نگاه نویسنده
مثنوی و شرحی دیگر
در زمینه تصحیح متون، کسی کاری را انجام میدهد و خب نکاتی را که از نظر مصحح اولی پنهان مانده است، متذکر میشود. یا اگر مصحح اولی به دو نسخه اکتفا کرده این شاید یک نسخه اضافه دیگری هم در دست داشته باشد؛ بنابراین هم بخش اضافی را در یادداشتش میآورد و هم مطالبی که از ذهن مصحح اولی فوت شده است. اما به هیچوجه دلیل این نیست که مصحح بعدی بر اولی فضیلتی دارد. دیوان حافظ را ببینید! ابتدا علامه قزوینی شروع به تصحیح کرد. بعد از او مرحوم خانلری این اثر را تصحیح کردند؛ بعد از ایشان آقای نیساری تصحیحی داشت و بعد سایه این کار را کرد، اما هیچکس این موضوع به ذهنش خطور نمیکند که سواد یکی بر دیگری برتری داشته است.
اما به جز این مساله کاری که ما انجام دادیم این بود که میخواستیم یک نسخه استاندارد و معیار بهدست بیاوریم؛ بهطوریکه به قول افضلالدین کاشی: «مبتدیان باذوق را هم به کار آید…» و از طرفی خب منبعی مورد تحقیق برای محققان مثنوی باشد. ما یازده نسخه را کلمه به کلمه و سطر به سطر مطالعه کردیم مطالب را با هم تطبیق دادیم که کار آسانی نیست. در مورد مثنوی، مرحوم مینوی گفته است هیچ بیتی از مثنوی نیست که در اختلاف قرائت نسخه نباشد. خب مثنوی که میگوییم، شش دفتر است. مجموع شش دفتر در برخی از نسخههای خطی که جدیدتر است تا سی و دوهزار بیت میرسد. در مثنوی ما بیست و پنج هزار و ششصد بیت است؛ یعنی شش هزار و چهارصد بیت اضافه بوده است! هر چه زمان گذشته هم ابیاتالحاقی زیاد شده و هم دگرسانیها. برای چاپ دیوان کبیر مولانا استاد فروزانفر گفته بود نسخههایی که صد سال بعد از وفات مولانا است کنار گذاشته شود. ما کار خود را به ۵۱ سال یا حداکثر به سی سال محدود کردیم.
ارسال نظر