لوبلاگ تحلیل کرد
فرصت محدود پیشبرد دیپلماسی با ایران
بهگزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد»، اخراج جان بولتون از کاخسفید بهتنهایی موجب شده است تا دو ضربه مهلک بر سیاست افرادی در واشنگتن وارد شود که قصد داشتند با جنجالآفرینی، ترامپ را وارد یک جنگ مخرب با ایران کنند. نهتنها احتمال آغاز جنگ با اخراج او پایین آمده است بلکه شانس کلید خوردن مذاکرات نیز اکنون پررنگتر از گذشته خواهد بود. جدا از تصوراتی که نسبت به ترامپ وجود دارد، تغییر استراتژی جنگطلبانه به تلاش برای مذاکره را باید بدون تردید تحول مثبتی دانست که باید از آن استقبال شود.
مسیر ترامپ برای نیل به یک توافق را میتوان با مولفههای مشابهی تشخیص داد. او ابتدا یک بحران ایجاد میکند، سپس مسیر خود را برای مذاکره و دیپلماسی تغییر میدهد تا از این بحران بهعنوان برگ برنده در برابر طرف دیگر استفاده کند. در مورد کرهشمالی او کیمجونگاون، رهبر کرهشمالی را در توییتر به «آتش و خشم» تهدید کرد و پیش از آنکه الگوی سیاست خود را بهسوی برگزاری نشستهای دوجانبه با رهبر این کشور تغییر دهد سیگنالهایی را از تصمیم برای حمله به کرهشمالی مخابره کرد. در مورد ایران نیز به نظر میرسد همین روند درحال تکرار است. او برنامه بولتون را برای خروج از برجام اجرا کرد و در ماه ژوئن نیز تا آنجا پیش رفت که دستور یک حمله نظامی تلافیجویانه علیه ایران را در پاسخ به انهدام پهپاد جاسوسی آمریکا توسط سپاه، صادر کرد که البته به گفته خودش چند دقیقه مانده به انجام این عملیات، دستور توقف آن را داد.
گزارشها حاکی از آن است که بولتون از ناتوانی خود برای وادار ساختن ترامپ به آغاز جنگ با ایران درمانده شده بود. در همین حال ترامپ نیز درحال بررسی پیشنهادهای امانوئل مکرون برای ایران بود که امید آن را دارد تا با آن زمینه برای برگزاری یک دیدار بین مقامات تهران و واشنگتن فراهم شود. باتوجه به سیاست ترامپ برای مذاکره و تلاش بولتون برای آغاز جنگ جدید با ایران و تداوم حضور در افغانستان، بولتون در واقع ناکارآمدی خود را به ترامپ اثبات کرد و وارد بحث و جدلی با رئیسجمهور شد که در نهایت نیز به اخراج توییتری او منجر شده است. حتی بسیاری از افراد تندرویی که نسبت به برکناری بولتون انتقاد کردهاند، در همین اواخر از اینکه او ترامپ را وارد یک جنگ ویرانکننده با ایران کند، ابراز نگرانی کرده بودند؛ جنگی که میتوانست بسیار پرهزینهتر از جنگ با عراق در سال ۲۰۰۳ باشد. انتقادی که اکنون باید ترامپ را با آن نشانه رفت، استفاده از یک جنگطلب در کاخسفید بود و از سوی دیگر ایجاد یک بحران غیرضروری که تنها موجب کاهش اعتبار آمریکا شد. حضور این فرد در پست مشاور امنیتملی، بهعلاوه موجب شد تا ایران به کاهش سطح تعهدات هستهای خود در برجام نیز وادار شود و دو کشور در آستانه آغاز یک جنگ تمامعیار قرار بگیرند.
بحران ایجاد شده با ایران، خودساخته است و اکنون اگر ترامپ برای نیل به توافق با تهران مصمم باشد، باید بکوشد آن را برطرف کند. سرسپردگی ترامپ به کمپین فشار حداکثری موجب شد فرصتهای دیپلماتیک با ایران از بین برود. نباید فراموش کرد که تنها بهدلیل اینکه ترامپ بدترین مشاور خود را اخراج کرده است ایران نیز برای دیدار با او و گرفتن عکس قانع میشود. مقامات ایران که شاهد بودند خروج ترامپ از برجام تاثیرات مخربی برای اقتصاد آنها داشته است، اکنون نیاز دارند یک سیگنال جدی از تغییر سیاست آمریکا را مشاهده کنند که میتواند کاهش فشار تحریمها باشد. ازسوی دیگر میل به حفظ برجام توسط برخی از رهبرانی که با او روابط دوستانهتری دارند میتواند غریزه دیپلماتیک ترامپ را قلقلک دهد. پیشنهاد ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری مکرون برای خنثی کردن بخشی از ضررهای وارد شده به ایران بهدلیل کاهش صادرات نفتی میتواند موجب شود ایران نیز روند کاهش تعهدات برجامی خود را متوقف کند و همزمان چشمانداز آغاز مذاکره نیز ایجاد شود. کشورهای دیگری نظیر ژاپن و هند نیز بهشدت علاقهمند به آغاز مذاکرات میان تهران و واشنگتن هستند، چراکه تحریمهای آمریکا، تجارت آنها با ایران را متوقف کرده است.
اما اگر ترامپ در این مسیر با مقاومت و مخالفتی نیز مواجه شود، از سوی مقامات خودش خواهد بود.
مقامات ضدایرانی که در کابینه او حضور دارند نظیر مایک پمپئو، وزیرخارجه همچنان تلاش میکنند از بروز تحولات جدی که میتواند به مذاکره منتهی شود، ممانعت کنند. تا زمانی که ترامپ گامی در جهت توافق برندارد و افرادی را که سد آن هستند اخراج نکند، هرگونه شانسی برای مذاکره ترامپ و روحانی بیمعنی خواهد بود. درحالیکه جمهوریخواهان میانهروتری نظیر رند پال و دیگر قانونگذاران حامی ترامپ که موافق دیپلماسی هستند میتوانند به رئیسجمهور در این مسیر کمک کنند، آن دسته از قانونگذاران بولتونمسلک نیز میتوانند چالشی جدی را در اینباره به راه بیندازند. این افراد نظیر تام کاتن و تد کروز میتوانند با سوق دادن ترامپ به سوی جنگ با ایران جام شوکران را به او بدهند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز که درآستانه انتخابات جدید قرار دارد با دریافت سیگنالهای احتمال آغاز روند دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن به شدت احساس نگرانی کرده است بهنحوی که در روزهای گذشته حملات نظامی را در منطقه و نسبت به گروههای نزدیک به ایران انجام داد. در نهایت نیز بسیاری از حامیان مالی کمپین انتخاباتی ترامپ تنها به امید اینکه ترامپ از برجام خارج میشود پول هنگفتی را به او دادهاند و با هرگونه مذاکره با ایران به شدت مخالفت میکنند.
آن دسته از افرادی که در حلوفصل چالشهای امنیتملی آمریکا با ایران از طریق دیپلماسی جدی هستند، باید بدانند که ممکن است تا سالهای متمادی شانس دیگری وجود نداشته باشد و بهجای آنکه با دیدار ترامپ و روحانی مخالفت کنند، بهتر است از تغییر سیاست جنگطلبانه به سیاست توافقمحور استقبال کنند.
ارسال نظر