موانع جدی بر سر راه بازگشت سهامداران بررسی شد؛
پرده آخر بورس پرحاشیه

بررسیهای آماری حاکی از آن است که در روزهای یکشنبه و دوشنبه هر گرم طلای ۱۸عیار ۱۱درصد و دلار آزاد ۳درصد رشد قیمت را ثبت کردند؛ اما بورس نه تنها طی این دو روز خروج پول ۸۴۵میلیارد تومانی را به نظاره نشست، حتی قید رشد شاخصها را هم زد.
بازارهای دارایی حتی در روزهای پایانی سال در غیرقابلپیشبینیترین حالت خود به سر میبرند. سرعت نوسانات قیمتی در بازارها حتی تحلیلگران را هم غافلگیر کرده است. برخی از کارشناسان میگویند رشد ۱۳۹درصدی نیمسکه از ابتدای سال و قرار گرفتن نرخ دلار آزاد در بالای کانال ۹۵هزار تومان در ایستگاه پایانی ۱۴۰۳ غیرقابلتصور بوده است؛ بهویژه اینکه بازدهی سالانه بازار سرمایه بهسختی به ۲۵درصد رسیده است.
بااینحال گروهی از کارشناسان اقتصادی معتقدند رخدادهای سیاسی از ابتدای سال و سرعت بالای آنها در مدت زمانی کم شرایط بازارها را دستخوش تغییرات شگرفی کرده است. با توجه به تاثیرپذیری بازارها از وضعیت سیاسی کشور شاید بتوان مهمترین متغیر در نوسانات اخیر بازارها را به همین موضوع نسبت داد.
با نگاهی به آنچه در صحنه بینالملل از ابتدای سال رخ داده است، درمییابیم که بورس، دلار و طلا در رویارویی با هر کدام از ریسکها بلافاصله واکنش نشان داده و عملکرد جدیدی را به نمایش گذاشتند. در این میان بورس تهران، بهعنوان بازاری که بیشترین احتیاط سرمایهگذار را نمایان میکند، بهروشنی از اثرپذیری بالای بازارها و ترس معاملهگران نسبت به بروز شوکهای نوظهور حکایت میکند؛ ترسی که از جاماندن سرمایه مردم نسبت به تورم عمومی نشات میگیرد. از اینرو ریسکهای پیرامونی سبب شد از هر جهت بازار طلا و دلار در اوج تقاضا باشند و درعینحال بر فراز قله تاریخی خود حرکت کنند.
ابهام بزرگ تالار شیشهای
تحولات قیمتی اخیر یک پرسش مهم را مطرح میکند. سقفشکنی در بازارهای رقیب بورس تا کجا ادامه دارد؟ این ابهام در حالی مطرح میشود که برخی از کارشناسان اقتصادی بر این گمان هستند که با شروع سال و حتی در تعطیلات شاهد نوسانهای بیشتری برای دلار و طلا باشیم. وضعیت مذکور رابطه مستقیمی با ریسکهای سیاسی دارد. هرگونه تنش در منطقه و پیشروی ریسکهای سیاسی میتواند شرایطی را به وجود بیاورد که سطوح جدیدی از قیمت در بازارها رقم بخورد. این وضعیت احتمالا شامل حال بورس نخواهد بود. تجربه ادوار مختلف نشان میدهد در صورت مواجهه بازار سرمایه با ریسکهای بیرونی، فروش و خروج پول نخستین استراتژی سهامداران خواهد بود. الاکلنگ بورس در محدوده ۲میلیون و ۷۰۰هزار واحدی نشاندهنده وضعیت نامشخص این بازار در شرایط کنونی است.
بررسی رفتار معاملهگران حاکی از آن است که ریسک با آنها کاری میکند که حاضر میشوند قید خرید سهام در شرایط ارزندگی را بزنند اما خرید هر گرم طلای ۱۸عیار در سطوح بالای ۷میلیون و ۵۰۰هزار تومان را در استراتژی سرمایهگذاری خود قرار دهند. بنابراین همانطور که ملاحظه کردیم، درحالحاضر بسیاری از افراد ترجیح میدهند ریسک کنند و طلا و دلار را در قیمتهای نسبتا بالایی خریداری کنند تا شاید از شر اتفاقات ناگوار و سناریوهای بدبینانه آتی در امان باشند. روز گذشته صندوقهای طلا با رشد سریع و سنگین باز شدند. عطش خرید طلا و دلار در روزهای پایانی سال به اوج خود رسیده است. به نظر میرسد این رفتار از سوی طیف گوناگونی از افراد ناشی از تداوم ترس از رخدادهای غیرمنتظره احتمالی در تعطیلات سال جدید باشد که اقدام به خرید طلا و دلار میکنند. سقفشکنی دلار در بازار آزاد و طلا در بازار جهانی موجبات افزایش تقاضا برای طلا در بازار داخلی شده است. بنابراین مردم ترجیح میدهند پول خود را به طلا تبدیل کنند. به همین دلیل سهام دقیقا در نقطه مقابل این نگرش قرار دارد.
آنچه مبرهن است اینکه چشمانداز بورس در کوتاهمدت مثبت نیست و اوضاع به نفع سهامداران نیست. شاید با گذر از تعطیلات و بهبود فضای کلی کشور، بازار سهام شرایط بهتری پیدا کند. شاخص بورس پس از برخورد با حمایت۲میلیون و ۶۵۰هزار واحدی روند افزایشی را آغاز کرد. بااینحال، تا مقاومت ۲.۸میلیون واحدی فاصله دارد. با تشدید تنشهای لفظی میان ایران و آمریکا، دوباره تابلوی معاملات رنگ سرخ به خود گرفت و نماگرهای اصلی نزولی شدند. در این میان نقش مقاومت مذکور، بسیار پررنگتر از گذشته شده است. در صورتی که شاخص موفق به عبور از این محدوده نشود، لمس حمایت ۲میلیون و ۵۵۰هزار واحدی محتمل است. در این صورت، شاید پتانسیل رشد قویتر فراهم شود. اما با عبور از مقاومت ۲میلیون و ۸۰۰هزار واحد، دستیابی به مرز ۳میلیون واحد و عبور از آن کار سختی نخواهد بود.
عامل مهم نرخ بهره
علاوه بر این وضعیت، بورس تهران با یک ریسک مهم دیگر نیز دستبهگریبان است. نرخ بهره یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی است که بر رشد اقتصادی، تورم و سرمایهگذاری تاثیر مستقیم دارد. در سال ۱۴۰۲ بانک مرکزی با در پیش گرفتن سیاست کنترل ترازنامهای و کاهش تورم، عرضه پول را کاهش داد و باعث شد هزینه دسترسی به پول افزایش یابد؛ همین موضوع نرخ بهره بدون ریسک را با افزایش همراه کرد.
از جهت سرمایهگذاری، افزایش نرخ بهره بدون ریسک باعث افزایش نرخ تنزیل و هزینه تامین مالی شرکتها و هزینه فرصت سرمایهگذاری در سهام شده و در نتیجه بازار سهام با کاهش همراه میشود. در دو سال اخیر، قرار داشتن نرخ بدون ریسک در بالای سطح ۳۰درصد موجب شده بازار سهام نتواند در مسیر صعودی گام بردارد. میانگین نرخ بدون ریسک اکنون در حوالی ۳۶درصد قرار دارد و این موضوع یکی از ریسکهای بازار سهام تلقی میشود. این ریسک در میانمدت نسبت به P/E فشاری مضاعف وارد آورده است که در نهایت میانگین سال جاری این نسبت ۶.۷۵ مورد محاسبه قرار گرفته است. مقدار ذکرشده کمترین مقدار از متوسط سال۹۴ است.