چگونه پول هوشمند مسیر خود را تغییر داد؟
بازار کوچکها

رشد ابتدایی بورس در سال جاری عمدتا بر دوش گروههای بانکی و خودرویی قرار داشت؛ گروههایی که با اهرم مذاکرات هستهای و امید به گشایشهای بینالمللی، موجی از تقاضای تازه را جذب کردند. اما این رشد، بهتدریج با اشباع خرید در نمادهای بزرگ و کند شدن صعود شاخص کل مواجه شد. از سوی دیگر، عدم قطعیت در مذاکرات و بلاتکلیفی فضای سیاسی باعث شد ورود سرمایههای تازه از بیرون بازار متوقف شود و نقدینگی موجود به دنبال مقصدی جدید برای کسب بازدهی بشود. همزمان با فروکش کردن تبوتاب دلار و طلا و افت جذابیت داراییهای موازی، توجه به نمادهای کوچک و متوسط با پشتوانه بنیادی قوی افزایش یافت. صنایعی مانند دارو، زراعت، سیمان و محصولات غذایی که پیشتر در سایه توجهات قرار داشتند، بهتدریج به صدر جدول بازدهیهای روزانه نقلمکان کردند.
این گروهها نهتنها از نظر قیمتی نسبت به شاخصسازها عقبتر بودند، بلکه در بسیاری از موارد گزارشهای مالی مطلوبی نیز در زمستان و فروردین ارائه کرده بودند. مجموعهای از عوامل که باعث شد پول هوشمند راه خود را از سهام بزرگ به سمت این شرکتهای کمتردیدهشده تغییر دهد. رفتار معاملات در روزهای اخیر بهخوبی این چرخش نقدینگی را نشان میدهد. درحالیکه ارزش معاملات خرد بهرغم افت نسبی همچنان در سطوح قابلتوجه ۱۶ تا ۱۸هزار میلیارد تومانی باقی مانده، حدود ۸۰درصد از نمادها در محدوده مثبت معامله میشوند و بسیاری از سهام کوچک در سقف مجاز قیمتی روزانه قرار میگیرند.
این در حالی است که شاخص کل بورس رشد اندکی را تجربه میکند و این بار شاخص هموزن است که پرچمدار صعود شده است. تجربههای پیشین بازار نشان دادهاند که چرخش نقدینگی از سهام بزرگ به کوچک، اگرچه معمولا با شتاب بیشتری همراه است، اما پایداری آن نیازمند دو عامل کلیدی است: نخست، تداوم فضای امیدواری سیاسی یا دستکم نبود اخبار منفی؛ و دوم، توان بنیادی شرکتهای هدف برای حمایت از قیمتهای جدید. در شرایط فعلی، مذاکرات هنوز به مرحله نهایی نرسیده و اگرچه سیگنالهای مثبت کمابیش به بازار مخابره میشود، اما هرگونه شوک خبری میتواند این روند را معکوس کند. از منظر بنیادی نیز، هرچند بخش قابلتوجهی از شرکتهای کوچک گزارشهای مالی مناسبی داشتهاند، اما در برخی موارد، رشد قیمتی پیشخور شده یا مبتنی بر انتظارات است و نه واقعیت فعلی سودآوری. در این میان، نکتهای که نباید نادیده گرفت، رفتار محتاطانه پول هوشمند است. برخلاف رالیهای گذشته که گاه با هجوم احساسی سرمایهگذاران به هر نماد کوچکی همراه میشد، این بار جریان نقدینگی با دقت بیشتری حرکت میکند و عمدتا به سراغ شرکتهایی میرود که دلایل بنیادی برای رشد دارند.
از همین رو، تفاوت قابلتوجهی میان سهام کوچک پرپتانسیل و نمادهای صرفا ارزانقیمت یا کمحجم دیده میشود. در نهایت، بازار سرمایه اکنون در وضعیتی قرار گرفته که رشد آن بیشتر از آنکه بر محور شاخص کل یا گروههای بزرگ باشد، بر دوش شرکتهای کوچک و متوسط سنگینی میکند. این تغییر الگو، در صورت تداوم فضای سیاسی نسبتا باثبات و عدم افزایش محسوس نرخهای بهره یا ارز، میتواند تا ماههای آینده نیز ادامه داشته باشد. اما سرمایهگذاران باید به یاد داشته باشند که بازی با سهام کوچک، به همان اندازه که میتواند فرصتهای سریع برای بازدهی ایجاد کند، ریسکهای بالاتری نیز دارد. در چنین فضایی، تحلیل دقیقتر صورتهای مالی و ارزیابی ظرفیتهای رشد واقعی شرکتها، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکند.