌ها یا برخی سهامداران در گروه‌‌‌‌ها به چشم می‌‌‌‌خورد که حقوق سهامداران خرد را به شکل صحیح و جدی مورد مطالبه قرار نمی‌‌‌‌دهند بنابراین تقویت جایگاه و ضرورت پیاده‌سازی اصول حاکمیت شرکتی نیز جزو موضوعات مهم و اثرگذار در شفافیت و جلب اعتماد سرمایه‌گذاران خواهد بود که باید برای آن تلاش شود.

۴- توسعه ابزارها و تقویت دسترسی و ضریب نفوذ آنها در بازار جهت فراهم شدن امکان مدیریت ریسک و فراهم بودن فرصت سودسازی در شرایط مختلف بازار می‌تواند در واقعی شدن بازار و رفتار صحیح‌‌‌‌تر در روندهای قیمتی موثر باشد و اثرات بیش‌واکنشی‌‌‌‌های ناشی از هیجانات را در نوسانات مثبت و‌‌‌‌ منفی محدود سازد.

۵- توسعه و تنوع‌بخشی بازارها و سیاستگذاری جهت تسهیل ورود و پذیرش شرکت‌ها در بورس‌‌‌‌ها با هدف توسعه شفافیت و فراهم شدن امکان تامین مالی و توسعه کسب و کار آنها و رشد و تعالی بنگاه‌‌‌‌های اقتصادی از دیگر سیاست‌هایی است که می‌تواند در دستورکار قرار گیرد.

۶- تلاش جدی برای حفظ نقدشوندگی بازار سرمایه و جلوگیری از جریمه شدن سهامداران شرکت‌ها با توقف‌‌‌‌های مکرر یا بعضا طولانی‌مدت ناشی از تخلفات عده‌ای محدود در بازارها یا ناشی از قصور مدیران نیز از دیگر موارد مهمی است که رئیس جدی سازمان بورس و اوراق بهادار باید در دستورکار خود قرار دهد.

۷- همچنین رئیس سازمان بورس باید در جهت تسریع رسیدگی‌‌‌‌ها و صدور آرای مختلف دعاوی بااهمیت مربوط به شرکت‌های سهامی عام نیز تلاش کند.