واکنش بازارها به یک اهرم فشار
در بازار سرمایه نیز گرچه این تحولات با سرعتی کم و فرسایشی رخ داد اما درنهایت بازار مذکور نیز با وجود یدک کشدن «بازاری پرریسک» وارد روند بازدهی مثبت شد. در این میان شاید بتوان مهمترین محرک صعودی بازار سهام را روند عجیبوغریب نرخ دلار در بازار آزاد و در کنار آن رشد قیمت ارز در سامانه نیمایی عنوان کرد. با عنایت به اینکه نگاه و تحلیل سرمایهگذاران به نوسانات بازارهای موازی، بهخصوص وضعیت قیمتها در بازار ارز، وزن بسیار زیادی میدهد، تداوم مسیر افزایشی قیمت ارز توانست به عنوان سوپاپ اطمینان سرمایهگذاری در بورس عمل کند. اما باید دید این محرک اثرگذار تا کجا میتواند به این مهم بینجامد. یکی از مهمترین مباحثی که هماکنون در بین فعالان بازار سهام مطرح است، آن است که محرک نامبردهشده پشتوانه چه صنایعی برای رشد بیشتر میتواند باشد؟
از طرفی آیا در صورت توقف مسیر حرکتی قیمت ارز، این موضوع میتواند تهدیدی جدی برای فعالان بازار سرمایه محسوب شود؟
همانطور که بررسیها نشان میدهد گروههای بانکی ماههای زیادی است که «درجا زدن» را به حرکت در مدار صعودی ترجیح میدهند. گرچه گروههای فلزی و فولادی نیز شانه به شانه بانکیها از جذابیت خاصی برای سهامداران برخوردار نبودند اما در روزهای گذشته تغییر مسیر داده و یک گام به جلو برداشتهاند. نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که دو گروه مزبور به دلیل جاماندگی از رقبای خود هماکنون پا را فراتر از انتظارات گذاشتهاند. علاوه بر آن مباحث مرتبط با برجام از آنجا که به عنوان ضربهگیر بازارهای دارایی عمل کرده بود، در شرایط فعلی که با بنبست جدی مواجه شده است، از روی میز سرمایهگذاران کنار رفته است. به همین دلیل ابهامات و آسیبهای ناشی از «نبض کند برجام» در ماههای قبل به عاملی اثرگذار در پیشروی انتظارات تورمی تبدیل شده است.
با حذف این اهرم فشار روی بازارهای دارایی و بنگاههای بورسی، حالا بازارها در حال نشان دادن آن روی سکه خود هستند. سناریویی محتمل که حتی ممکن است در ادامه راه به شکل رشد نوبتی شاخصسازها برای بالا بردن منجر شود. این روزها ابعاد روانی رشد قیمت دلار در بازار آزاد و سکه ۲۰میلیون تومانی اثرات مهمی بر بازار سرمایه به عنوان یک ابزار برای جذب نقدینگی و کنترل دیگر بازارها استفاده میشود؛ اما نباید فراموش کرد که گرچه این رویکرد باعث میشود بازار رشدهای مطلوبی را تجربه کند، اما به دلیل اینکه رشد ایجادشده به واسطه حرکت صنایع و روشن شدن سودهای شرکتها و مسائل بنیادی نیست، در ادامه مسیر با ابهاماتی مواجه خواهد بود.