سناریوی «یک گام به جلو، دو گام به عقب بورس»؛
بالهای جهش بورس
پروانه کبره: سهامداران خرد پس از دوری دوروزه به زمین خرید سهام بازگشتند تا امیدها نسبت به تداوم این روند صعودی افزایش یابد. به نظر میرسد توجه سیاستگذار اقتصادی و جذابیت قیمتها پس از افتهای متوالی سبب شده است تا شاهد توجه سرمایهگذاران به مولفههای بنیادی موثر بر سهام باشیم. در معاملات روز گذشته، بورس تهران رشدی دور از انتظار را به ثبت رساند. شاخصکل بورس تهران بعد از دو روز سرد، سرانجام سبزپوش شد و نشان داد عزم جدی برای بازپسگیری کانال ۲.۵میلیون واحد دارد. معاملات سومین روز هفته بازار سهام با افزایش ارتفاع ۲.۵۴درصدی شاخص کل بورس تهران همراه شد و همزمان سهامداران حقیقی نیز بیشترین خالص خرید را از اردیبهشت ۱۴۰۲رقم زدند. حمایت سیاستگذار اقتصادی از بازار سرمایه و رشد نرخ نیما دو بال صعود دماسنج تالار شیشهای در دادوستد روز دوشنبه بودند؛ جایی که بار دیگر شاهد اقبال معاملهگران به اکثر صنایع و البته تحرکات جدی خریداران در برخی گروههای کامودیتیمحور، بهویژه زیرمجموعههای گروه فلزات اساسی بودیم.
خوشبین به حمایت
اما از کلیت ارقام و اعداد به ثبت رسیده در بازار سهام که بگذریم، آنچه واضح و مبرهن است، اینکه بازار به روزهای پیشرو خوشبین شده است. بررسی رفتار معاملهگران در جریان دادوستدهای روز گذشته از یک موضوع مهم پرده برمیبردارد. در معاملات روز دوشنبه، مخابره سیگنال مثبت از سوی وزیر اقتصاد به مراتب جدیتر از ریسکهای سیاسی به بورسبازان بود، بهطوری که نمادهای بزرگ بعد از چند روز منفی در کانون توجه سرمایهگذاران بورسی قرار گرفتند. این مهم در حالی رقم خورد که دلار آزاد نیز همچنان مقاومت شدیدی برای کاهش ارتفاع قیمتی نشان میدهد.
اگرچه معضل دامنه نوسان در معاملات بورسی مانع پیشروی قیمت سهام شرکتها شد و محدودیت اعمالشده در جریان معاملات مانند گذشته نفس معاملهگران بازار سهام را گرفت. تغییر استراتژی معاملهگران بازار سهام در روز دوشنبه را میتوان از دو جهت بررسی کرد. شواهد نشان میدهد؛ آنچه در بازار سهام میگذرد، بیشتر از آنکه تحلیلپذیر باشد، خبرمحور است. به بیانی دیگر همانطور که در دو روز اول هفته مشاهده کردیم، به محض رنگ باختن اثر اخبار مثبت هفته قبل، بازار مجددا سمت و سوی نزولی به خود گرفت. اما چرا معاملهگران، «تحلیلگریزی» را در اولویت سرمایهگذاری خود قرار دادهاند. با نگاهی به فراز و فرود بورس طی سالهای ۹۹ به بعد، درمییابیم که مهمترین متغیر اثرگذار بر رکود و نزول بازار مذکور به طور مشخص با سیاستگذاریهای اقتصادی مرتبط بوده است. در چنین وضعیتی سیگنالهایی که از سوی سیاستگذاران مخابره میشود، نسبت به وضعیت بنیادی بازار ارجحیت پیدا میکند. بهعنوان مثال، در اواخر سال ۹۸ و همزمان با رشد ناگهانی بورس، با وجود آنکه تحلیلگران بورسی جهش فوق را جهشی حبابوار مطرح میکردند، اما سرمایهگذاران بیتفاوت به هشدارها و صرفا با تکیه بر دعوت دولتمردان از مردم برای وارد کردن پول خود به بورس، وارد تالار سهام شدند؛ اتفاقی که در نهایت «تراژدی سال ۹۹» را رقم زد. این موضوع زمانی پررنگ میشود که بدانیم ورای پولهای واردشده به این بازار، سرمایهگذاران کمتجربهای قرار دارند که بیتوجه به تحلیلها و صرفا با مشایعت عمومی، تغییرات سرنوشتسازی را در استراتژی معاملاتی خود ایجاد میکنند. اکنون با توجه به موارد مطرحشده، یک پرسش مهم مطرح میشود؛ آیا حمایت یکشنبهشب وزیر اقتصاد از بازار سرمایه میتواند تداعیکننده وضعیت بازار ۹۹ باشد؟ در پاسخ به این ابهام میتوان بیان کرد که تجربه تلخ سال ۹۹، سرمایهگذاران خرد را در مقایسه با سالهای گذشته آبدیدهتر کرده است. سیاستگذار نیز به این امر واقف است که اکنون حمایت لفظی و ناکارآ نمیتواند سبب ورود پول قدرتمند به بازار سهام شود. رفتار معاملهگران سهامی حاوی یک نکته مهم است. «پایداری در انتشار اخبار مثبت» مهمترین متغیر ورود پول به بورس است. در چنین شرایطی حتی ریسکهای سیاسی نیز اثر کمتری بر دادوستدها خواهند گذاشت. در توضیح این مساله میتوان شرایط هفته گذشته بازار سهام را متذکر شد. در حالی که نخستین هفته آذرماه برای فعالان اقتصادی توام با صدور قطعنامه ضد ایرانی از سوی تروئیکای اروپایی بود، اما بورس برخلاف رقبایش، در هفته نخست آذرماه نمایش قدرتمندی را نشان داد و به این ترتیب بهراحتی توانست «ریسک صدور قطعنامه» را پشت سر بگذارد.
ردپای متغیرهای دیگر
کارشناسان بازار سرمایه میگویند، افزایش تحرک خریداران به فراز و فرود اخبار اقتصادی مثبت گره خورده است، به گونهای که در صورت فروکش این دسته از اخبار، بازار سهام بهسرعت میتواند دستخوش تغییرات نزولی در فرآیند سودآوری خود شود.
به این ترتیب اگر بازپسگیری کانال ۲.۴میلیون واحد را یک گام به جلو ترسیم کنیم، با کمرنگ شدن خوشبینیها به حمایت ممکن است شاخص کل دوگام به عقب بردارد. در حال حاضر برخی، از حمایتهای تکنیکال سخن میگویند و برخی دیگر به حمایتهای بنیادی و قیمتهای ارزنده سهام نگاهی جدی دارند. ارزندگی سهام وقتی با حمایت سیاستگذار همراه شود طبیعتا شرایط بهتری را برای ورود پول رقم میزند. البته باید گفت تجربه دوسال اخیر نشان میدهد که ارزندگی بهتنهایی نتوانسته است به عنوان مولفهای مهم در جذب پول عمل کند. اما رکود معاملات بورس تهران با وجود ارزندگی طی دوسال اخیر عمیقتر شد و ارزش معاملات خرد سهام در بیشتر روزها در سطوح کمتر از ۳هزارمیلیارد تومان قرار داشت و خروج پولهای حقیقی از گردونه معاملات سهام نیز ادامه پیدا کرد. فرار سرمایهها و نبود خریدار در حالی ادامه داشت که بورس در اوج ارزندگی قرار داشته، اما نتوانسته است سرمایهگذاران را به خرید سهام ارزنده تالار شیشهای ترغیب کند؛ عدماقبالی که به نظر میرسد از یکسو به ناامیدی سرمایهگذاران نسبت به آینده بورس و بیاعتمادی به سیاستگذار و از سوی دیگر به ترس از ارزانتر شدن سهام بازمیگردد.
با این حال گروهی دیگر از کارشناسان همچنان بر نقش متغیرهای سیاسی بر روند دادوستدهای سهامی تاکید میورزند. به نظر میرسد، هرگونه مذاکره سیاسی که به بهبود وضعیت سیاست خارجی کشور منجر شود، از منظر بهبود متغیرهای کلان اقتصادی نیز میتواند بورس و بورسیها را منتفع کند. طی سالهای اخیر، افزایش تحریمها سبب شد شرایط بنگاههای اقتصادی سخت شود. در صورت احیای روابط دیپلماتیک کشور و کاهش ریسکهای سیاسی انتظار میرود بهمرور این شرایط بهبود یابد تا شرکتهای تولیدی ضمن کاهش هزینهها، با رشد محسوس فروش به سبب بهبود دخل و خرج مصرفکننده همراه شوند.
پرواز بورس به سمت کانال تاریخی