بخش هشتادوچهارم
آفتابپرستهای چشم آبی
او پیشتر به مدت ۱۵ سال در عرصه سیاسی حضور داشت یعنی از زمان آغاز گذار دموکراتیک. سیدروف خود را به منزله جنگجویی شجاع توصیف میکند: «همچون همیشه، من بخشی از ائتلاف مبارز هستم. آتاکا از زمان تاسیس خود همواره در معرض انتقادات شدید بوده است، به این ترتیب من این بازتاب را مشاهده کردهام که همواره باید آماده نبرد باشم.» پنج دوره در تاریخ کوتاه و پر فراز و نشیب «آتاکا» را میتوان مشخص کرد.
۱- ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹: استقرار و تحکیم
«ولن سیدروف» استراتژی سیاسی «آتاکا» را ارائه میدهد که بر سه اولویت تمرکز دارد: توقف اسلامی کردن/ ترکی کردن شهروندان بلغارستان؛ کنترل سفت و سختتر جرائم رومانیاییها و خارج کردن بلغارستان از دست شرکتهای خارجی. او «آتاکا» را دو ماه پیش از انتخابات عمومی در سال ۲۰۰۵ تاسیس کرد. او ۳۰۰ هزار رای یا ۱۴/ ۸ درصد از آرا و ۲۱ کرسی از ۲۴۰ کرسی را در مجمع ملی بهدست آورد که باعث شد این حزب در رتبه چهارم در میان نیروهای پارلمانی قرار بگیرد. (جدول ص ۱۶۸)
سیدروف پیشگام ادبیات پارلمانی است که ضدنخبهگرایی شدید، ضداروپاگرایی و ملیگرایی سخت را با هم میآمیزد؛ رویکردی که او در اولین خطابهاش در افتتاحیه پارلمان مطرح کرد: «پس از ۱۵ سال خیانتهای ملی، تقلب و چپاولهای مجرمانه، پس از سیاستهای متظاهرانه متکبرانه مربوط به نسلکشی علیه مردم بلغارستان که بهدست چندین پارلمان و دولت با دیکته قدرتهای خارجی انجام گرفت، لااقل زمان رنسانس بلغاری فرا رسیده است.» در انتخابات ریاستجمهوری اکتبر ۲۰۰۶، سیدروف نامزد دست راستی را کنار زد و به دور دوم رسید؛ یعنی جایی که با رئیسجمهوری مستقر و سوسیالیست «جورجی پاروانوف» رودررو شد. در دور دوم، سیدروف ۶۴۹هزار و ۳۸۷ رای یا ۰۵/ ۲۴ درصد از آرای مردم را بهدست آورد که این بزرگترین و بیشترین نتیجه برای حزب و برای شخص سیدروف بود. در انتخابات اروپایی ۲۰۰۹، او تقریبا آمار سال ۲۰۰۵ را بهدست آورد (۲۷۵ هزار رای) و سه کرسی در پارلمان اتحادیه اروپا بهدست آورد و جایگاه چهارم «آتاکا» در میان احزاب سیاسی را تثبیت و تحکیم کرد.
۲- ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱: ائتلاف غیررسمی با حزب حاکم «جرب» و افراطگرایی «رام شده»
«آتاکا» نقش جدید یک حزبی را عهدهدار شده که بازی پارلمانی را در ائتلافی غیررسمی با حزب حاکم «جرب» (شهروندان برای توسعه اروپایی بلغارستان) ایفا میکند. این دوره با گفتمانی میانهروتر و ملایمتر، ناسیونالیسم کنترلشده و محدود و «رامشدن» افراطگرایی مشخص میشود. «آتاکا» یک روند کلی را ترسیم میکند: «موفقیت ابتداییشان باعث میشود آنها پوپولیسم خود را دستکم بگیرند.» ملیگرایی مهار شده، اما فراموش نشده است: آتاکا پیشنهاد میدهد که «جرب» باید همهپرسیای را در مورد مساله دسترسی ترکیه به اتحادیه اروپا برگزار کند اما این ایده بهطور قطع از سوی «حزب مردم اروپا» رد شد.
۳- ۲۰۱۱ تا پایان ۲۰۱۲: اختلافات داخلی، شکافها، افراطگرایی احیا شده و خشونت علیه اقامه نماز مسلمانان
بسیاری از نمایندگانی پارلمانی «آتاکا» را ترک کرده و به حزب حاکم «جرب» ملحق شدند. پس از شکافها، سه حزب ملیگرای جدید هم تاسیس شدند: «گورد» (اتحادیه مدنی برای دموکراسی واقعی)؛ «جبهه ملی برای رهایی بلغارها » و «حزب دموکراتیک ملی.» نهتنها افراطگرایی احیا شد بلکه به «اوج»های جدیدی هم رسید و از «حرف» به «عمل» تغییرجهت داد: مسلمانان نمازگزار از سوی فعالان آتاکا در مساجد شهر صوفیه مورد توهن قرار میگرفتند. در ۲۰ می۲۰۱۱، فعالان آتاکا به مسلمانان نمازگزار در بزرگترین مسجد پایتخت حمله کردند. این حمله موجب شکلگیری صحنههای زشت درگیری سوزاندن حصیرهای زیر پای نمازگزاران و پاره کردن فینهها [کلاههای قرمز منگولهدار روحانیون اهل سنت] شد. سیدروف نیروهای پلیس حاضر در این درگیری را با برچسب «جانیسریها» مشخص کرد. پنج افسر پلیس و پنج نمازگزار مسلمان زخمی شدند. در سال ۲۰۱۵، دادگاه اروپایی حقوق بشر بلغارستان را بهدلیل این حملات محکوم کرد و تلنگری زد به واکنش آرام مقامهای بلغارستان.
۴- از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴: تظاهرات گسترده خیابانی و انتخابات زودهنگام پارلمانی در ۱۲ می۲۰۱۳
در فوریه و مارس ۲۰۱۳، هزاران بلغاری به خیابانها ریختند؛ دولت «بویکو بوریسوف» سقوط کرد و جایگاه «آتاکا» به طرز چشمگیری بالا رفت. با وجود شکاف و تعداد زیادی از احزاب ناسیونالیستی جدید، آتاکا موفق به تثبیت و تحکیم آرای انتخاباتیاش شده و بر روی تظاهرات پیروزی در سال ۲۰۱۳ سرمایهگذاری کرد. در چهل و یکمین پارلمان بلغارستان، آتاکا سیاست ائتلافی خود را از راست به چپ تغییر داد و بهطور رسمی از ائتلاف حاکم بلغارستان یعنی «حزب سوسیالیست» و «جنبش برای حقوق و آزادیها» حمایت کرد.
ارسال نظر