حمایت اسد از ادعای امارات در مورد جزایر یک واقعیت مهم را تغییر نمیدهد
سوریه در مدار ایران میماند
استدلال ایران این است که از سال ۱۹۷۱ و با خروج بریتانیا از منطقه و اعلام استقلال امارات، این جزایر را تحت کنترل دارد. بیانیه اتحادیه عرب چیز جدیدی نیست، اما حمایت سوریه از آن در سالجاری باعث ایجاد نگرانیهایی در ایران شد. دمشق در ماه مه ۲۰۲۳ پس از ۱۳ سال اخراج از اتحادیه عرب، مجددا در این سازمان منطقهای پذیرفته شد.
ایران از دههها قبل با سوریه روابط راهبردی داشته است. سوریه یکی از معدود کشورهایی بود که در جریان جنگ ایران و عراق (۱۹۸۸-۱۹۸۰) از ایران حمایت کرد. ایران نیز از بشار اسد رئیسجمهور سوریه در جنگ داخلی کشورش (-۲۰۱۱) حمایت قاطع کرد. اسد در کنار مداخله نظامی قاطع روسیه در سال ۲۰۱۵، بدون حمایت ایران ممکن بود قدرت خود را از دست بدهد. بنابراین وقتی دمشق در این مناقشه دیرینه ارضی با ابوظبی در مقابل تهران قرار گرفت، برخی در ایران خشمگین شدند. رسانههای دولتی در ایران این اقدام را محکوم کردند و یکی از مفسران آن را با «خنجر زدن از پشت به ایران» برابر دانست. روزنامه دیگری نوشت که دمشق حقایق تاریخی را نادیده گرفته که حق ایران بر جزایر استراتژیک نزدیک تنگه هرمز را نشان میدهد.
به رغم چنین محکومیتهای عمومی، این حادثه احتمالا شکاف مهمی در روابط ایران و سوریه ایجاد نمیکند. رایان بول، تحلیلگر ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در شرکت اطلاعات ریسک گفت: «فکر میکنم دمشق میداند که اگر میخواهد روابط سازندهای با اتحادیه حفظ کند، باید با وضعیت جزیره ابوموسی همراهی کند.» بول گفت: «با توجه به نفوذ بسیار محدود اتحادیه، سوریه همچنین میداند که این امر به روابط سوریه و ایران نیز آسیبی نمیرساند.» تهران احتمالا این موضوع را نمادین و بخشی از روند عادیسازی سوریه با جهان عرب تفسیر میکند تا انحراف از مدار ایران. سوریه ادعاهای ارضی غیرمحبوب و به رسمیت شناخته نشده روسیه در مورد شبهجزیره کریمه در اوکراین و اوستیای جنوبی در گرجستان را به رسمیت شناخته است. با این حال، به رسمیت شناختن مالکیت ایران بر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک از نظر سیاسی برای دمشق بسیار پیچیدهتر خواهد بود.
جاشوا لندیس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه برای مطالعات ایران و خلیجفارس در دانشگاه اوکلاهاما، گفت: «از نظر اسد، تشخیص تعلق کریمه به روسیه مشابه با به رسمیت شناختن این جزایر متعلق به ایران نیست.» لندیس گفت: «برای یک کشور بعثی و ناسیونالیست عرب شناسایی سه جزیره ایرانی دشوار است» او میگوید: «به این فکر نکنید که ایران هزینه داد و سربازان زیادی فرستاد تا نظام بشار اسد را از سقوط نجات دهد. اسد باید پای عرب گرایی خود بایستد.» بول معتقد است پانعربیسم اسد در این موضوع نقش دارد.
سوریه هنوز یک ایدئولوژی سیاسی پان عربی دارد که از ادعاهای امارات در مورد ابوموسی به عنوان بخشی از یک میراث تاریخی حمایت میکند. روی آوردن به حمایت از مالکیت ایران، ادعاهای دمشق را (از قبل ضعیف) مبنی بر اینکه مباشر پان عربیسم است، تضعیف خواهد کرد.» واقعیت این است که آنچه سوریه در مورد این موضوع میگوید، وضعیت را در میدان تغییر نمیدهد، زیرا ایران هیچ علاقهای به مذاکره درباره وضعیت نهایی این جزایر نشان نداده است و امارات توانایی بازپسگیری آنها با زور و فشار را ندارد.
آرش عزیزی، مدرس تاریخ و علوم سیاسی در دانشگاه کلمسون خاطرنشان کرد که اسد دیگر آنقدر که قبلا در جنگ داخلی خشونتآمیز سوریه به ایران نیاز داشت، نیاز ندارد. او گفت: «اکنون که سوریه در مرحله بازسازی است، واضح است که سوریه به شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب نیاز بیشتری دارد.» عزیزی با لندیس موافق است که به رسمیت شناختن ادعاهای ارضی بحث برانگیز روسیه توسط دمشق کاملا متفاوت است. وی گفت: «سوریه موضعی ضد غربی و طرفدار روسیه دارد و به روابط با اوکراین یا گرجستان اهمیتی نمیدهد، بنابراین جای تعجب نیست که اوستیای جنوبی و الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت بشناسد. اما اکنون برای روابط خود با شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب ارزش قائل است و به همین دلیل است که هرگز از مالکیت ایران بر ابوموسی حمایت نخواهد کرد.»
در عین حال، در حالی که سوریه مجددا در اتحادیه عرب پذیرفته شد و روابط دیپلماتیک خود را با امارات و عربستان سعودی، دو کشور پیشروی شورای همکاری خلیج فارس برقرار کرد، اما موضوعات مورد اختلاف بین این کشورهای عربی همچنان ادامه دارد. بهویژه، ادامه صادرات مواد غیرقانونی کاپتاگون در خاورمیانه- که شورای همکاری خلیجفارس امیدوار بود که احیای روابط، دمشق را مجبور به محدود کردن آن کند- همچنان یک موضوع بحث برانگیز است. لندیس گفت: «مسلما اسد به حساسیتهای کشورهای اتحادیه عرب فکر میکند و مشتاق است تا به رهبران عرب اطمینان دهد که سوریه بخشی از خانواده عرب باقی میماند.»
وی افزود: «در عین حال، او امتیازات بسیار کمی به کشورهای عربی داده است، چه در زمینه توقف تجارت مواد ممنوعه یا محدود کردن نفوذ ایران یا قدرت شبهنظامیان طرفدار ایران در سوریه.» در این مورد ایدئولوژی و عربگرایی بر حساسیتهای ایرانیان غلبه کرده است. تجدید روابط با این کشورهای ثروتمند عرب خلیج فارس برای اسد ضروری است. عزیزی گفت: «ارتباطات سوریه با امارات در تعیین جهتگیری آن کلیدی بوده است. امارات دارای جیبهای پر پول، پیوندهای بینالمللی عالی، و موقعیت مهم در شورای همکاری خلیج فارس است.» وی یادآور شد که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در کنار ترکیه حامیان اصلی مخالفان علیه اسد در اوج جنگ داخلی در دهه ۲۰۱۰ بودند. عزیزی گفت: «برای یک کشور کلیدی شورای همکاری خلیج فارس، بازسازی پیوندها با اسد و کمک به او برای بازگشت به اتحادیه عرب مهم است و امارات این کار را در چهار سال گذشته انجام داده است. اسد برای این رابطه ارزش زیادی قائل است و همچنین میداند که ایران به هر حال انتخابهای زیادی ندارد.» ایران حضور نظامی قابلتوجهی در سوریه دارد.
این کشور چند گروه شبهنظامی را از سراسر منطقه که در سوریه جنگیدهاند، فرماندهی و سازماندهی میکند. آنها همچنین حضور کوچک نیروهای آمریکایی در سوریه و اسرائیل را از خاک سوریه هدف قرار دادهاند. حمله هوایی به محوطه سفارت ایران در دمشق در ۱ آوریل منجر به حمله مستقیم ایران به اسرائیل برای اولین بار با موشک و پهپاد در ۱۳ تا ۱۴ آوریل شد. بول گفت: «ایران نمیخواهد از طریق سوریه با اسرائیل وارد جنگ شود و خود سوریه هم نمیخواهد.» در حالی که دمشق خواهان پایان دادن به عملیات هوایی اسرائیل بر فراز قلمرو خود است، نیروهای ایرانی همچنان خواهان حفظ اسد در قدرت کلیدی هستند. بنابراین، فضای زیادی برای سوریه برای کاهش نفوذ ایران در کوتاه مدت برای مقابله با این جنگ پنهان اسرائیل در مرزهایش وجود ندارد.»
بول خاطرنشان کرد: «مسلما، سوریه میخواهد نشان دهد که خواهان روابط نزدیکتر و عمیقتر با جهان عرب است، بهویژه برای دریافت کمکهای بازسازی، که حدود ۵۰۰ میلیارد دلار یا بیشتر تخمین زده میشود. اگرچه تحریمهای ایالات متحده همچنان مانع برنامه بازسازی اساسی دمشق است.» عزیزی گفت: «اسد نمیخواهد کشورش را وارد جنگی با اسرائیل کند که برای او کشنده باشد.» وی همچنین افزود: «او دیگر به ایران نیازی ندارد زیرا جنگ متوقف شده است و اکنون هیچ گروهی از مخالفان به سوی دمشق حرکت نمیکنند. همه اینها زمینهای برای کاهش اتکا به تهران است.»