بازگشت اعتماد به بورس؟
از بابت نرخ سود هم صحبتهایی که میشود مبنیبر اراده دولت بر کاهش آن است و بهتدریج میتوانند این موضوع را نیز جلو ببرند، فعلا با توجه به فضای موجود و ناترازی بانکها و انتخابات آمریکا نیز در این میان مهم است. ما دو مسیر برای انتخابات آمریکا پیشرو داریم؛ اگر کامالا هریس انتخاب شود، جو خوشبینی در بازار ایران ایجاد میشود که به واسطه آن دلار میتواند در همین اعداد تثبیت شود و قدرت بانکمرکزی برای اتخاذ سیاستهای انبساطی بیشتر میشود، بنابراین به واسطه این فضای انبساطی نرخ سود بهتدریج کاهشی میشود، اما اگر ترامپ رئیسجمهور شود این فضا ایجاد نمیشود و قاعدتا توفیقی در کاهش نرخ سود به زیر ۳۰درصد حاصل نمیشود.
نکته بعدی این است که بازار سرمایه در حالحاضر به صحبتهای دولتمردان اقتصادی که میگویند تصمیمشان بر کاهش نرخ سود است، باور دارد. هرچند که این روزها توفیقی در این موضوع حاصل نشده و کماکان میبینیم که نرخ اخزا روند کاهشی ندارد و حتی در روزهای گذشته هفتهجاری نرخ اخزا مقداری افزایش نیز داشت، اما بازار نسبت به این موضوع حساسیت به خرج نداد و همچنان سهام را رو به بالا خریداری میکند؛ چراکه بازار سرمایه نگاه آیندهنگر دارد و تصمیماتی که دولت در آینده در مورد کاهش سود خواهد گرفت را موردتوجه قرار میدهد، نه آنچه امروز روی تابلو بهوقوع میپیوندد. بهنظر میرسد سیاست دولت در مورد کاهش نرخ سود قطعی است و بازار خیلی به معاملات روز توجهی نمیکند.
بازدهی اخزا به عدد ۳۱.۵درصد رسیده ولی بازار همچنان مثبتمانده و این نشان میدهد بازار به حرفهای تیم اقتصادی دولت اعتماد کردهاست. از طرف دیگر در روزهای گذشته و در معرفی آقای صیدی جناب همتی به موضوعی اشاره کرد که میتواند برای بازار بسیار مهم باشد مبنیبر اینکه ارزش یک شرکت خارجی در بورسهای دنیا دوبرابر کل مارکت کپ دلاری بازار سرمایه ایران است؛ اینیعنی بازار سرمایه ایران بهشدت در تراز بینالمللی زیر ارزش ذاتی مورد معامله قرار میگیرد که این موضوع عمدتا ناشی از P/E پایین بازار ماست. وقتی P/E کل بازار به زیر ۵واحد میرسد با استانداردهای بینالمللی همخوانی ندارد و زمانیکه شرکتهای داخلی را با شرکتهای دنیا مقایسه میکنیم، میبینیم که بهشدت زیر ارزش ذاتی معامله میشوند که این موضوع علتهای مختلفی دارد.
علت اصلی آن این است که سیاستهای تثبیت قیمتی که دولت اتخاذ میکند یا سیاست کنترل و تثبیت نرخ ارز باعث میشود شرکتهای داخلی در روندهای تورمی نتوانند با افزایش سودآوری مواجه شوند. بهنوعی این سیاستها موجب تضعیف شرکتهای ما میشود و آن زمان در این فضا وقتی چنین اتفاقی میافتد، بازدهی شرکتها را با سود بدونریسک درنظر میگیرند و این موضوع P/E بازار را با افت شدیدی مواجه میسازد و باعث میشود با نرخ سود بدونریسک برابر شود، در صورتیکه این صحیح نیست؛ یعنی در فضاهای تورمی اگر اجازه دهند منطق اقتصاد آزاد رعایت شود و قیمتگذاری دستوری نکنند و نرخ ارز را تثبیت نکنند، در آن فضای تورمی چون شرکتها با رشد سودآوری مواجه میشوند، بنابراین در آن حالت P/E پایینی را با لحاظکردن نرخ سود بدونریسک بدهید.
در این فضا شما چون در بازار سرمایه آینده را میخری و چون در آینده این شرکت بنا بر تورم با رشد سودآوری مواجه میشود و منطق P/E بازار روی عددهای ۷واحد و ۸واحد قرار میگیرد که در این اعداد از لحاظ ارزشی هم خیلی با شرکتهای بینالمللی فاصله معناداری پیدا نمیکند و بهنظر میرسد این موضوع علت اصلی معاملات زیر ارزش ذاتی بازار است و در مقام مقایسه با شرکتهای بینالمللی که در بورسهای دنیا مورد معامله قرار میگیرند، چنین اتفاقی میافتد.
اگر اجازه دهیم شرکتها در فضاهای تورمی دخل و تصرفی در قیمتگذاری صورت نپذیرد، آن موقع است که P/E بازار متناسب با افزایش سودآوری عدد درستی خواهد بود و بهنظر میرسد منطق حالحاضر موجود که در فضای تورمی P/E بازار سرمایه را عدد ۵ لحاظ میکند و در همین فضا P/R بازار مسکن روی عدد ۲۵واحد است که این خیلی غیرمنطقی است. فاصله معناداری بین عایدی بازار سرمایه و عایدی مسکن وجود دارد که اصولا در دنیا به اینصورت نیست؛ برای مثال اگر عایدی بازار مسکن در دنیا عدد ۲۵ است، عایدی بازار سرمایه نصف آن عدد و حدود ۱۲ است و این فاصله باید منطقی باشد که در بازار ایران به دلیل دخالتهای بیش از حد دولت در بازار سرمایه فاصله بین P/E بازار سرمایه و P/R بازار مسکن شکل گرفتهاست.
حال با توجه به صحبتهایی که آقای همتی در اینخصوص داشته اگر ارادهای مبنیبر اینکه با تجهیز منابع شرکتها را از این وضعیت خارج کنند وجود داشتهباشد، گام صعودی خوبی خواهیمداشت و میتوان خوشبین بود که رشد قابلتوجهی از این استراتژی جدیدی که وزیر اقتصاد مطرحکرده نسبت به ارزش بازار میتواند ایجاد شود که در این قاعده بازار باید با ۲واحد P/E افزایش مواجه شود که خود این دو واحد یعنی چیزی حدود ۴۰درصد بازدهی فقط از همین استراتژی. این موارد میتواند در روند معاملات آتی موثر باشد.
در مجموع بهنظر میرسد این اتفاقات میتواند پولهای بزرگی را از خارج بازار به بازار روانه کند، این گفتمان و این نوع اعتقادات-لحاظ متغیرهای کلان بازارهای موازی و همسانسازیها- موثر واقع میشود. در این روزها ما شاهد افزایش کدهای فعال بازار سرمایه هستیم و حجم معاملات در حال افزایش است و با این نوع دیدگاه جدید پول میتواند از بازار موازی متوجه بازار سرمایه شود و میتوان انتظار رشد مستمر تا پایان سال را داشت.