«دنیایاقتصاد» در گزارشی بررسی کرد
روابط ایران و امارات به کدامسو میرود؟
خبرگزاری رویترز با انتشار گزارشی تفصیلی درباره حاکم جدید امارات نوشت: «محمد بنزاید (MBZ) ۶۱ساله مغز متفکر تصمیمگیری و حاکم اصلی امارات بود و طی سالهای اخیر او در کنار محمد بنسلمان (MBS) ولیعهد سعودی در تلاش برای سازماندهی مجدد خاورمیانه و ایجاد یک محور جدید ضدایران با همکاری اسرائیل با موج فزاینده اسلام سیاسی در منطقه مبارزه کرد.» به گزارش عصر ایران بر اساس این گزارش، شیخ محمد که سالها در پشت صحنه بهعنوان رهبر اصلی امارات کار میکرد، ارتش اماراتمتحدهعربی را به نیرویی با فناوری پیشرفته تبدیل کرد که همراه با ثروت نفتی و موقعیت قطب تجاری آن، نفوذ امارات را در سطح بینالمللی گسترش داد.
باهوشترین رهبر عرب
درعین حال روزنامه نیویورکتایمز آمریکا در گزارشی شاهزاده محمد را قویترین رهبر جهان عرب و خلقیات او را اینگونه وصف میکند: «بیشتر پادشاهان عرب، چاق و پرحرف هستند و از اینکه ملاقاتکنندگان را منتظر نگه دارند، لذت میبرند، اما بنزاید اینطور نیست؛ او به ملاقاتکنندگانش نکاتی در مورد دستگاههای بدنسازی میگوید و هرگز دیر به جلسه نمیرسد. مقامات آمریکایی همیشه او را گزیدهگو، کنجکاو و حتی متواضع توصیف میکنند. او قهوهاش را خودش میریزد و برای اینکه علاقهاش به آمریکا را نشان دهد گاهی به ملاقاتکنندگان میگوید نوه خود را بهصورت ناشناس به تفریحگاه والتدیزنی برده است.» در عین حال رویترز بر اساس خاطرات باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا مینویسد: «شیخ محمد از پایگاه قدرت خود در ابوظبی، هشداری «آرام و سرد» به باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت آمریکا صادر کرد تا از شورشهایی که میتواند گسترش یابد و حکومت خاندانهای خلیج فارس را به خطر بیندازد، حمایت نکند.» اوباما در خاطرات خود او را «باهوشترین رهبر خلیجفارس» توصیف کرده است.
پایان سیاست بیطرفی
بنزاید در دوران ولیعهدی خود تلاش کرد تا سیاست خارجی محافظهکارانه امارات را به فراموشی سپرده و رویه جدیدی را در پیش گیرد، از اینرو در دوره وی شاهد دورشدن از سیاست بیطرفی و ورود به دورهای جدید از ایفای نقش جانبدارانه هستیم. نشانه آن نیز مداخله در جنگ یمن، حضور و نفوذ در برخی از کشورهای شاخآفریقا، درگیری سیاسی با قطر و همراهی با دونالد ترامپ در خروج از برجام و اعمال فشار حداکثری بر ایران است.
ایران؛ دغدغه شیخ محمد
در این میان، یکی از مهمترین دغدغهها و وسواس فکری محمد بنزاید از یکسو در ارتباط با آنچه اسلام سیاسی گفته میشود، از هر نوع و مقابله با آن و از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران بوده و در این زمینه تمامی شواهد حاکی از آن هستند که او در بحث مواجهه با تهران، نقشی بیبدیل را در منطقه داشته است. مساله مذاکرات پنهانی دولت اوباما با ایران در حوزه برجام، باعث نگرانی امارات از کنارگذاشتهشدن از روند مذاکرات و نیز ترس از تغییر موازنه قدرت منطقهای به نفع ایران شده بود، لذا در دوره ترامپ که فرصتی برای محمد بنزاید فراهم شد، تمام تلاش خود را در همراهی با رئیسجمهوری پیشین آمریکا در خروج یکجانبه از برجام و اعمال فشارهای حداکثری علیه ایران بهکار گرفت.
پیوند محمد بنزاید و محمد بنسلمان علیه تهران
همچنین محمد بنزاید از شاهزاده «محمد بنسلمان» (MBS) ولیعهد عربستانسعودی هنگام به قدرت رسیدن در کودتای سال۲۰۱۷ حمایت کرد و او را بهعنوان مردی معرفی کرد که واشنگتن میتواند با او کارکند و تنها کسی است که قادر است درهای پادشاهی سعودی را به روی اصلاحات بنیادین بگشاید. دو شاهین خلیجفارس (محمد بنزاید و محمد بنسلمان) که از روابط گرم با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالاتمتحده دلگرم شده بودند، برای کارزار فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران لابی کردند، کشور همسایه «قطر» را به اتهام حمایت از اخوانالمسلمین تحریم کردند و جنگی پرهزینه را برای شکستن اتحاد حوثیهای یمن با ایران در یمن آغاز کردند.
خنجر توافق ابراهیم
یکی دیگر از اقدامات شیخمحمد که با واکنش صریح تهران مواجه شد امضای توافقنامه ابراهیم و به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل بود. اماراتمتحدهعربی با پایان دادن به دههها اجماع اعراب در عدمبرقراری روابط با اسرائیل در سال۲۰۲۰، همراه با بحرین و با میانجیگری ایالاتمتحده توافقنامهای موسوم به «ابراهیم» را امضا کرد و رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت. یک دیپلمات در اینباره گفت که موافقتنامه ابراهیم ناشی از نگرانیهای مشترک در مورد ایران بود، اما همچنین مزایایی برای اقتصاد اماراتمتحدهعربی نیز به همراه داشت. این تصمیم ابوظبی، بدترین لطمه را به پیوندهای این کشور با ایران زد، پس از توافق عادیسازی روابط اسرائیل و اماراتمتحدهعربی در سال۲۰۲۰، درحالی که دولت ایران این معامله را «خنجری خطرناک» به پشت فلسطینیان و مسلمانان خواند، پیوندهای دو طرف دچار یک گسست عمیق شد، چراکه ایران بهخوبی از عواقب آن برای محور مقاومت آگاه بود.
اختلاف بر سر جزایر سهگانه
دیگر موضوع مورد مناقشه تهران- ابوظبی که موضوعی تاریخی بهشمار میرود، بحث جزایر سهگانه است. دو کشور از سال۱۹۷۱ که بریتانیا خلیجفارس را ترک کرد و زمینهساز استقلال هفت شیخنشین تحت نام کشور اماراتمتحدهعربی شد، بر سر سه جزیره استراتژیک تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در یک تنش عمیق و تاریخی قرار دارند که جدیترین مساله مرزی بین دو کشور است. در این چارچوب اواسط مرداد ۱۳۹۸ یک هیات ۷ نفره از مقامات گارد ساحلی امارات به تهران سفر کردند و در رابطه با همکاری مرزی دو کشور، تردد اتباع و ترددهای غیرمجاز یا بدون اطلاع و تسهیل و تسریع تبادل اطلاعات طرفین با مقامات ایرانی گفتوگو کردند. این ششمین نشست گارد ساحلی ایران و امارات بود که پس از وقفهای چندساله صورت میگرفت. پنجمین نشست گارد ساحلی دو کشور در سال۱۳۹۲ برگزار شده بود. این سه جزیره تحت کنترل ایران در نزدیکی ورودی تنگه استراتژیک هرمز قرار دارند که یکپنجم تولید جهانی نفت از آن عبور میکند. این درحالی است که وجود برخی اختلافنظرها میان دو امارت دبی و ابوظبی بر سر چگونگی تعامل با ایران نیز متغیر مهمی بوده که پس از انفجارها در نفتکشهای اماراتی در سال۲۰۱۹ پررنگتر شده است. در این چارچوب روابط امارات با تهران همواره تابعی از پویاییهای سیاست داخلی در امارات بوده است. دبی و شارجه همواره طرفدار روابطی گرمتر با تهران بودهاند. با این همه، روابط دو طرف در طول زمان از روابط دبیمحور به ابوظبیمحور شیفت کرده است؛ امیرنشینی که طرفدار سیاست تندروانهتری در قبال ایران بوده است.
تنزل سفرا به کاردار
در سالهای اخیر یک مساله دیگر نیز به تنشها بین ایران و امارات دامن زد که آن حمله برخی افراد به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در پی اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه در عربستان بود. پس از حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در تهران و مشهد در دیماه ۱۳۹۴، ریاض روابط خود را با تهران قطع کرد و پس از آن امارات نیز روابط خود را با جمهوری اسلامی کاهش داد؛ یعنی سفیر را فراخواند و روابط به سطح کاردار تنزل پیدا کرد.
چشمانداز روابط
با وجود فراز و فرود در روابط سیاسی ایران و امارات بهویژه در دوره ولیعهدی بنزاید اما به دلیل روابط تجاری دو کشور، هیچگاه این روابط متشنج به قطع مناسبات منجر نشده و همواره دو طرف در پی یافتن راهحلی برای عبور از این تنشها برآمدهاند. در همین راستا شاهد بودیم که طی یک سالگذشته و همزمان با بهبود روابط تهران-ریاض، روابط ایران و امارات نیز تاحدودی به سمت گشایش پیش رفته است. با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی در تاریخ سوم آذرماه سال۱۴۰۰ علی باقری، معاون سیاسی وزیرخارجه ایران به امارات سفر و با انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس این کشور دیدار و درخصوص روابط دوجانبه و منطقهای گفتوگو کرد. این نخستین سفر رسمی یک مقام بلندپایه ایران به امارات پس از یک دوره تنش در روابط است. کمی بعد در تاریخ دوشنبه ۱۵ آذرماه شیخ طحنون بنزاید آلنهیان مشاور امنیت ملی اماراتمتحدهعربی و برادر محمد بنزاید با سفر به تهران و دیدار با مقامات ارشد ایران، فصلی تازه از روابط دوجانبه را کلید زد. از این سفر مهم یکروزه که نقطه عطفی در روابط ایران و امارات، روابط ایرانی- عربی و روابط منطقهای بود، بهعنوان بخشی از پروسه تنشزدایی تهران و ابوظبی یاد میشود که از سال۲۰۱۹ در دستورکار مقامات دو طرف قرار گرفت. شیخ طحنون بنزاید طی سفر به تهران با علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران و ابراهیم رئیسی دیدار و رایزنی داشت. در حالحاضر نیز با نگاهی به آنچه که در یک سالاخیر در روابط تهران-ابوظبی گذشته و با در نظر گرفتن سفر احتمالی رئیسجمهور کشورمان به امارات، شاید بتوان چشمانداز روشنی را در روابط طرفین متصور شد.
زمینههای بالقوه تنش و همکاری تهران-ابوظبی
دکتر رحمن قهرمانپور/ پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه
با توجه به اینکه شیخ محمد بنزاید از 10سالپیش زمام همه امور را در دست داشت و عملا حاکم امارات بود، لذا با رسمیتر شدن انتخاب وی بهعنوان حاکم امارات انتظار نمیرود تغییر خاصی در سیاستهای این کشور رخ بدهد. البته در سطح داخلی انتظار میرود که قدرت حاکم ابوظبی یعنی شیخ محمد بنزاید از قدرت حاکم دبی بیشتر و در بین هفت شیخنشین تثبیت شود. در رابطه با احتمال بهبود روابط جمهوری اسلامی ایران و اماراتمتحدهعربی چندین عامل وجود دارد که تاحدی مانع از محققشدن سریع این امر میشود؛ نخست توافق ابراهیم و نقش فعالی است که امارات در عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل دارد؛ از نظر مقامات تهران این توافق و عادیسازی، مانعی مهمی در راه بهبود روابط تهران - ابوظبی بهشمار میرود.از دیگر سو شخص شیخ محمد و برخی دیگر از افراد بلندپایه در حاکمیت امارات ذهنیتهای منفی نسبت به ایران دارند اما معتقد هستند که به هر حال باید با ایران کار کنند، لذا آینده روابط دو طرف تاحدی به آینده توافق ابراهیم، تحولات منطقهای و نیز سیاست خارجی آمریکا در منطقه بستگی دارد. برحسب این سه متغیر اصلی، ممکن است روابط بهتر شود اما در عین حال امکان تشدید مجدد تنشها بین دو کشور نیز دور از ذهن نیست، چراکه همچنان برخی اختلافات مانند جزایر سهگانه، بلندپروازیهای منطقهای امارات، حضور نظامی این کشور در یمن، حضور تجاری و نظامیاش در شاخ آفریقا و اختلافات ابوظبی با دوحه زمینههای بالقوه تنش را ایجاد میکنند. البته همزمان زمینههای بالقوه بهبود روابط و همکاری نیز وجود دارد و اینکه کدامیک از این دو بُعد غالب شود بستگی به شرایط دارد.