تاریخ شفاهی (۴۷)
اختیار تام به حسابرسان
رضا نيازمند :
چون حسابرسی یکی از دروسی بود که خودم خوانده بودم و در جرج فرای هم تدریس کرده بودم، طی چند جلسه اصول را به این سه نفر یاد دادم و سه حکم برای آنها صادر کردم که اختیار تام دارند که بدون اطلاع قبلی به کارخانهها بروند و بلافاصله بعد از ورود به کارخانه، دفاتر مالی کارخانه و اسناد آنها را حسابرسی کنند.
اگر ایرادی داشت دستور اصلاح بدهند وقتی اسناد و دفاتر مورد تایید بود آن دفاتر را امضا کنند و بنویسند که در این تاریخ تا اینجا حسابرسی شده است. روزی که برقراری روش حسابرسی را اعلام و حکم حسابرسان را صادر کردم، دستور دادم که کارخانهها دیگر حق ندارند اسناد مالی خود را به تهران بفرستند چون حسابرسان در محل کارخانه این کار را انجام خواهند داد. در همین دستور به حسابرسان اختیار دادم که در ضمن حسابرسی اگر تخلف واضحی دیدند بلافاصله مامور متخلف را، حتی اگر رئیس حسابداری کارخانه باشد، از کار بردارند و شخص دیگری را منصوب کنند و موضوع را به من گزارش دهند. در ضمن اداره رسیدگی اسناد در تهران را که ۴۵ نفر کارمند داشت، تعطیل کردم. نخستین برنامه تقلیل تعداد کارمندان بود.