از آنجا که فعالیت باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فوتبال در دنیای امروز نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای روشن از این موضوع است، اهمیت بازنگری رفتارهای اقتصادی و چارچوب گزارشگری مالی این باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در سطح بین‌المللی مشهود است.  از طرفی گسترش و جهانی‌شدن فعالیت‌های باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ورزشی در قالب تجارت، رشد طرفداران و دنبال‌کنندگان ورزش فوتبال و بالاخره وجود نهادهای ناظر و مقررات حاکم بر فوتبال در سطح دنیا از عوامل تجاری‌سازی صنعت فوتبال در دنیا هستند. در ایران به‌رغم تصویب اصل۴۴ قانونی اساسی و ابلاغ سیاست‌های اجرایی مربوط به آن و تاکید بر ضرورت اقدامات لازم حداکثر تا پایان برنامه توسعه چهارم، سرعت اقدامات اجرایی دست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کم در چارچوب مصوبات مربوطه قابل‌ملاحظه نبوده است، لذا می‌توان اذعان داشت دولت‌ها توفیقی در اجرای این مهم نداشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، اما پاسخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی طرفداران به‌عنوان عامل اجتماعی و اقدامات کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) به‌عنوان نهاد اداره‌کننده فوتبال آسیا که دارای ۴۷ کشور عضو است، در راستای حذف باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فوتبال ایران و جلوگیری از حضور در مسابقات قهرمانی آسیا، بالاخره روند اجرایی واگذاری سهام باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پرطرفدار فوتبال ایران را به‌عنوان یکی از مقررات لازم، سرعت بخشید.

حاکمیت شرکتی و تئوری نمایندگی

از مفاهیم حاکم بر ادبیات اقتصادی، حسابداری و مدیریت، مفهوم تئوری نمایندگی است. مطابق این مفهوم مسوولیت‌های مالکیت از مدیریت باید جدا باشد، فلسفه وجودی این تئوری این است که ممکن است شرکت‌های دارای روابط سیاسی، از منابع خود در راستای منافع سهامداران دارای روابط سیاسی به‌جای عموم سهامداران استفاده کنند، در واقع این امکان وجود دارد که سهامداران کنترل‌کننده از گزارشگری مالی غیرشفاف برای پنهان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازی فعالیت‌های غاصبانه و سوءاستفاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرانه خود و ایجاد مانع برای نظارت دقیق استفاده کنند، بنابراین این‌گونه به‌نظر می‌رسد که روابط سیاسی می‌تواند موجب افزایش فعالیت‌های سلب مالکیت (سوءاستفاده از) منابع شرکت به هزینه سهامداران ‌‌‌‌‌شود.  مسائل مربوط به تفکیک مالکیت از مدیریت، در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم در سطح جهانی مطرح شد که عدم‌توانایی مدیران در استفاده از فرصت‌های مناسب سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری و تقسیم صحیح سود بین سهامداران از عوامل اصلی طرح آن بود. به‌تدریج دستگاه‌های حکومتی، عامه مردم و بخش‌خصوصی دریافتند که با از بین رفتن اطمینان درمیان سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران در ارتباط با پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مربوط به جریان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نقدی آتی، مسیر جریان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری به‌سرعت تغییر کرده و با حذف جریان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری و کاهش منابع مالی، بنگاه‌ها با سقوط ناگهانی مواجه خواهند شد. این قبیل بحران‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، از یک‌سو بیانگر مشکلات و چالش‌های یک جهان مشارکتی بوده و از سوی دیگر، نشان‌دهنده اهمیت وجود ساختارهای مالکیتی صحیح، نهادهای مالی کارآمد، قوانین و مقررات شفاف، استانداردهای حسابداری، نظام‌نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی کارآ و دسترسی به اطلاعات صحیح و بموقع هستند.

اعتمادسازی

با نگاه به فعالیت باشگاه‌های ورزشی در ایران به جهت سیطره دولت در حاکمیت شرکتی این باشگاه‌ها به واسطه فدراسیون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و وزارت ورزش و جوانان و عدم‌وجود قوانین و چارچوب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مصوب و مناسب جهت گزارشگری مالی یکنواخت توسط فدراسیون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها؛ با شکست روبه‌رو شدن (ایجاد هزینه‌های اجتماعی ناشی از رواج بی‌اعتمادی یا همان اعتمادسوزی) ناشی از واگذاری سهام دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بدون ایجاد بسترهای مقرراتی و حاکمیتی لازم و مقتضی، دور از تصور نیست، چراکه ساختار این نهادها به‌طور پیش‌فرض می‌تواند عامل بی‌انضباطی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی ناشی از تقلب و سوءاستفاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی در آنها باشد. خاطرنشان می‌شود که از منظر حسابرسی سوءاستفاده، تنها سرقت درآمدها ودارایی‌ها نیست بلکه مصارف ناصحیح بودجه و منابع مالی را نیز مشمول می‌شود، در مقابل در صورت اعتماد‌سازی مناسب و وجود چارچوب و ساختار صحیح آنچنان که در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته می‌بینیم؛ باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ورزشی محل جذب‌ میلیون‌ها دلار درآمد حاصل از فروش نفت در مناطق خاورمیانه با هدف ایجاد ثروت یا زنجیره ارزش مبتنی بر اصول برندینگ و تبلیغات توسط سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران (عمدتا نهادی) شده‌اند.

سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران نهادی

از تلخیص توضیحات فوق و با درنظر گرفتن تعریف سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذار نهادی مطابق بند ۲۷ ماده یک قانون بازار اوراق‌بهادار، این‌چنین برمی‌آید که جهت حصول نتایج مناسب اجتماعی و اقتصادی توامان، وجود سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران نهادی در ساختار مالکیتی باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فوتبال در کنار سهامداران خرد، ضروری است. حال از آنجا که سرمایه‌گذاران نهادی به جهت نفوذ قابل‌توجه‌شان در شرکت‌های سرمایه‌پذیر از عوامل مهم در بازار سرمایه و سهامدارانی فعال در رابطه با نظارت بر مدیریت شرکت محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، در انتخاب سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران نهادی باید نهایت دقت و نظارت صورت پذیرد. همچنین در بسیاری از تحقیقات حوزه نمایندگی، مشکلات بین سهامداران و مدیران، می‌تواند توسط سهامداران نهادی کاهش یابد، چراکه سهم قابل‌توجهی از سهام را در اختیار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند، تخصص بالایی دارند و اطلاعات بهتری درخصوص شرکت در دسترس ایشان است و مهم‌تر از همه نگرش آنها به فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها کسب سود و تقسیم هرچه بیشتر سود مصوب به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منظور کاهش فعالیت‌های سوءاستفاده‌گرایانه و سلب‌کننده مالکیت، به‌خصوص در موسسات و نهادهای دارای روابط سیاسی از جمله باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پرطرفدار فوتبال خواهد بود.

نتیجه‌گیری

بررسی تجربه سایر کشورها در این‌خصوص نشان می‌دهد در ایران دستیابی به نتایج پیش‌گفته در زمان کوتاه، تا حدودی دور از دسترس است اما در طول زمان در راستای فرهنگ‌سازی و آماده‌سازی بسترهای لازم می‌توان نسبت به برطرف‌کردن بسیاری از کاستی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از قبیل تدوین صورت‌های مالی نمونه برای باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فوتبال توسط نهادها و مجامع حرفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای حسابداری ایران منطبق با استانداردهای حسابداری و الزامات گزارشگری مالی بین‌المللی و همچنین تغییر نحوه نظارت بر عملکرد فدراسیون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و این باشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ورزشی در راستای لزوم رعایت الزامات گزارشگری مالی بین‌المللی اقدام کرد.