تاریخ شفاهی (۳۴۰)
ماموریت تامین نیروگاههای اتمی
وقتی من از شرکت مس استعفا دادم بیکار شدم و به خانه برگشتم و متوجه شدم که ۳۵۰هزار تومان قرض دارم و خرج همان ماه خانه را هم ندارم و دنبال کار رفتم. تمام افرادی را که میشناختم از دولتی و خصوصی از مدنظر گذراندم. فقط دکتر رضا امین و دکتر اکبر اعتماد به دلم نشست. سراغ دکتر رضا امین که مدیرعامل فولاد مبارکه بود رفتم. من از روز تاسیس شرکت فولاد تا آن روز عضو شورای عالی شرکت فولاد مبارکه بودم. دکتر امین مردی بود نمره یک. گفتم استعفا دادم و دنبال کار خصوصی هستم. استقبال کرد و گفت میخواهد یک شرکت برای مطالعات و خریدها و غیره درست کند و اگر من حاضر باشم یک شرکت خصوصی باز کنم این کار را به من محول خواهد کرد. قرارشد مطالعه کنم. از آنجا رفتم سراغ دکتر اکبر اعتماد. او گفت ما تا حالا سه میلیارد دلار برای نیروگاه بوشهر خرج کردهایم، ولی یک کیلو اورانیوم نداریم. پیشنهاد کرد من شرکتی برای تامین سوخت نیروگاه چه از طریق خرید اورانیوم و چه از طریق اکتشاف در ایران و خارج ایران تشکیل بدهم و طبق قراردادی ماموریت تامین نیروگاههای اتمی را بر عهده بگیرم. گفتم فرصتی بده مطالعه کنم.