بخش چهل و پنجم
محرمانههای کرهشمالی
مشخصه زندان سیاسی در کرهشمالی در اعلی درجه خشونتی است که در آن وجود دارد. زندانی شدنهای سیاسی فقط شامل فرد نمیشود بلکه کل خانوادهاش یا «سه نسل» را هم در بر میگیرد. مثلا ممکن است فرزند یا فرزندانش، برادران و خواهران مجردش و والدینش همگی به اتفاق به gwalliso فرستاده شوند.
سیستم زندان برای فعالیتهای سیاسی کاملا متفاوت و مجزا از سیستم کیفریای است که از سوی MPS اداره میشود. سازمان دیگری به نام «دایره امنیت دولت» [State Security Department (SSD)] مسوول اداره آن است. این سازمان کوچکتر از MPS است و حدود ۵۰ هزار نیرو را در استخدام دارد. «دایره امنیت دولت» که به منزله پلیس مخفی کرهشمالی است فعالیت نظارت و رصد – از جمله رصد شبکه موبایل «کوریولینک» و مقامهای کرهشمالی مستقر در آنسوی دریاها- و بازجویی از مظنونان سیاسی را انجام میدهد. این زندانهای سیاسی کاملا در حیطه اختیار و مسوولیت اینها است و در حقیقت خارج از حوزه سیستم حقوقی و دادگاهها قرار دارد. دو سازمان MPS و SSD – در بالاترین سطوح- خصم یکدیگر هستند. معمولا، وقتی یکی جایش روی چشم است، دیگری از چشم میافتد. جانگ سونگ تائک پیش از اعدامش MPS را برای سالها رهبری میکرد و یک گروه رقیب را در برابر گروه اصلی OGD علم کرد که SSD هم زیرمجموعه آن بود. مقامهای SSD جانگ را فردی «اندکی نرمخو» معرفی میکردند که مایل است تا جایی که سیستم اجازه میدهد رویکرد نرمی در برابر تجاوزکاران اتخاذ کند. با این حال، تصور این است که MPS مظنونان سیاسی را به SSD واگذار میکند. یک منبع ادعا میکند که MPS در دوره رهبری جانگ (به احتمال زیاد در ازای رشوه) گاهی بیخیال مردم میشد و اجازه میداد آنها به راه خود بروند و آزادانه بگردند. طبیعتا بسیار دشوار است که این ادعاها را اثبات و تایید کنیم اما دو داستان در مورد جانگ – اینکه او بهعنوان یک مقام ارشد کرهشمالی نسبتا مهربانتر و با مروتتر بود و دیگر اینکه در برابر جذبه پول بسیار آسیبپذیر بود - این ماجرا را منطقیتر میسازد.
چگونه SSD افراد را دستگیر میکند
تمام مردم کرهشمالی بخشی از «واحد»هایی هستند که به جایگاه اجتماعیشان در زندگی مرتبط است: واحدهای شغلی، واحدهای اتحادیه جوانان، واحدهای کشاورزی و .... این مردم همچنین اعضای واحدهای همسایه [neighborhood units] یا «اینمینبان» [inminban] هستند (تحتاللفظی یعنی «گروه مردم») که متشکل از ۲۰-۴۰ خانواده است که در یک بخش از یک بلوک آپارتمانی یا همسایگی زندگی میکنند. رهبر آن معمولا یک بانوی میانسال با «سونگبان» [songbun] خوب است و او کسی است که مقامها وی را قابل اعتماد میشناسند. «اینمینبان» ظاهرا برای انتقال ایدئولوژی دولتی به مردم طی دیدارهای هفتهای یک یا دو بار (مانند چونگهوا [chonghwa] یا جلسات خودانتقادی) و نیز برای اینکه مسیری باشد که از طریق آن مردم در پروژههای کاری شریک شوند بهکار میرود مانند تمیز کردن خیابانها، زیبا کردن مناطق عمومی و جمع کردن غذا برای ارتش و ... . تمام این واحدها از جمله «اینمینبان» کارکرد دیگری هم دارند: جاسوسی. در درون «اینمینبان» دستکم یک خبرچین SSD و یک خبرچین MPS وجود دارد. خبرچین SSD معمولا یک سونگبان سطح پایین است یا ضعفهای دیگری دارد که مقامهای SSD میتوانند از آن بهرهبرداری کنند. برخی از این خبرچینان با پرداخت پول به خدمت گرفته میشوند اما بیشتر اینها خودشان قربانی هستند که مجبور به همکاری هستند. نمایندگان SSD آنها را ربوده، به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند و آنها را مجبور به اعتراف به «جرائم»شان میکنند؛ این افراد در ازای تبدیل شدن به خبرچین میتوانند «عفو» شوند. «اینمینبان» اهمیت زیادی پیش از قحطی داشت. گفته شده که رهبرانش هم همه چیز را در مورد شما میدانستند. حتی میدانستند که چند قاشق و چپستیک [chopsticks] در خانهتان دارید. آنها همچنین از توانایی ورود به هر خانهای که اراده کنند برخوردارند و کلید زاپاس درهای اندرونی همسایگان را هم دارند. رشد رشوه در دوران پساقحطی، توانایی روزافزون مردم برای رفتن به اطراف کشور جهت انجام تجارت و افول باور به دولت، توانایی و تمایل مخبران «اینمینبان» را تضعیف کرده و باعث شده همسایگانشان دچار مشکل شوند. صرفنظر از این، تهدید همچنان هست و میتواند بینهایت خطرناک باشد. اگر کسی از شما خبرچینی کند- خواه از سوی «اینمینبان» باشد یا واحد کاری یا هر جای دیگر- SSD ممکن است تصمیم به بازجویی و تحقیق از شما بگیرد.
ارسال نظر