شیوه دیگر تحقیق کیفی
ساختار کتاب نیز از فصول مستقلی تشکیل شده است که هر کدام جداگانه به بخشی از چالشها و مسائل پیش روی پژوهشگران، در بهکارگیری پدیدارشناسی در وجه روش تحقیق میپردازد. فصل اول به این موضوع پرداخته که پدیدارشناسی بهعنوان نوعی روش یا استراتژی تحقیق چیست؟ در واقع هدف این فصل ارائه کلیات پدیدارشناسی در قالب یک استراتژی تحقیق و در اصل بهعنوان نوعی ابزار پژوهشی است. فصل دوم تلاشی است برای تبیین ماهیت مستقل پژوهش پدیدارشناسی از سایر روشهای پژوهش کیفی. هدف این فصل، مقایسه سه استراتژی تحقیق پژوهش کیفی است که میتوانند در مطالعات علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرند که عبارتند از: پدیدارشناسی، تجزیه و تحلیل گفتمان و تئوری دادهبنیاد. فصل سوم به قلب پژوهش پدیدارشناسی و بنیادیترین اصل آن میپردازد. در این فصل چارچوبی مفهومی برای افزایش توجه در زمینه براکتکردن و همچنین به منظور ارتقای مهارت در اجرای اصلیترین مفهوم پدیدارشناسی یعنی «اپوخه» در فرآیند پژوهش، پیشنهاد شده است. هدف فصل چهارم طراحی چارچوبی منسجم بر اساس مبانی فلسفه پدیدارشناسی برای انجام مصاحبههای عمیق پدیدارشناسی است. فصل پنجم نیز بر اساس الگویی نظاممند به شیوه تحلیل دادههای پدیدارشناختی میپردازد. در سه فصل ۶، ۷ و ۸ به ارائه نمونههایی از بهکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی پرداخته شده است. سرفصلهای کتاب نیز عبارتند از: کلیات استراتژی تحقیق پدیدارشناسی، تحلیل تطبیقی روشهای کیفی تحقیق بررسی وجوه اشتراک و افتراق پدیدارشناسی، تجزیه و تحلیل گفتمان و تئوری دادهبنیاد، درآمدی بر چیستی، چرایی و چگونگی طراحی و اجرای فرآیند اپوخه در پدیدارشناسی، مصاحبه پدیدارشناسی، گردآوری و تجزیه و تحلیل دادههای پدیدارشناسی، در باب معنای کارآفرینی: مطالعه پدیدارشناختی کارآفرینی در ایران، مطالعه پدیدارشناختی جوهر کارآفرینی مردمی و مطالعه پدیدارشناسی شایستگیهای کارآفرینان اجتماعی.
ارسال نظر