بورسیها ۸/ ۳ همت در بهار مالیات دادند
شفافیت مالیاتستانی از بورس
به شکل مرسوم سه روش اصلی تامین درآمد برای دولت وجود دارد. بر این اساس، مالیاتگیری، انتشار اوراق و چاپ پول یا همان بهاصطلاح سینیورژ (Seigniorage)، شیوههای تامین درآمد برای دولت هستند. بر اساس تجریبات و مطالعات تاریخی میتوان گفت مالیاتستانی از نظر تاریخی نیز باسابقهترین روش بودهاست. به اینترتیب اگر این سیاستمالی با رویه درست خودش اعمال و اجرا شود، سالمترین شیوه کسب درآمد دولتی نیز خواهد بود. بدین جهت تنظیم نرخ مالیات برای هر بخش از اقتصاد حتما باید متناسب و سازگار با اوضاع اقتصادی هر کشور صورت پذیرد. بر اساس گفتههای رسمی و کارشناسی سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی در حدود 6 یا 7درصد است. بر این اساس سهم ناچیزی از درآمدهای دولتی در ایران از مالیات تامین شدهاست. در این میان، وجود عدمتوازن مناسب برای تخصیص درست نرخ مالیات نیز مشکلات بنیادین در چارچوب اقتصاد بهبار آورده است. علاوه اینکه افزایش دریافت مالیات از بنگاهها و کسبوکارهای کوچک در شرایط کنونی به تولید آسیب زدهاست. در سوی دیگر وجود فرار مالیاتی عظیم در کشور بهخصوص توسط بنگاههای انحصاری و بخشهایی از برخی مشاغل، موجب بستهترشدن دست دولت و شدیدترشدن عدمتوازن در سیاستهای مالیاتی شدهاست. بر این اساس سیاست مالیات باید به تشویق بنگاههای تولیدی کوچک منجر شده و موجب ایجاد رقابت کارآ در اقتصاد کشور شود، بنابراین بازارهای مالی و بورس نیز بهعنوان یکی از بخشهای مرتبط با بخش تولید بوده و یکی از کانالهای جذب و نگهداری پول منتشرشده نیز بهحساب میرسد.
رشد درآمد مالیاتی از بورس
طبق آمارهای موجود، میانگین سهم بورس از مالیات مستقیم از سال1383 تا 1397 کمتر از یکدرصد و بهطور دقیقتر به میزان 9/ 0درصد بودهاست؛ این در حالی است که از سال1398 با اوجگرفتن ورودی پول به بورس ایران، سهم این بازار از مالیات مستقیم به 8/ 4درصد افزایش یافت. در سال99 با به اوج رسیدن استقبال مردم از بورس این رقم یادشده به 4/ 14درصد رسید.
در سال1400 و با ریزش حباب بورس، سهم بورس از مالیات مستقیم به میزان 3/ 3درصد شد، از همینرو همچنان بهطور مجدد در سالبعد یعنی در 1401 نیز این سهم به 1/ 2درصد کاهش یافت. در بازه زمانی مذکور این سهم دوباره بدل به رقم بالایی شده و به 8/ 4رسیده است. این امر نشاندهنده آن است که بورس بهعنوان یک بخش شفاف اقتصادی به هنگام رشد، قابلیت فرار مالیات در آن وجود ندارد. بهاینترتیب، یک جنبه مثبت افزایش فعالیت بورسی، امکان برداشت مالیات به هنگام رشد آن است.
حاکمیت قانون و نتیجهاش
بر اساس مصوبههای قانون تجارت و قانون مربوط به مالیاتهای مستقیم، شرکتهای فعال در ایران موظفند که هر سال 25درصد از سود خود را بهعنوان مالیات به دولت بپردازند، بااینحال سود حاصل از سرمایهگذاری در بورس برای سرمایهگذاران معاف از مالیات است؛ در واقع برای جلوگیری از اخذ مالیات مضاعف، لزومی ندارد سهامداران شرکت نیز بابت سودی که دریافت میکنند مالیات مضاعفی پرداخت کنند، چراکه شرکتهای سهامی قبل از آنکه سود تقسیم کنند مالیات آن را پرداخت کردهاند. همچنین انجام معاملات در بازارهای بورس و فرابورس دارای مالیات است. این مالیات در دل کارمزد معاملات گنجانده شده و نرخی معادل 05/ 0درصد از مبلغ فروش سهم را دارد، با اینحال به هیچعنوان نباید پایینبودن رقم نرخ مالیات بر سود حاصل از سرمایهگذاری در بورس، مخاطب را به اشتباه بیندازد. در دورهای که حجم معاملات و ورودی پول به بازارهای مالی افزایشیافته باشد، سهم کلی بازار بورس نیز از مالیات مستقیم نسبت به گذشته بیشتر شده و این در حالی است که بنا بر وضعیت مذکور، روند صعودیشدن شاخص بورس از طریق انتشار لحظهای اعداد مربوطه، مشخص است.
با بررسی موازی روند مالیات نقل و انتقال سهام با روند سهم بازار سهام از مالیات مستقیم، به نتایج جالبی میتوان رسید. از سال1383 تا 1400، نسبت درآمد مالیاتی از نقل و انتقال سهام به مالیات مستقیم، تقریبا روندی یکسان داشتهاست و هر دو همسو با هم رشد کردهاند، اما ماجرا بعد از سال1400 متفاوت شد. بهطور مشخص مالیات نقل و انتقال سهام از سال1400 تا 1401 تقریبا ثابت ماند؛ این در حالی است که برای سهم بورس از مالیات مستقیم روند از سال1400 تا 1401 نزولی شدهاست، از همینرو در مدت زمان یادشده مالیات نقل و انتقال سهام از 6هزارو 228میلیاردتومان به رقم 6هزار و 176میلیاردتومان رسید، یعنی تقریبا این رقم بدون تغییر باقیماندهاست، اما در همان بازه زمانی مذکور، سهم بازار سهام از مالیات مستقیم از میزان 3/ 3درصد به 1/ 2درصد کاهش قابلتوجهی داشتهاست، در نتیجه این مساله نشاندهنده تغییر در ترکیب مالیاتگیری از سایر بخشهای اقتصادی است، بنابراین در سایر بخشهای اقتصادی نوسان بیشتری نسبت به بازار سهام از نقطهنظر مالیاتی تا سال1401 دیدهمیشود. اما نکته مهم دیگر این است که در سه ماه اول سالجاری رقم مالیات نقل و انتقال سهام 3هزار و 857میلیاردتومان اعلامشده که 8/ 4درصد از مالیات مستقیم را تشکیل میدهد. بهعبارت دیگر، درآمد مالیاتی دولت از بازار سهام در فصل بهار1402، حدود 62درصد از درآمد مالیاتی دولت در کل سال1401 از بورس را تشکیل داده که این افزایش نیز به دلیل رونق نسبی معاملات بورس در فصل بهار سالجاری بودهاست.
بورس و الگویی مناسب برای شفافیت مالیاتی
اگر فرض کنیم که شرایط معاملاتی در بازار سهام تا پایان سالجاری به پر رونقی فصل بهار باشد، میتوان تخمین زد که درآمد مالیاتی دولت از نقل و انتقال سهام 4/ 15همت (8/ 3همت درآمد مالیاتی بهار ضرب در 4) خواهد بود که این میزان یک رکود مالیاتی بهحساب میآید. البته شرایط بازار در نخستین ماه از فصل تابستان چندان چنگی به دل نمیزد و میانگین ارزش معاملات خرد (سهام و حقتقدم) حدود 3690میلیارد تومان بودهاست. به هرحال در سه ماه منتهی به خرداد 1402 افزایش در سهم بورس از مالیات مستقیم دارای یک پیام روشن است. بهطور واضح بازارهای مالی با توجه به اوضاع موجود، قابلیت مهمی در نمایش جزئیات معاملات دارند و به دلیل سیستمیبودن دریافت مالیات، شفافیت مالیاتی وجود داشته و فرار مالیاتی تقریبا غیرممکن است، بنابراین میتوان از روش مالیاتگیری در بورس بهعنوان یک الگو در سایر بازارها نیز استفاده کرد. از سوی دیگر، رونق در بازار سهام، میتواند به افزایش درآمد دولت از نوع مالیات، کمک کند.