نقش «آژانس» در تنش ایران و آمریکا

مهم‌ترین هدف سفر گروسی به ایران از نظر شما چیست؟

شاید گروسی از طرف آمریکایی‌ها پیامی برای ایران داشته باشد؛ اما هدف اصلی سفر وی احتمالا این باشد که توافقی را که ایران و آژانس قبلا درخصوص دادن دسترسی‌های بیشتر به آژانس داشتند، اجرایی کند که ایران نیز به این موضوع علاقه‌مند است؛ زیرا باعث می‌شود لحن گزارش آژانس درباره ایران قدری ملایم‌تر شود.

آیا آژانس و به‌طور مشخص شخص مدیر کل این سازمان می‌تواند در مسیر حل و فصل تنش‌ها بین ایران و آمریکا نقشی ایفا کند؟

آژانس یک بازیگر مستقل بین‌المللی به معنای حقوقی نیست؛ زیرا یک سازمان بین‌المللی است. به عبارت ساده‌تر آژانس متشکل از مجموعه‌ای از کشورها است و اعضای ثابت شورای حکام عمدتا کشورهایی هستند که فعالیت‌های هسته‌ای پیشرفته دارند. لذا آژانس تابع تحولات بین‌المللی و نوع تعاملات قدرت‌های بزرگ است. بنابراین اگر ایران و آمریکا بخواهند توافق کنند قاعدتا آژانس نمی‌تواند مانع شود. همچنین اگر تهران و واشنگتن توافق نکنند و به سمت تنش گام بردارند، باز هم آژانس نمی‌تواند نقش‌آفرین باشد. آژانس بر اساس وظایفی که شورای امنیت سازمان ملل به آن سپرده، ناظر بر اجرای پیمان منع اشاعه یعنی پیمان ان‌پی‌تی است و ماموریت سیاسی به آن معنا ندارد که بخواهد بین کشورها میانجی‌گری کند.

در تجربه برجام نیز مشاهده کردیم که وقتی ایران و آمریکا به توافق رسیدند، پیچیده‌ترین مساله بین ایران و آژانس یعنی موضوع مطالعات ادعایی (PMD) توسط یوکیا آمانو، مدیر کل وقت و تهران حل و فصل شد. لذا‌ این‌دفعه نیز اگر دو طرف به توافق برسند، قاعدتا ایران و آژانس نیز می‌توانند بخش قابل توجهی از مشکلاتشان را حل کنند و اگر به توافق نرسند آژانس هم نمی‌تواند زمینه توافق را ایجاد کند.

در حال حاضر تعاملات و گفت‌وگوهای ایران و آژانس چه حوزه‌هایی را شامل می‌شود؟

بخشی از موضوع بین ایران و آژانس به وضعیت سیاسی پرونده هسته‌ای ایران در بیرون از آژانس ارتباط دارد. اما جدای از این یک‌سری موضوعات دیگر بین ایران و آژانس مطرح است. به‌عنوان مثال وقتی امروز به گزارش‌های آژانس نگاهی بیندازیم، دو نوع گزارش می‌دهد؛ یکی گزارش اجرای برجام است و دیگری گزارش اجرای توافق پادمانی ایران و آژانس است که با هم فرق می‌کنند. درخصوص گزارش پادمانی، رافائل گروسی اعلام کرده که بخشی از موضوعات مهم که بین ایران و آژانس بوده هنوز حل نشده که یکی از آنها مساله سایت ورامین است. درباره سایت مریوان در آباده نیز آژانس می‌گوید که ایران اطلاعاتی ارائه داده اما آژانس نیاز به اطلاعات بیشتر دارد. پس در جمع‌بندی می‌توان گفت که مساله ایران و آمریکا بخشی از کارکرد آژانس است و بخش دیگری از کارکرد آژانس، نظارت بر راستی‌آزمایی فعالیت‌های هسته‌ای و موضوعاتی است که امروزه بین طرفین مطرح است.

آیا حل و فصل اختلافات ایران با آژانس می‌تواند روی بحث اروپا و مکانیزم ماشه تاثیر داشته باشد؟

خیر زیرا مکانیزم ماشه در قطعنامه ۲۲۳۱ و توسط شورای امنیت صادر شده است و شورای امنیت بالاترین رکن صاحب مسوولیت در حوزه امنیت بین‌الملل به شمار می‌رود. لذا اختیارات آژانس مافوق شورای امنیت نیست. البته باید به این نکته دقت داشت که دولت‌های نقش‌آفرین، آژانس و شورای امنیت در تعارض نیستند. به‌گونه‌ای‌که بخشی از کشورهای اصلی در شورای حکام آژانس، همان ۵عضو دائم شورای امنیت هستند و در عمل این‌گونه پیش نمی‌روند که آژانس گزارش مثبتی منتشر کند؛ اما شورای امنیت بخواهد روند منفی را در پیش بگیرد. اینها به هم پیوسته هستند و اگر ایران با آمریکا توافق کند در ادامه بر روند گزارش‌ها و نقش‌آفرینی شورای امنیت و شورای حکام نیز اثر مثبت می‌گذارد.

اخیرا رافائل گروسی گفته بود که ما ایران را تشویق به توافق می‌کنیم و به همین دلیل گزارشی را که شورای حکام خواسته بود، منتشر نکردند. معنای این حرف گروسی این است که آژانس ملاحظه می‌کند تا ببیند تحولات سیاسی به چه سمتی پیش می‌رود و بر اساس آن اقدام خواهد کرد. در نتیجه اگر فضای بین ایران و آمریکا و ایران و اروپا مثبت باشد، آژانس نیز قاعدتا گزارش ضدایرانی را یا منتشر نمی‌کند یا با لحن ملایم‌تری منتشر خواهد کرد. اما اگر ایران و آمریکا به توافق نرسند یا فضا تنش‌زا شود قاعدتا گزارش آژانس نیز لحن تندتری خواهد داشت.

اخیرا نشریه آتلانتیک در گزارشی تحلیلی نوشته بود که بعید به نظر می‌رسد نامه‌نگاری بین تهران و واشنگتن به تجربه آمریکا و کره‌شمالی منجر شود؛ زیرا آن گفت‌وگوهای شخصی به‌دلیل اینکه با مذاکرات فنی لازم همراه نبود، شکست خورد. آیا با توجه به این تحلیل، اگر تهران و آژانس نیز به توافق نرسند بر مذاکرات احتمالی ایران با دونالد ترامپ اثرگذار خواهد بود؟

ببینید توجه داشته باشید که جایگاه حقوقی کره‌شمالی با ایران متفاوت است. کره‌شمالی در سال۲۰۰۲ به‌صورت یک‌جانبه اعلام کرد که از ماده۱۰ پیمان ان‌پی‌تی خارج می‌شود. اما آن چیزی که در ایران نیز کارشناسان به آن توجه کمی دارند این است که از پیمان ان‌پی‌تی برخلاف سایر معاهدات بین‌المللی نمی‌توان خروج خودکار داشت و بند خروج از پیمان ان‌پی‌تی به‌صورت خودکار اجرایی نمی‌شود. دلیل این امر نیز این است که به امنیت بین‌الملل مربوط است و بر اساس قطعنامه۱۵۴۰ شورای امنیت سازمان ملل خروج اعضا از این پیمان افزون بر اینکه مطابق ماده۱۰ باید به‌دلیل تهدید منافع عالی آن کشور باشد، همزمان باید مورد تایید شورای امنیت نیز قرار بگیرد. در این راستا در سال۲۰۰۲ کره‌شمالی اعلام کرد که از پیمان ان‌پی‌تی خارج می‌شود؛ اما شورای امنیت تا به امروز خروج این کشور از ان‌پی‌تی را به رسمیت نشناخته است. بنابراین وضعیت ایران و کره شمالی با هم تفاوت دارد. همچنین باید در نظر داشت که مساله کره‌شمالی در بستر شمال شرق آسیا قابل بحث است. یعنی منطقه‌ای که چین، کره‌جنوبی و ژاپن نیز در آنجا قرار دارند. موضوعات آن منطقه با منطقه‌ای که کشور ما واقع شده، تفاوت دارد.

در این میان، بین آمریکا و کره‌جنوبی یک اختلاف اساسی وجود دارد. آمریکایی‌ها قبلا می‌گفتند تازمانی که کره‌شمالی خلع سلاح نشود با آن مذاکره نمی‌کنند. ترامپ این سنت را شکست و با کیم‌جونگ اون، رئیس‌جمهوری کره شمالی دیدار کرد. در ایالات متحده عده‌ای معتقد هستند که کره‌شمالی باید خلع سلاح شود و عده‌ای دیگر معتقدند که این کشور سلاح هسته‌ای دارد و در حال گسترش زرادخانه‌های هسته‌ای خود با کمک روسیه است. لذا آمریکا به جای آنکه هدف غیرواقع‌بینانه خلع سلاح کره‌شمالی را دنبال کند، باید به سمت کنترل تسلیحات این کشور گام بردارد و از تقویت زرادخانه هسته‌ای آن جلوگیری کند؛ زیرا اگر این زرادخانه تقویت شود، کره‌جنوبی نیز خواهان ساخت سلاح هسته‌ای خواهد شد. در نتیجه مساله اجرایی نشدن توافق کره‌شمالی با ترامپ ارتباطی با آژانس نداشت و نمی‌توان آن را با ایران مقایسه کرد.