موسویان در نشنال اینترست مطرح کرد
چگونه میتوان برجام را ماندگار کرد؟
تجربه برجام در پنج سال گذشته نشان میدهد که آمریکا مایل است از ابزار تحریمهای اقتصادی بهگونهای بهرهبرداری کند که منافع اقتصادی ایران از برجام به حداقل ممکن کاهش یابد. علت هم این است که مشکل اصلی بین آمریکا و ایران، مسائل منطقه است و نه هستهای. خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای بیسابقه نیز به این خاطر بود که او میخواست از ابزار تحریمها برای دستیابی به یک توافق جدید دربرگیرنده موضوعات هستهای و منطقهای استفاده کند.
نگرانی تهران از خروج آمریکا از هر توافقی در کنار تهدیدات امنیتیاش، موجب میشود ایران تعهدات غیر قابل برگشت انجام ندهد و بخش کلیدی توانمندی هستهای خود را هم حفظ کند. واقعیت این است که در برگشتپذیری تعهدات بین آمریکا و ایران، توازن وجود ندارد، زیرا آمریکا میتواند سریع تحریمها را برگرداند درحالیکه ایران برای بازگرداندن وضعیت هستهایاش، هم به زمان نیاز دارد و هم از نظر فنی کار دشواری است. این تجربه برجام از دوره ترامپ بود که موجب تشدید بیاعتمادی ایران به آمریکا شد.
عبور از این وضعیت ممکن نخواهد بود مگر اینکه «ذهنیت حاصل جمع صفر» که گریبانگیر روابط دو کشور است، اصلاح شود. واشنگتن و تهران باید به این نتیجه برسند که وضعیت ۴۰ ساله گذشته، برندهای نداشته و برای هر دو کشور پروسهای باخت- باخت بوده است. آمریکا و ایران نیازمند تغییر در وضعیت فعلی روابط هستند بهگونهایکه اختلافات سیاسی قابل مدیریت کردن شود. تغییر در روند کاهش خصومتها هم حاصل نخواهد شد، مگر اینکه استراتژی واشنگتن تغییر کند و ارزیابی واقعبینانهای از تواناییها، ظرفیتها و نیتهای ایران داشته باشد و اغراقگوییها و دیدگاههای مخاطرهآمیز را کنار بگذارد.
استراتژی واقعبینانه آمریکا زمانی شکل میگیرد که این حقیقت را درک کند که ایران یکی از چند قدرت خاورمیانه است که هزینههای نظامیاش حتی از برخی قدرتهای درجه دو یا سه منطقه هم کمتر است. ایران صرفا میخواهد نقش طبیعی و مشروعش در منطقه به رسمیت شناخته شود و درگیرشدنش در کشورهایی مثل عراق و سوریه با وجود هزینههای سنگین، به قصد پیشگیری از سقوط این کشورها صورت گرفته است. ضمن اینکه آمریکا باید درک کند شکل و حجم مداخلات کشورهایی مثل ترکیه، عربستان و اسرائیل در سایر کشورهای منطقه در مقایسه با ایران بسیار بیشتر است.
تغییر وضعیت در روابط آمریکا و ایران که ۴۰ سال مستمرا دنبال تضعیف یکدیگر بودهاند، کار آسانی نیست و یک شبه هم حاصل نخواهد شد، لکن دو دولت میتوانند با آغاز حسن نیت متقابل مثل کاهش تبلیغات خصمانه، زمینه تغییرات حداقلی را فراهم کنند. این پروسه باید با احیای برجام و اجرای درست و کامل آن آغاز شود. سپس همکاریهای اقتصادی در قالب برجام در دستور کار قرار گیرد. در دوره اوباما و در قالب برجام، قرار بود بوئینگ ۸۰ فروند هواپیمای مسافربری به ایران بفروشد. تعداد زیادی از پروژههای اقتصادی مشابه وجود دارد که در قالب برجام و در صورت عادی شدن روابط مالی و بانکی و تجاری ایران امکانپذیر خواهد بود. چنین تغییری میتواند روند خصومت را مهار کند. اما حل مسائل منطقه بین ایران و آمریکا دشوار است، زیرا اولا اعتماد کافی وجود ندارد و ثانیا باید بین کشورهای منطقه و با در نظر گرفتن نگرانیهای مشروع کشورهای منطقه و در قالب یک سیستم همکاری و امنیت جمعی گفتوگو و حل شود تا یک ثبات پایداری در منطقه به وجود آید. علاوه بر آن یک سیستم همکاری جمعی در منطقه، به حل چالشهای مهم مثل امنیت انرژی، مشکلات زیستمحیطی، امنیت دریایی، جنایات سازمان یافته و قاچاق مواد مخدر کمک خواهد کرد. شکست در دستیابی به بهبود حداقلی وضعیت روابط فعلی آمریکا و ایران، موجب تشدید روند تنشها و بیثباتیهای موجود شده و دو کشور را در مسیر تقابل نظامی قرار خواهد داد. چنانچه تغییر حداقلی مذکور در روابط واشنگتن و تهران رخ ندهد، برجام حتی پس از احیاء، بعد از مدتی مجددا متلاشی خواهد شد و با توجه به تلاش دو طرف برای امتیازگیری متقابل، خصومتها و درگیریها نیز افزایش خواهد یافت.