دانشجویان چین دوباره به سراغ کتابهای مارکس، لنین و مائو رفتهاند
سوسیالیسم رادیکال علیه سرمایهداری دولتی
پس از فراغت از تحصیل آنها میکوشند تا ایدهآلهای ابراز شده حزبی را به عمل در بیاورند. این دانشجویان از شمال تا جنوب چین سفر میکنند تا اتحادیههای کارگری را نزدیک کارخانهها سازمان دهند و تظاهراتی را دامن میزنند که خواستار حمایتها و حفاظتهای بیشتری برای کارگران میشود. این در زمانی است که حزب پی برده با مشکلاتی روبهرو است. «خاویر سی. هرناندز»، گزارشگر نیویورکتایمز در ۲۸ سپتامبر، نوشت، دولت بلافاصله تلاشهای این کنشگران جوان را نقش بر آب کرد، چندین نفر از آنها را بازداشت کرد و کوشید تا اینترنت را از خواستهای آنان برای عدالت پاک کند. این درحالی است که الگوی آنها به فریاد فروخفتهای برای جوانان دیگر در سایر نقاط چین تبدیل شده که بهخاطر بیعدالتیهای روزافزون، فساد و مادیگرایی در جامعه چین بسیار نگران و عصبی شدهاند. معترضان در یک گردهمایی خطاب به کارگران یک کارخانه گفتند: «شما ستون فقرات طبقه کارگر هستید. ما نجابت و تحقیر شما را به اشتراک میگذاریم.» اعتراض در چین امری متداول است بهویژه از سوی کارگران که در اتحادیههای مستقل، دادگاهها و رسانههای خبری جایی برای رفتن ندارند. اما تظاهرات در «هویژو» (Huizhou) امری غیرمعمول بود زیرا از سوی دانشآموزان و فارغالتحصیلانی از برخی بهترین دانشگاههای این کشور سازماندهی شده بود که عموما از دوران جنبش دموکراسیخواه ۱۹۸۹ به بعد که با حادثه تیان آنمن به پایان رسید از خیابانها دوری گزیده بودند.
در دهههای پس از آن قتل عام، دانشجویان دانشگاهها عموما دستور کارهای اقتصادی و سیاسی حزب را توسعه داده و به پیش میبردند و بر شغل، خانه و دیگر جوانب مادی رفاه متمرکز بودند درحالیکه از حکومت اقتدارگرا پشتیبانی میکردند یا لااقل، از سیاست دوری میکردند. از وقتی رشد اقتصادی کاهش یافته، مقامهای حزبی درخصوص نفوذ غرب بر جوانان کشور بسیار عصبیتر شدهاند زیرا این جوانان نسبت به گذشته ارتباط بیشتری با جهان دارند. اما کنشگران هویژو نمایاننده تهدیدی هستند که مقامها انتظار آن را نداشتند. «خاویر هرناندز» میافزاید: آنها با حمل تصاویر مائو و سر دادن سرودهای سوسیالیستی ایدهآلهایی را بر دوش میکشند که دولت آنها را سالها با آن تغذیه کرده بود. آنها مسائلی مانند فقر، حقوق کارگران و برابری جنسیتی را سر میدهند که برخی از آنها از نگرانیها و دغدغههای اساسی کمونیسم است.
«چن ککسین»، از دانشگاه رنمین در پکن که در این تظاهرات شرکت کرده بود، میگوید: «آنچه درحال انجامش هستیم کاملا قانونی و منطقی است. ما مارکسیست هستیم. سوسیالیسم را تحسین میکنیم. در کنار کارگران هستیم. مقامها نمیتوانند ما را هدف قرار دهند.» اما پلیس گوشش بدهکار نبود. در صبح ۲۴ اوت، افسران پلیس که لباس ضدشورش بر تن داشتند به ۴ خوابگاه دانشجویی و آپارتمان ۴ اتاقه که محل استقرار این کنشگران در هویژو بود یورش بردند و ۵۰نفر را دستگیر کردند.
وقتی پلیس مشغول شکستن درها بود، این کنشگران دست در دست یکدیگر داده و شعار «انترناسیونال» را سر دادند. به نوشته گزارشگر نیویورکتایمز، دانشجویان دستپرورده حزب کمونیست اکنون به ابزاری علیه حزب تبدیل شدهاند و با توسل به آرمانها و شعارهای حزبی، رویکرد حزب را به چالش کشیده و درحال طغیان علیه حزب هستند. اگرچه بسیاری از آنها آزاد شدهاند اما ۱۴ نفر و تعدادی کارگر همچنان در بازداشتگاه یا در بازداشت خانگی هستند. حامیان حقوق کار میگویند پلیس کارگران را متهم کرده که به نمایندگی از سازمانهای غیردولتی خارجی دست به عمل میزنند.
نکتهای که وجود دارد این است که حزب کمونیست برای بهبود وجهه خود، پیش بردن برنامهها، جوانگرایی و مسائلی از این دست تنها بهترین دانشجویان را میخواهد. کسی که میخواهد به حزب کمونیست داخل شود، باید بهترین نمرهها را داشته باشد، داوطلب باشد، دورههای مقدماتی را سپری کند و سرانجام یک امتحان جامع را نیز پشت سر بگذارد. سپس یک دوره آموزشی را باید بگذراند که در آن، فرد باید هرسه ماه گزارشها و برداشتهای شخصیاش را بنویسد. پس از آن است که سوگند وفاداری به حزب یاد میکند.
حزب کمونیست چین سکوی پرش به جاه و جلال و مقام است. برای این منظور فارغالتحصیلان جوان چینی امتحان ورودی میدهند اما این دورهها را همچون امتحانات مدرسه میدانند: یعنی حفظ کردن بدون فهمیدن و پس از آن فراموش کردن. کمونیستهای جوان میگویند: در حیات روزمره، حزب معنایی ندارد. حزب مانند انجمنی از نخبگان است؛ حزب «پیشقراول مردم چین است». به همین دلیل است که حزب کمونیست هرکس را به عضویت نمیپذیرد. این حزب میخواهد نیروهای رهبری آینده چین را جلب کند. حزب کمونیست چین مرکز رهبری و مرجع اخلاقی بود، اما دیگر چنین عملکردی ندارد. خود رهبران نیز مدتهاست که به این نکته پی بردهاند. یک عضو حزب میگوید: «این همه فساد، این همه رشوهخواری. هرقدر یک نفر قدرت داشته باشد، همانقدر فاسد و رشوهخوار میشود.»
با این حال، بهنظر میرسد همین جوانان از حزب بریدهاند و درحال طغیان علیه باورها، ایدئولوژی و خواستههای حزب حاکم هستند. «خاویر هرناندز» میافزاید: از سال ۲۰۱۲ که پرزیدنت «شی» قدرت را بهدست گرفت، حزب بهدنبال محدود کردن استفاده از متون غربی و متوقف ساختن بسط و انتشار «ارزشهای غربی» در پردیسهای دانشگاهی بوده است. حزب معتقد است توسل به حاکمیت قانون و دموکراسی میتواند کنترل بر قدرت را تضعیف سازد. همزمان رئیسجمهور خواستار این شده بود که دانشگاهها آموزشهای خود را به مائو و مارکس نیز بسط دهند. در ماه می، «شی» به دانشگاه پکن رفت و دانشجویان را ترغیب کرد تا به ترویج مارکسیسم بپردازند. او میگفت برای دانشگاه مهم است که «مارکسیسم را بهعنوان برند برای خود برگزیند.» برخی در درون حزب بر این باورند که تکثیر گروههای دانشجویی که خود را وقف مارکسیسم و مائوئیسم کردهاند امر مطلوبی نیست زیرا درخواست آنها برای برابری گستردهتر اقتصادی و حقوق کارگران میتواند استقبال امروزین چین از بازارهای سرمایهداری را تضعیف کند.
اکنون یک تضاد پیش آمده است: حزب کمونیست از یکسو دانشگاهها و دانشجویان را ترغیب به آموزش در مورد مارکس و لنین و مائو میکرد اما اکنون برخی اعضای همان حزب بر این باورند که رویکرد این دانشجویان و ورود این رویکرد به دستگاه حزبی ممکن است مانعی در مسیر دستیابی و استقبال از بازارهای سرمایهداری باشد. این تضاد باید حل شود. اگرچه این دانشجویان در اقلیت هستند و تعدادشان کم اما نگرش آنها بازتاب انتقادی چپگرایانه از جامعه چین است و این رویکرد درحال جذابیت یافتن در پردیسهای دانشگاهی است. هم اکنون حزب مردد است آیا با آنها برخورد کند یا اینکه آنها را وارد مباحث سیاسی کند. در فضای اینترنت، هزاران جوان در تالارهای گفتوگوی مارکسیستی و مائوئیستی حضور و مشارکت دارند و برخی حتی وبسایتهای خبری چپگرایانه هم به راه انداخته و اظهارنظرهایی در موضوعاتی مانند آلودگی، جهانی شدن و نظریه اقتصادی مطرح میکنند. این دیدگاهها بدون سانسور بیان میشود. تناقض دیگر در آنجاست که مقامهای دانشگاه هم در هفتههای اخیر چندین دانشجوی مارکسیست را مورد آزار قرار داده و مانع ورود آنها به دانشگاه شده است. آنها متهم به «اخلال در نظم اجتماعی» شدهاند.
ارسال نظر