هزینه اقتصادی تعرفهگذاری
آیا در جنگ تجارت برای یک ابرقدرت آسان است که بتواند بر کشورهایی با مازاد تجاری بزرگ به توافق دوجانبه برسد؟ جواب هم آری و هم خیر خواهد بود.صادرات مکزیک به ایالاتمتحده ۲۸ درصد از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۷ را شکل داده بود، درحالیکه درخصوص کانادا ۱۹ درصد ثبت شد.صادرات ایالاتمتحده به مکزیک تنها ۳/ ۱ درصد تولید ناخالص داخلی بود، در حالی که صادرات آن به کانادا ۵/ ۱ درصد بود. وقتی کشورهای نامتقارن و وابسته مانند کانادا و مکزیک رقبای تجاری هستند، احتمال پیروزی بالا است.
در یک مذاکره دوجانبه، ایالاتمتحده احتمالا مقدار زیادی از آنچه را که میخواست، دریافت میکند. هرچند بهنظر نمیرسد که تمام آن را داشته باشد.چین یک داستان کاملا متفاوت است. صادرات آن به ایالاتمتحده، سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی ندارد، در حال حاضر ۱/ ۴ درصد و در مقایسه با سال ۲۰۱۷ میلادی که ۷/ ۰ درصد ثبت شده است، مازاد دوجانبه چین در حدود ۱/ ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد که بسیار پایینتر ۲/ ۱۰ در سال ۲۰۰۶ است.
بنابراین این جنگ کاملا با جنگ آمریکای شمالی متمایز است. چین راهکارهای بسیاری برای اعمال اهرم فشار بر ایالاتمتحده، تاجران و مردمانش از نظر اقتصادی دارد.صادرکنندگان چینی میتوانند کالاهای خود را در جای دیگری به فروش برسانند. درنهایت، کاهش تولید ناخالص داخلی چین در چنین جنگ تجاری بزرگی کمتر از ۲ درصد خواهد بود. بنابراین نمیتوان بهراحتی هزینه داد تا از پیروزی بزرگی که در راه است، حراست کرد.ممکن است هزینههایی که وارد شدهاند آمریکا را به بازنده این جنگ تجاری تبدیل کند و چین با هزینه دادنهایش داشته از پیروزی آتی حراست میکرده است.
ارسال نظر