مذاکرات هستهای فعلا در تعلیق
اروپا منتظر انتخابات آمریکا میماند
در این بیانیه دو نکته مهم به چشم میخورد؛ نکته اول اینکه سه کشور تروئیکا شامل آلمان، انگلیس و فرانسه در این بیانیه جملهای در مورد برجام دارند که بسیار اهمیت دارد؛ در بیانیه مذکور آمده است که برجام برای ما «نقطه عزیمت» است. نقطه عزیمت به این معناست که برجام برای آنها نقطه نهایی و سرانجام داستان است. وقتی چنین عبارتی از سوی تروئیکای اروپا بیان میشود یعنی دیگر پیشنویس مرداد ۱۴۰۱ جوزپ بورل که بر احیای برجام متمرکز بود، روی میز نیست. نکته دوم اشاره میکند که ایران باید هرچه زودتر زمینه «محدودسازی تنش» را فراهم کند. سه کشور اروپایی در این بیانیه عزم خود مبنی بر دستیابی به راهحل دیپلماتیک درخصوص بحران هستهای ایران را ابراز کردند و از ایران خواستند تا فورا در فعالیتهای خود تنشزدایی کند. وقتی کشورهای اروپایی از عبارت محدودسازی تنش استفاده میکنند، مفهومش این است که آنها نیز پروژه دولت بایدن و به سرانجام رساندن توافق موقت را تا انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده دنبال میکنند.
تروئیکا میخواهد این محدودسازی تنش به نقطه عزیمت منجر شود. نقطه عزیمت هم از نگاه غرب یا برجام بهروزشده خواهد بود یا بیشتر در برابر بیشتر. در حال حاضر از آنجا که ادبیات بیانیه تروئیکای اروپا به توافق موقتی که مکگورک پیشنهاد کرده، نزدیک شده میتوان حدس زد فشارها بر ایران جهت پذیرش توافق موقت متمرکز است. فعلا آمریکا نمیتواند به توافق جدیتری با ایران دست یابد. زیرا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ۱۶ ماه دیگر برگزار میشود و این مقطع، زمان مناسبی برای ساکن کاخ سفید نیست که بخواهد به موضوع پرچالشی چون مساله هستهای ایران و برجام در قالب توافقی که بخواهد از زیر دست نمایندگان کنگره بگذرد، رسیدگی کند.
بنابراین واشنگتن بررسی جدیتر مساله ایران در قالب رسیدن به توافق جامع «بیشتر در برابر بیشتر» یا یک برجام بهروزشده را به بعد از ژانویه ۲۰۲۵ موکول خواهد کرد؛ زیرا در آن زمان رئیسجمهور جدید مستقر شده است و اگر دوباره جو بایدن به کاخ سفید راه یابد بدون شک بعد از انتخابات میتواند با خاطری آسودهتر و بدون نگرانی از تاثیر نتایج مذاکرات با تهران به بررسی موضوع هستهای ایران بپردازد. در نتیجه به نظر میرسد چه اروپا و چه آمریکا لااقل برای یک سال و نیم آینده طرح کاهش تنشها با ایران را در دستورکار دارند و در ادامه نیز یک توافق موقت با تهران را طرحریزی کردهاند. با توجه به نکاتی که تروئیکای اروپایی در بیانیه اخیرش به آن پرداخته یعنی «نقطه عزیمت بودن برجام و محدودسازی تنش» این موضوع را با دو کارشناس در میان گذاشتیم که اروپا در قبال برجام و مذاکرات با تهران به دنبال چیست؟
برداشت اروپایی از فرجام برجام
عبدالرضا فرجیراد، سفیر پیشین ایران در نروژ درباره نگاه اروپا به مذاکره با ایران گفت: «امروز برداشت اروپا این است که برجام با توجه به تحولاتی که درون آن رخ داده یعنی خروج آمریکا، غنیسازی بالای ۶۰درصد ایران، انباشت اورانیوم و... دیگر عملی نیست. اما با این حال نمیخواهند طوری عمل کنند که مانند آمریکا به خروج از برجام متهم شوند.» فرجیراد ادامه داد: «پیش از نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره بررسی اجرای قطعنامه ۲۲۳۱، زمزمههایی مطرح شده بود که اروپاییها مخالفت خود را با آزاد گذاشتن ایران برای خرید و فروش سلاح طبق قطعنامه ۲۲۳۱ و پایان بند غروب مربوط به تحریمهای موشکی و تسلیحاتی اعلام خواهند کرد اما به نظر میرسد که واشنگتن نظر آنها را تغییر داده است. زیرا اگر اروپا بخواهد با پایان تحریم تسلیحاتی و موشکی ایران مخالفت کند برجام پایانیافته تلقی میشود.» به گفته سفیر پیشین ایران، اکنون اروپا منتظر است ببیند گام بعدی آمریکا چیست و آنها نیز طبق آن پیش بروند.
وی افزود: «اکنون هم اروپا و هم آمریکا میخواهند تفاهمات نانوشته با ایران را پیش ببرند اما در مورد بازه زمانی آن با هم اختلافنظرهایی دارند؛ زیرا آمریکا ناگزیر است برای یک توافق جدی تا انتخابات ۲۰۲۴ صبر کند اما اروپا این محدودیت را ندارد.» دیپلمات سابق ایران گفت: «از این رو اروپاییها طی چند ماه گذشته سعی کردند با تهران ارتباطاتی برقرار کنند و نشستهایی در نروژ و امارات برگزار شد؛ نشستهایی که به نظر میرسد تداوم خواهد داشت.» فرجیراد با بیان اینکه این اختلافنظرها بین واشنگتن و بروکسل بر سر مساله ایران وجود دارد، توضیح داد: «اما نمیخواهند این اختلافات خیلی نمایان شود.
درواقع آمریکا نگاه انتخاباتی به مساله ایران دارد و در مقابل برای اروپا مساله موشکی ایران بسیار اهمیت دارد.» سفیر پیشین ایران در نروژ در نهایت با اشاره به اینکه هر دو طرف به دنبال یک تفاهم نانوشته با ایران هستند، تشریح کرد: «همانطور که اشاره کردم آمریکا بیش از اروپا در پی آن است که آنچه با ایران حاصل شده عنوان توافق نگیرد تا مجبور نباشند آن را به کنگره ارائه دهند زیرا با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا حساسیتها به هر نوع توافقی با ایران بیشتر میشود و جناح مخالف هر نوع توافق را یک دستاورد برای دموکراتها تلقی و مانع از آن خواهد شد.»
محدودسازی تنش
سهراب سعدالدین، پژوهشگر مسائل اروپا درباره رویکرد بروکسل در قبال تهران توضیح داد که اروپا به دنبال سیاست محدودیت در برابر محدودیت است. یعنی میخواهند مانند آمریکا خیال خود را در خصوص مساله هستهای ایران و اینکه غنیسازیاش فراتر از ۶۰درصد نخواهد رفت و دسترسیها و بازرسیها احیا میشود، آسوده کنند و در گام بعدی در مورد موضوعات دیگری که ادعا میکنند محل نگرانیشان است با ایران وارد مذاکره شوند. سعدالدین با اشاره به اینکه اروپاییها این نگاه را داشتند که یا در مورد همه موضوعات توافق میکنند یا توافق نخواهند کرد، افزود: «اما امروز این نگاه اروپا تاحدی تعدیل شده است و به عنوان مثال میگویند ایران در موضوع هستهای کوتاه بیاید، غرب هم مقداری از پولهای ایران را آزاد میکند. این یعنی همان سیاست محدودسازی تنش.»
این پژوهشگر در ادامه تاکید کرد: «سیاست محدودسازی تنش استراتژی دولت بایدن است و اروپاییها نیز همین روش را در دستورکار دارند. درواقع آنها بهطور مستقل دست به اقدامی نمیزنند و در پیروی از واشنگتن جلو میروند.» سعدالدین با بیان اینکه این تفاهمها را نمیتوان توافق نامید، ادامه داد: «دو طرف به صورت نانوشته میخواهند برخی گامها را فعلا بردارند تا شرایط وخیمتر نشود و سپس یک تصمیم جدیتر بگیرند.» پژوهشگر مسائل اروپا درباره سیاست آینده غرب در قبال مساله ایران گفت: «این امر تاحد زیادی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا بستگی دارد.
یعنی اگر جو بایدن دوباره رئیسجمهور شود احتمالا روش متفاوتی را در پیش خواهد گرفت و دستورالعمل گستردهای را روی میز میگذارد؛ یعنی همان همه یا هیچ. اگر بایدن نتواند به یک توافق همهجانبه با ایران برسد به فشار حداکثری روی میآورد.» وی افزود: «اگر یک دولت جمهوریخواه در سال ۲۰۲۵ روی کار بیاید اساسا برجام را کنار میگذارد و به روش خودش دوباره وارد مذاکره میشود.» به گفته این پژوهشگر بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا یک توافق نانوشته وجود دارد و هر دو حزب در دوره بعدی ریاست جمهوری به دنبال یک توافق جامع با ایران خواهند بود. سعدالدین در نهایت گفت: «در این بین اروپا ناگزیر است از سیاستهای واشنگتن پیروی کند؛ همچنانکه در حوزههای دیگر مثل جنگ اوکراین و چین هم از سیاستهای آمریکا پیروی میکند.»