مانور مرگ با اتوبوسهای مردودی
در تازهترین مانور مرگ، ۹ تن از دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات تهران بهدلیل واژگونی اتوبوس قربانی و ۲۶ نفر نیز مجروح شدند تا داغ بزرگ دیگری در قاب خاطرات تلخ سوانح جادهای کشور ثبت شود. روایات مختلفی درباره حادثه دیروز گفته شده، از جمله سکته راننده و نقص فنی اتوبوس. این در شرایطی است که در سوانح جادهای همواره سه عامل جاده و خودرو و نیروی انسانی نقش دارند و معمولا مجموع اینها، حادثه را پدید میآورد. جدا از اینکه اتفاق دیروز میتواند احتمالا با جاده خطرناک و دارای پیچ تند محل حادثه و همچنین ناتوانی راننده در کنترل اوضاع، در ارتباط باشد، به فرسودگی اتوبوس سانحه دیده نیز مربوط است. طی این سالها رسم شده که اتوبوسهای تقریبا از رده خارج و فاقد معاینه فنی را بهدلیل ممنوعیت تردد در شهر، در نقاط دیگری- مثلا همین محیطهای دانشگاهی- مورد استفاده قرار میدهند.
طبق اعلام شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، «خودروی واژگون شده تحتنظر شهرداری نبوده است»، بنابراین بهنظر میرسد میتوان آن را در شمار همان اخراجیها از شهر به حساب آورد. حال پرسش اینجاست که چه فرقی بین مسافران داخل شهر با سایر مناطق است که اتوبوسهای فرسوده و مستهلک برای یکی رواست و برای دیگری ناروا؟ تحت یک قاعده کلی، وقتی خودرویی مستهلک و ناامن است (ظاهرا اتوبوس موردنظر یک روز قبل از حادثه، ترمز بریده)، نباید استثنایی برای محل تردد آن باشد. اینکه چرا اتوبوسهای مردودی، در محیطهای دیگری بهکار گرفته میشوند و ظاهرا نظارتی هم روی آنها نیست، پاسخی درخور میخواهد و هرچند داغدیدههای دیروز را مرهمی نخواهد بود؛ اما حداقل شاید جلوی داغی تازه را در فردا بگیرد.
ارسال نظر