معنای خروج بایدن برای سیاست خارجی آمریکا چیست؟
جهان در وضعیت عدماطمینان
بایدن در بیانیه مهم خود گفت که به نفع حزب و کشور است که او صرفا بر «ایفای وظایف [خود] به عنوان رئیسجمهور برای باقیمانده دورهاش متمرکز شود.» آیا جهان آن هم نه تنها مخالفان، بلکه شرکا و متحدان، بایدن را به عنوان یک سیاستمدار بیخاصیت خواهند دید؟
من در واقع فکر میکنم که تصمیم بسیار دشوار بایدن بخشی از درخشش را به تعهد آمریکا به اوکراین و ایجاد ثبات در سایر نقاط جهان بازگرداند. رهبران قدرت را همیشه در نوسان میبینند. در سه هفته پس از مناظره، دولت بایدن احتمالا جهان را نسبت به قدرت ایالات متحده بدبینتر دیده بود، به این معنا که بیشتر و بیشتر محتمل به نظر میرسید که دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق، جو بایدن را در انتخابات پاییز امسال شکست دهد. و در نتیجه، بازیگران در حال تکاپو بودند که با چه نوع محیط سیاسی بینالمللی از اواخر ژانویه که بایدن دیگر در کاخ سفید نخواهد بود، مواجه خواهند شد.
اما اکنون شانس بیشتری برای پیروزی یک دموکرات در نوامبر وجود دارد. و بنابراین من میخواهم استدلال کنم که حداقل در حال حاضر، رهبران خارجی باید این احتمال را جدی بگیرند که یکی از اعضای تیم بایدن یا شخص دیگری از حزب دموکرات رهبری ایالات متحده را بر عهده بگیرد، به این معنی که آنها ممکن است بتوانند برای مثال در مورد حمایت از اوکراین حساب باز کنند. بخشی از این درخشش ممکن است پس از آغاز نوامبر ناپدید شود. اما فکر میکنم این واقعیت که دموکراتها دیگر احتمالا بازنده نیستند، بر دیدگاه رهبران خارجی، بهویژه دشمنان آمریکا نسبت به دولت بایدن تاثیر خواهد گذاشت.
بنابراین تا جایی که پیروزی احتمالی ترامپ قبلا در محاسبات بینالمللی درباره ایالات متحده گنجانده شده بود، اقدام بایدن ارزیابی بسیار متفاوتی را ایجاد میکند.
نکته دیگری که در اینجا باید مورد تاکید قرار گیرد، این است که از اوایل دهه ۱۹۵۰، زمانی که دوایت آیزنهاور ژنرال بینالمللگرا از حزب جمهوریخواه بر رابرت تافت سناتور انزواطلب از حزب دموکرات پیروز شد، دو حزب بزرگ با توجه به جایگاه آمریکا در امور بینالملل، جهانبینیهای اساسی و متفاوتی را ارائه نکردهاند. از سال ۱۹۵۲، هر دو حزب در دیدگاه خود بینالمللگرا بودهاند. ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود یک استثنا بود، اما حزب جمهوریخواه که او رهبری میکرد در این موضوع اختلافنظر داشت.
همانطور که کنوانسیون اخیر جمهوریخواهان نشان داد، ترامپ اکنون حزب را کاملا مطابق تصویر خود تغییر داده است. برای مثال، انتخاب سناتور ونس بهعنوان معاون، نشاندهنده تلاش برای ایجاد پل بین دیدگاههای مختلف نیست، بلکه نشاندهنده دو برابر کردن ترامپیسم بود. بنابراین اگر او به قدرت بازگردد - اگر کاخ سفید را دوباره به دست آورد و جمهوریخواهان مجلس نمایندگان را حفظ کنند و سنا را دوباره به دست آورند - رهبران خارجی، دوستان و دشمنان به طور یکسان، میتوانند آمریکای بسیار انزواطلبتری را پیشبینی کنند. بنابراین این واقعیت که اکنون حزب با گرایش و رویکرد انترناسیونالیست شانس بیشتری برای پیروزی دارد، محاسبات رهبران خارجی را تغییر خواهد داد. ولادیمیر پوتین دیگر نمیتواند مطمئن باشد که بتواند تعهد آمریکا به ثبات اروپا و حاکمیت اوکراین را خدشه دار کند.
با این حال، در مورد مخالفان، ایالات متحده از نزدیک درگیر دو جنگ بزرگ، در اروپا و خاورمیانه، و برخورد با مسائل پیچیده در آسیا و جاهای دیگر است. آیا وزن اعلامیه کنارهگیری در یک لحظه خطرناک نمایان میشود؟
بله. زمانی که استراتژی ملی یک قدرت بزرگ چنان زیر سوال میرود که یک انتخابات، میتواند تعریف کشور یا حداقل طبقه رهبری آن از منافع ملی را تغییر دهد، لحظهای خطرناک به شمار میرود. و زمانی که کشور مورد نظر یک ابرقدرت باشد، برای نظام بینالملل نیز خطرناک است. این وضعیت باعث ایجاد عدماطمینان در محاسبات سیاسی هر رهبر میشود. بسیار نادر است که انتخابات تعیین کند که نخبگان یک ملت چگونه منافع ملی خود را تعریف میکنند. و تقریبا غریب است که این اتفاق برای یک قدرت بزرگ رخ دهد.
در طول جنگ سرد، دو طرف در ایالات متحده در مورد ابزارهای مبارزه با جنگ سرد، بهویژه در برهه جنگ ویتنام و پس از آن، اختلافنظر داشتند. اما آنها در مورد این واقعیت که ایالات متحده با یک دشمن مصمم روبهرو است و امنیت ملی مستلزم ایفای نقش در دفاع، حفاظت و تشویق ثبات منطقهای و بینالمللی است، اختلافنظر نداشتند. این اجماع دیگر بین دو طرف وجود ندارد.
طبعا اعلامیه بایدن با اعلامیه لیندون جانسون رئیسجمهور اسبق در مارس ۱۹۶۸ مبنی بر عدمنامزدی مجدد، مقایسه میشود. و بسیاری خاطرنشان کردهاند که تصمیم بایدن خیلی دیرتر، در اواخر ژوئیه اتخاذ میشد. اما از نظر سیاست خارجی، به نظر میرسد که این تصمیم زودهنگام بود: هنوز شش ماه از ریاست جمهوری باقی مانده است. احتمالات واقعی از نظر اینکه بایدن در این مدت چه کاری میتواند انجام دهد چیست؟
بایدن میتواند تداوم سیستمهایی را که در زیر سطح هستند و به متحدان آمریکا در سراسر جهان کمک میکنند، تضمین کند. اگر ترامپ انتخاب شود، ما نمیدانیم چه اتفاقی برای همکاری اطلاعاتی، به عنوان مثال، نه تنها با اوکراین، بلکه با متحدان در ناتو و شرق آسیا خواهد افتاد. ما نمیدانیم که برای آموزشهایی که ارتش ما برای کمک به متحدان آزادی در سراسر جهان انجام میدهد، چه اتفاقی میافتد. همه این فرآیندها برای ثبات جهان اهمیت دارند. و معمولا برای تداوم نیازی به اقدامات ویژه کنگره ندارند. آنها فقط به یک مرکز ثابت در دفتر بیضی شکل نیاز دارند، و [در زمان بایدن] تضمین شده است.دشمنان نسبت به ادامه این فعالیتها بسیار حساس هستند. این فعالیتهای روزمره ایالات متحده است که اغلب برای آنها نگرانکنندهترین و برای متحدان ما آرامشبخشترین است. حل مشکلات بینالمللی به ندرت آسان است، اما میتوان آنها را مدیریت کرد، بنابراین این یک باغبانی است که سیاستگذاران امنیت ملی خارجی آمریکا باید هر روز انجام دهند تا موثر واقع شوند و بنابراین باغبانی میتواند ادامه یابد.
با توجه به تمرکز رئیسجمهور روی بینالمللگرایی آمریکایی، این یک موضوع خوب برای متحدان آمریکایی است. این به آنها تا حدودی ظرفیت پیشبینی میدهد، در مورد آنچه میتوانند از ایالات متحده از هم اکنون تا ۲۰ ژانویه انتظار داشته باشند و این یک مساله وحشتناک برای دشمنان آمریکایی است.
درباره رکورد بزرگتر بایدن چطور؟ ناگزیر به آنچه در پایان دولت اوباما رخ داد و منجر به روی کار آمدن ترامپ و خنثی کردن بسیاری از ابتکارات اصلی سیاست اوباما اتفاق افتاد، فکر میکنیم. آیا راههای خاصی وجود دارد که بایدن بتواند برخی از دستاوردهای ضد ترامپ را تثبیت کند؟
بایدن با کناره گیری، مهمترین کاری را که در این مقطع میتواند برای ایالات متحده آمریکا علیه ترامپ انجام دهد، از نظر امنیت ملی ما انجام داد. همانطور که دیوان عالی به ما یادآوری کرد، رئیسجمهور ایالات متحده اختیارات زیادی برای هدایت سیاست خارجی ما دارد. بنابراین انتخاب رئیسجمهور بعدی بسیار مهم است. حتی اگر ترامپ نامزد نهایی دموکراتها را شکست دهد، ممکن است دستاوردهای بایدن در سیاست خارجی به طور کامل از بین نرود. اگر ترامپ موفق نمیشد و مجلس نمایندگان را حفظ نمیکرد و سنا را نیز به دست نمیآورد، اگر رئیسجمهور آینده ترامپ و معاون رئیسجمهور ونس سعی در لغو چشمگیر فعالیتهای آمریکا در خارج از کشور و قربانی کردن اوکراین داشته باشند، ممکن است شاهد عقبنشینی کنگره باشیم.
بنابراین اینکه چگونه میتوانیم جایگاه بینالمللی خود را اثبات کنیم، به این بستگی دارد که مردم آمریکا کدام حزب را برای رهبری کنگره انتخاب کنند. اگر دموکراتها مجلس نمایندگان را کنترل کنند، تلاشهای ترامپ برای مثال، برای قطع حمایت از اوکراین را پیچیدهتر میکنند. ترامپ همچنان میتواند یک لایحه را وتو کند، اما ممکن است رایهایی برای لغو این وتو وجود داشته باشد. سناتورهای جمهوریخواه و اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان همچنان وجود خواهند داشت که میخواهند به کمک به اوکراین، رای دهند. بنابراین، اگر دموکراتها مجلس نمایندگان را کنترل کنند، بهرغم حضور ترامپ در کاخ سفید کنگره ممکن است بتواند بستههای کمکی را برای اوکراین و اسرائیل تصویب کند.
در نتیجه این تصمیم، آیا بایدن در واقع با توجه به زمانبندی و اینکه نقطه پایانی مشخصی در پیش است، فرصتی برای شکل دادن به میراث خود دارد؟ آیا قیاسهای تاریخی مفیدی برای آنچه روسای جمهور در این ماههای آخر انجام دادهاند وجود دارد؟
این یک ریاست جمهوری دیرهنگام غیرعادی خواهد بود، به خاطر نحوه شروع این دوره جدید که ما به تازگی وارد آن شدهایم. در سال ۱۹۶۸، جانسون تلاش کرد دو تصمیم بسیار دشوار را به عنوان راهی برای تقویت میراث خود و بهبود رفاه ایالات متحده ترکیب کند. در همان زمان که در مارس ۱۹۶۸ گفت کاندیدای انتخاب مجدد در نوامبر نخواهد بود، تعهد جدی خود را برای مذاکره برای خروج از جنگ ویتنام اعلام کرد. به این ترتیب، او به صراحت اعلام کرد که اواخر ریاست جمهوری خود را به یک موضوع سیاست خارجی اختصاص داده است.
بایدن ممکن است ماههای باقیمانده در سمت خود را فرصتی برای انجام کاری مشابه در خاورمیانه بداند. اما بحران کنونی در خاورمیانه به سختی شبیه به شکست سیاست ایالات متحده در ویتنام است. ایالات متحده یک مبارز مستقیم در جنگ اسرائیل با حماس نیست. باید از طریق یک متحد یعنی اسرائیل عمل کند. بنابراین هیچ شباهت مستقیمی با جانسون وجود ندارد که به جهان و بهویژه به هانوی و مسکو و پکن گفت: «من را جدی بگیرید من دیگر سیاست بازی نمیکنم. من از سیاست خارج شدم.» بنابراین نمیتوان دید که زمینه مشابهی برای بایدن وجود داشته باشد، و این البته اشکالی ندارد.
تاریخ به ما پژواک میدهد، اما به ندرت تکرار میشود. شرایط تقریبا همیشه بسیار متفاوت است، اگرچه معضلاتی که آنها مطرح میکنند ممکن است مشابه به نظر برسند. مردم، فرهنگ سیاسی - آنها میتوانند مشابه باشند، افراد میتوانند مشابه باشند. اما تاریخ یک توپ بلورین نیست. در تصمیم بایدن عناصر منحصربهفردی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و باید منبعی برای فروتنی در تلاش برای کشف آنچه قرار است اتفاق بیفتد باشد.
از منظر تاریخی، آیا چیزی وجود دارد که بهویژه در مورد این تصمیم و چگونگی اتفاق افتادن آن قابلتوجه به نظر برسد؟
باید به روسای جمهور اجازه داد که صرفا با یک دوره خدمت در تاریخ ما به عظمت برسند. لحظه و فرد میتوانند با هم متحد شوند و آن لحظه ممکن است تنها چهار سال طول بکشد. جورج اچ دبلیو بوش مثال خوبی است. او واجد شرایط عالی بود و ابزار مناسبی برای مدیریت پایان جنگ سرد و سالهای اول پس از آن داشت. با این حال او نمیخواست فقط یک رئیسجمهور یک دورهای باشد. در نتیجه، زمانی که او در سال ۱۹۹۲ شکست خورد، با این که یک دوره ریاست جمهوری او بسیار مهم بود، با احساس افسردگی دفتر خود را ترک کرد. جرالد فورد یکی دیگر از رئیسجمهورهای عالی یک دورهای بود.
قرار است به ریاست جمهوری یک دورهای بایدن بسیار مثبت نگریسته شود. اینکه در نهایت چقدر مثبت باشد بستگی به این دارد که یک جانشین دموکرات، خواه کامالا هریس باشد یا فرد دیگری در ماه نوامبر انتخاب شود. اما همه میراث او به پیروزی دموکراتها در نوامبر بستگی ندارد. او ما را از هرج و مرج ترامپ بیرون آورد. او نقش آمریکا را در جهان احیا کرد، اعتماد متحدان را بازگرداند. او دشمنان را از اهدافی که امیدوار بودند به آن دست یابند، دور کرد. بدون چیزی شبیه به فرانکلین روزولت یا جانسون، تماس ماهرانه او با کنگره منجر به تعمیق شبکه امنیت اجتماعی شد، فناوری را بدون قربانی کردن مشاغل آمریکایی در معضل تغییرات آب و هوایی تحمل کرد، و تعهد نسلی به زیرساختهای آمریکایی را تقویت کرد. در مجموع، رئیسجمهور یک دوره موفقیتآمیز داشته است. متاسفانه، او احساس کرد که به تنهایی میتواند مانع از بازگشت ترامپ به کاخ سفید شود و به همین دلیل به دنبال انتخاب مجدد بود. اما متاسفانه، آنگونه که باید پیش نرفت.این وضعیت جسمانی بایدن بود که تعریف میکرد لحظهاش سپری شده است.من امیدوارم که با گذشت زمان، او دوره خود را متفاوت ببیند، همانطور که من معتقدم جورج دبلیو بوش چنین کرد، به عنوان دورهای که فوقالعاده موفق و موهبتی برای کشور ما بود.