تاریخ شفاهی (۵۹)
برنامهریزی برای استعفای کارمندان
رضا نيازمند :
در زمان رضاشاه یک کارخانه بزرگی برای برنجکوبی ساخته بودند که نیمهتمام مانده بود، ولی ساختمان اداری و محوطه بزرگی داشت. این هم جزو شرکت نساجی بود که البته کار نمیکرد و کارگر و کارمند نداشت.
من یک جوان بسیار لایق در شرکت پیدا کردم و گفتم برنامه مهمی دارم بیا به کمک من. یک تابلو درست کردم به نام اداره امور عمومی شرکت نساجی(البته یعنی اداره اخراجیها) و این جوان را کردم رئیس این اداره و گفتم هر کس را به اداره تو منتقل کنم تمام حقوقش را هم میدهم. وظیفه تو این است که برنامهای بریزی تا تمام این عده از کارمند و کارگر تا آخر سال جاری استعفا بدهند و بروند.