تاریخ شفاهی (۳۱۸)
رفسنجان مرکز موقت برای ساخت جاده مس سرچشمه
رضا نیازمند: پس از امضای قرارداد با آناکاندا ما شروع کردیم به ساخت جاده و شهرسازی برای سکونت کارمندان و خوب پیش رفتیم. مس سرچشمه در وسط سلسله کوههایی است که از یک طرف به رفسنجان و از طرف دیگر به سیرجان مرتبط میشود. راه سیرجان خیلی شیبدار و سخت بود، ولی راه رفسنجان گرچه طولانیتر بود دارای شیب بهتر بود بدین جهت من شهر رفسنجان را مرکز موقت کردم تا جاده به معدن ساخته شود و ما در نزدیکی معدن شهر جدیدی برای کارکنان و کارگران و نصب کارخانههای تغلیظ مس بسازیم. این کار بزرگ برای من سنگین بود. خصوصا اینکه من هیچ اطلاع و تجربهای درباره معدن مس پورفیری، آن هم به این غلظت نداشتم و در ایران هم کسی نبود که بتواند به من کمک کند. اما باز اتفاقا از یکی از آمریکاییها شنیدم که مدیرعامل قبلی آناکاندا به نام برینکرهاف کسی بوده که مس شیلی را راه انداخته و اکنون بازنشسته شده و در نیویورک دوران بازنشستگی را میگذراند. کلید مشکل من پیدا شد. آدرس آن شخص را گرفتم و رفتم نیویورک و او را پیدا کردم. مردی دوستداشتنی بود و خودم را معرفی کردم و سر صحبت باز شد.