گفتوگو با امینالله رشیدی به بهانه اجرایش در کنسرت گروه «عشاق»
مسوولان با موسیقی قهرند
او در این روزها بیشتر در خانه به سر میبرد و به مطالعه میپردازد و کارهای هنریاش را سر و سامان میدهد. با این حال قرار است پس از سالها دوری از اجرای زنده در روز ۲۰ اردیبهشت همراه گروه عشاق روی صحنه برود و بهعنوان خواننده میهمان قطعاتی از آثار پر مخاطب خود را برای مردم اجرا کند. این گپ خودمانی به بهانه این اجرا شکل گرفت اما در ادامه به گلایههای او از شرایط موسیقی کشور کشیده شد.
چطور شد که تصمیم گرفتید بعد از این همه سال روی صحنه بروید؟
واقعیت این است که من در این کنسرت بهصورت افتخاری حضور خواهم داشت و قطعاتی از کارهای قدیمیام را برای مردم خواهم خواند. بهخاطر اصرار برخی دوستان قدیمی پذیرفتم در این شرایط روی صحنه بروم.
چرا خودتان بهصورت مستقل کنسرتی برگزار نمیکنید؟
برگزاری کنسرت مشکلات خاص خودش را دارد و دیگر از حال و حوصله من گذشته است که درگیر گرفتاریهای برگزاری کنسرت شوم. مساله مهمتر هم این است که من برای اجرای کنسرت اسپانسر ندارم.
وقتی خوانندهای با سابقه شما برای برگزاری کنسرت با چنین مشکلاتی روبهرو است. پس شرایط برگزاری کنسرت برای جوانترها باید بسیار سختتر باشد.
به هرحال برای اجرای کنسرت یک خواننده با سابقه که عمرش را در موسیقی کشور گذاشته باید شرایطی فراهم شود که درحال حاضر نیست. من به این نتیجه رسیدهام که متولیان فرهنگ کشور با موسیقی قهر هستند و تمایلی به حضور موزیسینهای استخوان خرد کرده در صحنه ندارند. صداوسیمای مملکت احترامی برای موزیسینها قائل نیست و کارهای آدمهایی مثل من و علیرضا افتخاری و... که با اقبال روبهرو میشد از این رسانه حذف شده است.
یعنی با موزیسینهای موسیقی سنتی قهر کردهاند یا با موسیقی؟
به نظر من با موسیقی قهر هستند و میدان را در اختیار جوانهای پاپخوانی قرار دادهاند که کارهایشان پخته نیست. سلیقه مردم را با همین کارها تغییر دادهاند. این رویه بعد از رفتن ضرغامی از صداوسیما پیش آمده است و فکر میکنم سیاست کلی این است که از موسیقی حمایت نکنند. من بارها در مصاحبههایم اشاره کردم و یک بار حتی در یک برنامه زنده تلویزیونی هم اعلام کردم تنها کسی که از دهه سی و چهل و اوج موسیقی این مملکت زنده باقی مانده و هنوز هم آثاری برای ارائه دارد من هستم. همان جا اشاره کردم حاضرم آهنگهایی را که ساختهام در اختیار جوانها قرار بدهم یا موزیسینهای جوان بیایند تا با هم کار کنیم و صداوسیما هم بسترش را فراهم کند اما انگار نه انگار؛ گوش شنوایی وجود ندارد.
گویا از شرایط موجود گلههای زیادی دارید.
من کارهای خودم را انجام دادهام. هم آلبوم منتشر کردهام و هم کتاب. ولی نمیتوانم از کنار برخی بیاحترامیها بگذرم. سالها پیش کتاب زندگینامه من در دوران اصلاحات با عنوان «عطر گیسو» منتشر شد اما ادامه همان کتاب را در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپردم که تاکنون مجوز انتشار نگرفته است. حتی با آقای جنتی که وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی بود ملاقات کردم و دستور داد مجوز کتابم صادر شود اما ممیزان زیرمجموعهاش به دستور وزیر هم اعتنایی نکردند. گویا ممیزان کج سلیقه با نویسنده عناد دارند و به همین دلیل ایرادهای بیدلیل میگیرند و اجازه انتشار نمیدهند وگرنه آقای روحانی و آقای جنتی به من احترام میگذارند و من را میشناسند اما کتابم در این دولت مجوز نگرفت و در نهایت مجبور شدم از خیر چاپش بگذرم و این اثر را با عنوان «ایران در رهگذار زمان» شامل ۷۰۰ صفحه و ۵۰۰ عکس روی سایت شخصیام در اینترنت بگذارم تا مردم استفاده کنند. چون در این کتاب خاطراتی از بزرگان این مملکت را روایت کردهام و به نظرم به درد مخاطب میخورد؛ هرگز هم برای هنر کیسه ندوختهام.
ارسال نظر