نقش تماشاخانههای خصوصی در رشد هنر تئاتر
موقعیتهای اثر دانشا به فرم ذهنی من نزدیک است و تفاوت عمده این اثر با نوشتههای من که فضای بومی و ایرانی دارند بیزمان و مکان بودن فضا و اتفاقات آن است، بهطوریکه این اتفاق در هرمکانی قابل رخ دادن است. در ابتداییترین حالت برای اجرای این اثر باید گفت هدف به چالش کشیدن انسان، اعتقادهایش و میزان پایداری بر روی آرمانهای اوست. ما میخواهیم بدانیم اگر هرکدام از ما جای شخصیتهای اصلی نمایشنامه بودیم، چه واکنشی به شرایط نشان میدادیم. اگر بخواهیم از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم که مفهوم کلی و درونمایه این اثر در سرشت همه آدمهاست و همه اقشار جوامع جهان به نوعی میتوانند مخاطبان این اثر باشند و از تماشای آن لذت ببرند و از ظن خود همراه اجرا باشند. اوضاع تئاتر در ایران شرایط خوبی دارد؛ اینکه گروههای جوان روزبهروز با خلاقیتهای خود سطح تئاتر کشور را بالا میبرند، خود به تنهایی ثابتکننده این موضوع است. اجراهای بسیاری که تنها در شهر تهران هر روز به صحنه میروند و مخاطبانی که هر روز به تعداد آنها اضافه میشوند نیز یکی دیگر از مهمترین دلایلی است که میتوان گفت اوضاع تئاتر ایران خوب است. تنها نکتهای که در این مورد وجود دارد، حمایت رسانهها از این هنر ناب است که به نظر میرسد اصلا وجود ندارد. خوشبختانه تماشاخانههای خصوصی امروزه بستری را بهوجود آوردهاند که در سالیان گذشته به هیچ عنوان در تئاتر ایران وجود نداشت. فکر میکنم اجراهای خلاقانه و متعددی که به آن اشاره کردم به سبب بهوجود آمدن همین سالنها رخ دادهاند. اینکه امروزه ممیزیهای سلیقهای کمتر شده است و کیفیت سختافزاری بیشتر مدنظر است، سبب میشود تا گروههای تئاتری بیشتر به سمت تماشاخانههای خصوصی بروند.
ارسال نظر