لوبلاگ تحلیل کرد
آلسعود به دنبال تسری جنگ به داخل ایران
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورجتاون در مطلبی که نشریه لوبلاگ آن را منتشر کرد، نوشت: کمتر از یک ماه پس از حمله به کنسولگری ایران در بصره، گروهی از تروریستها با حمله به مراسم رژه در اهواز منجر به شهادت ۲۵ نفر از افراد حاضر در این مراسم شدند. زمانی که کنسولگری ایران در بصره مورد حمله قرار گرفت ارزیابی بسیاری از تحلیلگران و مفسران آن بود که این افراد بهدنبال هدف قرار دادن آبادان و خرمشهر نیز هستند. اکنون بهنظر میرسد که خیلی هم بیراه نگفتهاند.
حملات اهواز کمی پس از عملیات شورشیان کرد، متعلق به حزب دموکرات کرد ایران- که در شمال شرق این کشور ساکن هستند- رخ داد. این حملات باعث شد تا سپاه پاسداران پایگاههایی در اقلیم کردستان عراق، که حملات از آنجا فرماندهی میشد را هدف قرار دهد. این حملات پشت سر هم این سوال را ایجاد کرده است که آیا آمریکا و کشورهای عرب متحدش در منطقه، استراتژیای را اتخاذ کردهاند تا ایران را در بسیاری از استانهای مرزی تحت فشار قرار دهند تا احتمالا مقدمهای بر عملیات مستقیم و گستردهتر علیه تهران باشد؟
جدا از اینکه آیا این موضوع حقیقت دارد یا خیر، برخی مشکلات اقتصادی که ایران با آن در مناطق مرزی دستوپنجه نرم میکند هر چند تمایلی در مردم این مناطق برای استقلال ایجاد نکرده اما نگرانیهایی را مشابه مناطق دیگر ایران برای ساکنان آنها در پی داشته است. استان خوزستان بیشترین میزان تخریب را در جریان جنگ هشتساله میان ایران و عراق متحمل شد. با این حال پس از پایان جنگ روند بازسازی خوزستان کند پیش رفته است. در ادامه نیز مشکلات دیگری همچون آلودگی هوا و آب به مشکلات مردم این منطقه افزوده شد. برخی از پروژههای توسعه منابع آبی این استان ناتمام باقی مانده است. با این حال این مشکلات تحرکات اخیر تروریستها در خوزستان را بهتنهایی توجیه نمیکند. مشکلات ایران در خوزستان همواره یک بعد مداخله خارجی داشته است. در سالهای پایانی سلسله قاجار، شیخ خزعل بر قسمتهای جنوبی استان حاکمیت داشت. در طی جنگ جهانی اول، زمانی که به نظر میرسید ایران در معرض انحلال قرار دارد، شیخ خزعل علیه حکومت مرکزی شورش کرد و امیدوار بود که انگلیس از او حمایت میکند. با این حال به خاطر انقلاب بلشویکی در روسیه، انگلیس رویکردش را در قبال ایران تغییر داده بود. انگلیس بهجای اینکه از تجزیه ایران حمایت کند، ایران را سپری برای مقابله با روسیه بلشویک میدید و به همین خاطر از شیخ خزعل حمایت نکرد.
رضا شاه، که سیاستش مطیع کردن خانهای هر منطقه و تاسیس یک بوروکراسی و دولت مرکزی بود، شورش خزعل را سرکوب کرد. در دهههای بعد، منطقه خوزستان، بخشی بهخاطر ذخایر نفتیاش، شاهد پیشرفت بود اما حمله عراق شرایط را تغییر داد. در این میان دولتهای عرب منطقه از جمله صدام حسین در عراق، فرقهگرایی را در این منطقه دامن زدند و جبهههایی را برای تجزیه خوزستان از ایران ایجاد کردند. برخی دولتهای عرب هم بهطور علنی از تجزیه ایران حمایت میکردند. طارق عزیز وزیر خارجه صدام حسین در اظهارنظری معروف اعلام کرد که پنج ایران کوچک بسیار بهتر از یک ایران واحد و بزرگ است. در دهههای اخیر نیز عربستان سعودی و مصر از تحرکات فرقهای در خوزستان حمایت کردهاند. با این حال تاکنون اقدامات آنها به برگزاری کنفرانسهایی مانند آنچه در سال ۲۰۰۵ در قاهره برگزار شد، محدود بوده است. با این حال هیچ اقدام مستقیمی در داخل ایران انجام نشده است، اگر چه گروهکهای تروریستی در برخی خرابکاریها در خطوط نفتی دخیل بودهاند. حملات اخیر این سوال را ایجاد کرده است که آیا عربستان سعودی، همانطور که شاهزاده محمد بنسلمان چندی پیش قول داده بود، درحال کشاندن جنگ به داخل ایران است؟ و آیا حمایت آمریکا را با خود دارد؟ با پذیرفتن سخنان یک مقام سابق اماراتی میتوان پاسخ مثبت به این پرسش داد؛ حداقل در مواردی که به عربستان، امارات و مصر مربوط است. عبدالخالق عبدالله، مشاور پیشین حاکم ابوظبی در پیامی توییتری اعلام کرد: «ما به ایران هشدار داده بودیم.» وی همچنین مدعی شد که این حمله تروریستی نبوده است چراکه علیه اهداف نظامی انجام شده است. این درحالی است که دولتهای عرب دیگر مانند عمان و کویت این حمله تروریستی را محکوم کردهاند.
اکنون ایران درحال گذراندن یکی از پرحادثهترین دورههای تاریخ طولانی و پرفراز و نشیب خود است. برای گذر از این دوره دشوار مقامات ایرانی باید از خود درایت، واقعبینی و انعطاف نشان دهند و درگیر جو و احساسات نشوند. از همه مهمتر اینکه هدف اصلیشان باید حفظ تمامیت ارضی کشور باشد.
ارسال نظر