نگاه دیگران-بخش بیست وسوم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
در بهار ۱۹۶۹، مشاوران دفاعی نیکسون گوشبهزنگ شده بودند که برنامه هستهای اسرائیل در آستانه بحرانی شدن است. نگرانی اولیه این بود که اسرائیل سلاحهای خود را برای نمایش عمومی عرضه کند؛ بهاینترتیب، واکنش اعراب و شوروی را در بحبوحه تنش بالا در منطقه برمیانگیخت. «ملوین لرد»، وزیر دفاع و «الیوت ریچاردسون» معاون وزیر امور خارجه خواستار این بودند که اگر ایالاتمتحده نتواند تضمینهای کافی در مورد برنامه هستهای اسرائیل دریافت کند، تحویل برنامهریزیشده فانتومها متوقف شود. کیسینجر موفق شد نیکسون را وادار به وتوی این مساله کند تا از تقابل مستقیم با نخستوزیر اسرائیل در اولین دیدارش احتراز جوید. در عوض، او به رابین نیاز داشت تا مایر را به دیدار چهره به چهره با نیکسون وادارد تا به او اطمینان دهد که اسرائیل «هیچ معرفی ملموسی از تسلیحات هستهای انجام نخواهد داد یا هیچ برنامه آزمایش هستهای را انجام نمیدهد.»
هیچ سند غیرمحرمانهای از آنچه در آن گفتوگوی دفتر بیضیشکل کاخ سفید در ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۹ رخ داد، وجود ندارد اما از آن زمان به بعد اسرائیل امور هستهای خود را با احتیاط و مخفیانه و طبق یک سلوکِ رفتاریِ قاطعانه انجام داد. تا به امروز، اسرائیل از اعتراف به مالکیت تسلیحات هستهای امتناع ورزیده و مقامهای ایالاتمتحده با جدیت از هرگونه تاییدی اجتناب و خودداری میکنند. در مقابل، ایالاتمتحده از تحتفشار قرار دادن اسرائیل برای امضا یا همکاری با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای خودداری کرده است. این پیمان ضمنی به آزمون گذاشته شد و در نهایت در دولت اوباما مورد تایید قرار گرفت، هرچند پرزیدنت اوباما اهمیت بالایی برای عدماشاعه قائل بود. این به توضیح آنچه از نتیجه جلسه بین نیکسون و مایر دانسته است، کمک میکند.نیکسون با نگرانیهای اسرائیل همدردی کرد و قول داد که درخواست مایر برای ۲۵ فروند فانتوم F-۴ و یکصد فروند هواپیمای A-۴ Skyhawks و ۲۰۰میلیون دلار کمک امنیتی در سال مورد توجه قرار گیرد. نیکسون گفت: تا زمانی که رئیسجمهور باشم، «اسرائیل هرگز از نظر نظامی ضعیف نمیشود.»
هیچ ارتباط صریحی توسط هیچیک از طرفین بین سیاست هستهای «ابهامآلود» اسرائیل و تامین تسلیحات آمریکایی وجود نداشت اما از این مرحله به بعد، این تصور به وجود آمد که برای جلوگیری از هستهای شدن علنی اسرائیل، قدرت متعارفش باید حفظ شود. با گذشت زمان، این مساله تبدیل به تعهد آمریکا برای حفظ «برتری نظامی کیفی» اسرائیل بر هرگونه ائتلاف احتمالی نیروها در منطقه شد. همانطور که رابین در خاطرات خود شهادت میدهد: «داستان کمک کیسینجر به امنیت اسرائیل هنوز گفته نشده است... کافی است بگوییم که در درجه اول اهمیت بود.» راجرز و سیسکو همچنان با ثبات قدم بهپیش میرفتند هرچند نشانههای واضحی وجود داشت که هر چه دولت پیشنهاد میکرد، یا برای اسرائیل یا مصر به دلیل فاصله بین مواضع آنها قابلقبول نخواهد بود. نیکسون مطمئن بود که از تلاش آنها نتیجهای حاصل نمیشود. بنابراین به کیسینجر گفت که از تقابل غیرضروری با وزیر خارجه خودداری کند. در ۹ دسامبر ۱۹۶۹، راجرز تصمیم گرفت تا از طرح آمریکا برای صلح اعراب و اسرائیل پردهبرداری کند.
در یک سخنرانی عمومی در «کنفرانس کهکشانی برای آموزش بزرگسالان» در هتل شورهام در واشنگتن، او اصول «توافق نهایی و متقابل الزامآور» را برای ایجاد یک وضعیت صلح بین اسرائیل و مصر مطرح کرد که شامل تعیین این میشد که مرز «امن و شناختهشده» همان مرز بینالمللی قبلی خواهد بود. اسرائیل بلافاصله آنچه را که به «طرح راجرز» معروف شد، رد کرد. بااینوجود، ایالاتمتحده طرحی موازی را برای توافق صلح اسرائیل و اردن برای مذاکرات چهار قدرت ارائه کرد. این تا حدودی در مرز میان اردن و اسرائیل قابلانعطاف بود و اجازه «تعدیلات مرزی جزئی» را میداد اما همچنین راهحلی را برای کنترل مشترک بیتالمقدس بیان کرد و زمینه را برای سهمیه سالانه فلسطینیها از پناهندگانی که باید به اسرائیل بازگردانده شوند (با مواردی که مورد مذاکره قرار گرفت) فراهم کرد.
کابینه اسرائیل در ۲۲ دسامبر۱۹۶۹ بهطور رسمی هر دو پیشنهاد را رد و اعلام کرد که «اسرائیل قربانی هیچ قدرت یا سیاست بین قدرتها نخواهد شد و هرگونه تلاش برای تحمیل راهحل اجباری به خود را رد خواهد کرد.» رابین برای مشورت به بیتالمقدس فراخوانده شد و برای بسیج جامعه یهودیان آمریکا و راهاندازی یک کارزار تمامعیار علیه «طرح راجرز در کاپیتول هیل» و در رسانهها به واشنگتن بازگردانده شد. نیکسون که نگران پیامدهای سیاسی بود، دادستان کل «جان میشل» و مشاورش «لئونارد گارمنت» را فرستاد تا به رهبری یهودیان آمریکا اطمینان دهند که «طرح راجرز در خاورمیانه به شکلی درخور و مناسب نامگذاری شده و منشأ آن کاخ سفید نیست.» این بهطور خاص کنایهآمیز بود، با توجه به اظهارات مکرر نیکسون به مشاوران خود و به رهبران خارجی که او اجازه نمیدهد «ملاحظات سیاسی داخلی» - تعبیری برای یهودیان آمریکایی - بر سیاست او در قبال خاورمیانه تاثیر بگذارد.
نیکسون و کیسینجر همچنین گارمنت را برای ملاقات با مایر عازم نیویورک کردند، جایی که او قرار بود از آنجا سفر خود در میان جامعه یهودیان آمریکا را آغاز کند. پیام آنها گارمنت را شگفتزده کرد، اگرچه او از روشهای واشنگتن آگاه بود. کیسینجر به او آموخت که به مایر چنین بگوید: «به او بگو، از وی میخواهیم هرجا رفت راجرز و نقشهاش را تار و مار کند.» کیسینجر همچنین ترتیبی داد که نیکسون در یک ملاقات غیرمعمول به رابین اطمینان دهد که روسای جمهور معمولا با سفرا ملاقات نمیکنند، مگر زمانی که اعتبارنامه خود را ارائه کنند. نیکسون بیان کرد که نگرانیهای اسرائیل را درک میکند و به رابین وعدهاش را برای تامین نیازهای دفاعی و اقتصادی اسرائیل یادآور شد. او به سفیر اسرائیل چنین آموزش داد که «در تمام مسائل مرتبط با تامین تسلیحات... بهتر است به کیسینجر نزدیک شوید.»