عدم محبوبیت چارلز سوم بلای جان سلطنت میشود؟
ولوله جمهوریخواهی در انگلیس
«گراهام اسمیت» مدیر اجرایی جمهوری گفت: «انجام این کار واقعا عاقلانه است. بگذارید همه اینها روند خود را طی کند و بعدا به مسائل جدیتر خواهیم پرداخت.» رابی پارکین در حال حاضر رئیسجمهوری است. این خط دقیقی است که ضد سلطنتهای برجسته بریتانیا، معروف به جمهوریخواهان بر این باورند که باید در روزهای آغازین سلطنت جدید انجامش دهند و فرصتهای بلندمدت را با دامهای کوتاهمدت متعادل کنند. نظرسنجیها نشان میدهد که بریتانیاییها علاقه کمتری به چارلز نسبت به مادرش دارند و همین به مبارزان جمهوریخواه بیشترین شانس را برای ایجاد تحرکی قابل توجه در ربع قرن اخیر میدهد. اما آنها نگران بیگانه کردن حامیان بالقوه هستند که به نظر میرسد از غم و اندوه ملکه متاثر هستند. بریتانیا بیش از ۹قرن است که توسط یک سلطنت موروثی رهبری میشود و مانع دوره کوتاه حکومت جمهوریخواهان در دهه۱۶۰۰ شده است.
درحالیکه پادشاهان به تدریج قدرت حکومتی را در طول قرنها به پارلمان واگذار کردند، اما همین پارلمان همچنان به نام پادشاه حکومت میکند و پادشاه یا ملکه هنوز نقش مهمی (اگر کاملا نمادین) در کارکردهای مهم بریتانیا ایفا میکند: انتقال از یک دولت به دولت دیگر، مدیریت کلیسای انگلستان و سیستم قضایی. مبارزهجویان جمهوریخواه میخواهند همه اینها را با جایگزین کردن یک رئیسجمهور منتخب به جای یک پادشاه یا ملکه موروثی به چالش بکشد. از زمان پایان جمهوری کوتاه بریتانیا در سال۱۶۶۰، این مفهوم به ندرت حمایت عمومی قابل توجهی را به خود جلب کرده است (و یا شاید هرگز جلب نکرده است) اما لحظات خود را داشته است. «توماس پین» فیلسوف ضد سلطنتی که نوشتههایش به ایجاد زیربنای فکری انقلاب آمریکا کمک کرد، در بریتانیا متولد شد و حداقل یکی از آثار اصلی خود را در آنجا نوشت.
در سال۱۹۹۱ «تونی بن» قانونگذار برجسته چپگرا تلاش کرد تا پارلمان را وادار به لغو سلطنت کند. در سال۲۰۰۰، روزنامه گاردین کمپینی را برای ایجاد یک جمهوری رهبری کرد و امیدوار بود که بحث عمومی را در این رابطه برانگیزد. هر دو تلاش شکست خورد. سالها، مبارزهجویان میدانستند که روی کار آمدن پادشاه چارلز - بیدستوپاتر اما متفکرتر از مادرش، و کمتر محبوب - نشاندهنده بهترین شانس آنها برای جلب حمایت از آرمانشان است. نظرسنجی در ماه مه نشان داد که محبوبیت ملی چارلز ۶۵درصد است که ۲۱امتیاز کمتر از ملکه است. «دیوید ادگرتون» مورخ تاریخ بریتانیا در قرن بیستم میگوید چارلز «نه آن نوع شهرت، یا جذابیت و نه آن اقتدار سالهای الیزابت را دارد.» اکنون اکثر جمهوریخواهان بریتانیایی در حال تامل هستند.
یکی از معترضان روز یکشنبه در آکسفورد درباره به قدرت رسیدن پادشاه اختلالهایی ایجاد کرد که منجر به دستگیری وی شد؛ درحالیکه دیگری در ادینبورگ در یک حادثه جداگانه دستگیر شد. اما جمهوریخواهان عمدتا خیابانها را به هزاران عزادار سپردهاند. حزب سبزها، یکی از معدود احزاب سیاسی بریتانیا که مخالفت با نقش سیاسی سلطنت را در مانیفست خود گنجانده است، مرگ ملکه را «لحظهای بسیار غمانگیز برای ملت ما» خواند و از هرگونه انتقادی اجتناب کرد. با این حال، برخی مترصد فرصت هستند و زمان مناسب برای خود را زمانی میبینند که ملکه به خاک سپرده میشود و تمرکز مردم از ملکه به چارلز تغییر کند.