درخواست «می» برای توافق با اروپا رد میشود
ترزا؛ تنها در خانه
اگر تقاضای ترزا می برای توافق متقاعدکننده نباشد، بهخاطر انتخابهایش است. زمانی که مذاکرات بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا آغاز شد، او اهداف و نیات خود را پنهان کرد و همچون یک پوکرباز حرفهای کارتهای خود را پنهان کرده بود. او بیشترین انرژی خود را برای قشر تندروی حزب خود خرج کرد و برای بهدست آوردن دل آنها میگفت: توافق نکردن بهتر از یک توافق بد است.
پس از آن اما او با یک توافق به سراغ همحزبیهایش آمد که نسبت به شعارهایی که میداد بسیار میانهروتر بود و به همین دلیل اعتمادها نسبت به او به شدت کاهش یافت. کتی پرییر که مدت اندکی نیز مدیر ارتباطات دفتر نخستوزیر (ترزا می) بوده است، میگوید: «او مردم را برای توافق آگاه نکرد و نگفت این توافق چیست؟» او افزود: در ابتدا او بسیار سختگیرانه صحبت میکرد و هی خط و نشان میکشید و خط قرمز تعیین میکرد. حالا افراد مدام صحبتهای او را با این توافق مورد قیاس قرار میدهند. او نتوانسته است در مورد شکاف بهوجود آمده توضیح قانعکنندهای بدهد.
ترزا می ۶۲ ساله میتوانست بهترین شخص برای انتقال پیام توافق بهحساب آید. او یک سیاستمدار کهنهکار انگلیسی است که از لفاظی دوری میکند و نسبت به قدرت شخصی بیعلاقه است. او فارغ از هر نوع ایدئولوژی بهدنبال این است که داستان را به انتها برساند. طی چند هفتهای که از ۱۵ نوامبر، سند توافق ۵۸۵ صفحهای را رو کرد، ترزا می، بسیار آرام و صبور نشان داده و گویی به تماشای چیزی قابل پیشبینی نشسته است. در واقع او از مدتها پیش این وضعیت را پیشبینی کرده بود، آنچنان که کتی پرییر میگوید: «گاهی اوقات شما باید از روی فنسها بپرید.»
او میدانست که بهزودی باید با قشر تندروی حزب خود روبهرو شود. اما شگفتی بزرگتر برای ترزا می این بود که قشر میانهرو نیز درخواست وی را نپذیرفتند. «یان دونت» نویسنده کتاب «برگزیت: حالا چه اتفاقی خواهد افتاد؟» میگوید: «ترزا می، خود عامل انشقاق و دو پاره شدن حزب محافظهکار بوده اما حالا وی این دوپارگی را به سطح کشوری رسانده است.»
این نویسنده انگلیسی، ترزا می را عامل تفرقه میخواند و میگوید: اگر قصد دارید تا خود را یک پراگماتیست میانهرو نشان دهید، برای اینکار باید خود را بهعنوان یک عامل اتحاد نشان دهید. اینگونه نیست که دو سال و نیم برای خود چرخ بزنید و برگردید بگویید که من عامل اتحاد شما هستم.
این ضعف ترزا می، شاید خود دلیل انتخاب شدنش بهعنوان نخستوزیر بود. در سال ۲۰۱۶، دیوید کامرون با برگزاری رفراندوم برای ترک اتحادیه اروپا، هرگز انتظار پیروزی را نداشت. او خود نیز عامل دو دستگی در کشور شده بود. ترزا می به این دلیل نخستوزیر شد که دختری از یک شهر کوچک بهحساب میآمد و وستمینستری به حساب نمیآمد. او شجاع و قوی بود و حزب او را نمیتوانست در زمره هیچکدام از تئوریهای توطئه قرار دهد. در زمانی که همحزبیها با هم برای شام بیرون میرفتند او با همسر خود در یک رستوران دنج غذا میخورد. عایشه هازاریکا، نویسنده و ستوننویس مسائل سیاسی میگوید: او همواره برای حزب یک غیرخودی بهحساب میآمد. او همیشه یک چهره تنها بود. پیشتر در جلسهای که برای ماجرای برگزیت برگزار شد، انتظار میرفت برای اینکه وی در طیف برگزیتیها قرار بگیرد، مطابق نظر دست راستیها عمل کند.
او تیمی ساخت که در آن برگزیتیها حرف اول را میزدند و نزدیکترین مشاورش نیز نیک تیموتی بود که انعکاسی از شعارهای اولیه وی در مورد برگزیت بود. او مدام از خط قرمز حرف میزد. با این سخنان قند در دل دستراستیهای گروه آب میشد. اما وی به مرور زمان از این شعارها دوری کرد و به سمت یک توافق با اتحادیه اروپا رفت. او به این شیوه نه توانست در میان دست راستیها جایی برای خود پیدا کند و نه توانست میانهروهای حزب را بهعنوان همراه کنار خود ببیند. هازاریکا میگوید: کشور با مدیریت ترزا می، بسیار بسیار دوپاره شده است.
ارسال نظر