نه تاریخی است نه عاشقانه
در منابع اینترنتی آمده است که سرگذشت راوی داستان به زندگی نویسنده نزدیک است اما اینکه چه مقدار از آن تخیل یا چه میزان بر اساس واقعیت است را نمیتوان گفت. این رمان نه تاریخی است و نه عاشقانه. در این کتاب بهطور گذرا به تاریخ مجارستان اشارهای میشود. بهعنوان مثال خانم نویسنده در رابطه با مشکلاتش در حکومت اشاره میکند و در رابطه با اینکه کتابهایش اجازه انتشار پیدا نمیکند میگوید. شاید این قسمت را بتوان بهعنوان بخش تاریخی این کتاب محسوب کرد اما اگر منظور کلیت آن است خیر. این کتاب جزو لیست کتابهایی بود که نیویورک تایمز ریپورتر معرفی کرده بود و معمولا کتابهای خوبی در آن معرفی میشود. ماگدا سابو در مجارستان و بقیه کشورهای اروپایی به خوبی شناخته میشود ولی در کشورهای انگلیسیزبان با او آشنایی زیادی نداشتند و به تازگی کتابهای ایشان شروع به ترجمه شده است. من هم بعد از معرفی نیویورک تایمز ریپورتر تصمیم گرفتم تا آن را ترجمه کنم. بعد از خواندن کتاب به موضوع آن علاقهمند شدم. ترجمه «شهر ممنوعه» حدود یک سال زمان برد، اما یک سالی که بهطور مداوم روی آن وقت نگذاشتم. چند ماه هم برای گرفتن مجوز از وزارت ارشاد طول کشید که خوشبختانه چیزی از آن سانسور نشد.
من مهندس بازنشسته هستم و اولین رمانم را هم در اواخر دوره کاری خود ترجمه کردم و به غیر از رمان هم چیز دیگری ترجمه نمیکنم. «شهر ممنوعه» سومین کتابی بود که ترجمه کردم.
در هر سه کتابی که ترجمه کردم و چاپ شد امیدوار بودم که چیز قابل توجهی از آن حذف نشود زیرا موضوعاتش حساسیتی به وجود نمیآورد. از «شهر ممنوعه» حتی یک کلمه هم حذف نشد.
ارسال نظر