استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

در همین حال، در نشست WSAG در صبح سه‌شنبه در واشنگتن، کیسینجر به همکارانش گفت که می‌خواهد ترابری هوایی آمریکا ۲۵درصد جلوتر از تلاش‌ها و برنامه‌های شوروی باشد. هدف او «کشیدن سریع رمق شوروی» برای به حداکثر رساندن انگیزه‌ آنها برای یک توافق سریع بود. او شاید طنز آن لحظه را ازدست‌داده باشد: ایالات‌متحده باعجله تدارکات را به مشتری اسرائیلی خود برای پیشی گرفتن از تلاش شوروی و افزایش فشار بر آتش‌بس می‌رساند؛ درحالی‌که اتحاد جماهیر شوروی تدارکات را باعجله به مشتری مصری خود می‌رساند تا به‌پای تلاش‌های آمریکا برسد و سادات را تشویق به پذیرش آتش‌بس کند. تلاش برای پایان دادن به جنگ، رقابتی را بین ابرقدرت‌ها ایجاد کرده بود که همچون سوختی برای تداوم این رقابت بود. بااین‌حال، طنز نهایی لحظاتی بعد اتفاق افتاد. زمانی که کیسینجر بحث تنظیم ترابری نظامی را با همکاران خود در WSAG به بحث می‌گذاشت، کمیته نروژی نوبل در اسلو اعلام کرد که جایزه معتبر خود در زمینه‌ صلح را به معماران «پیمان صلح پاریس» یعنی «لو دوک تو» و «هنری آلفرد کیسینجر» می‌دهد. یکی از کارکنان در «اتاق وضعیت» بحث را قطع کرد تا بولتن خبری آسوشیتدپرس را نشان دهد که اعطای این افتخار نهایی دیپلماتیک را بشارت می‌داد. همان طور که کیسینجر بعدها ثبت کرد، او از این جایزه شرمسار شد؛ زیرا به‌خوبی از ماهیت مخاطره‌آمیز توافقی که او با ویتنامی‌ها منعقد کرده بود، آگاه بود. او همچنین می‌دانست که نیکسون به‌شدت حسادت خواهد کرد. بدتر از آن، نامزدی نیکسون برای این جایزه موضوعی عمومی بود؛ کیسینجر یک برنده غیرمنتظره بود. نیکسون وقتی برای تبریک به کیسینجر زنگ زد، مهربان می‌نمود، اما همچنان راهی برای سُک زدن به مشاورش می‌جست. رئیس‌جمهور به او پیشنهاد کرد که پول این جایزه (۶۵هزار دلار در آن روزها، که معادل ۳۹۰هزار دلارِ فعلی می‌شود) را به صلیب سرخ آمریکا برای امدادرسانی در بلایای طبیعی در پاکستان، آفریقا و نیکاراگوئه اهدا کند. نیکسون هشدار داد: «من اجازه نمی‌دهم هیچ مقداری از این پول به اسرائیل برسد.» کیسینجر پاسخی دفاعی داد: «من هرگز به اسرائیل نمی‌دهم.»کیسینجر با نگاه به گذشته دریافت که او نسبت به تحقق آنچه در خاورمیانه می‌گذرد افتخار بیشتری به‌دست آورده است تا تحقق آنچه در ویتنام می‌گذرد.

روز دوازدهم، چهارشنبه ۱۷اکتبر۱۹۷۳. کیسینجر در وضعیت انتظار بود: در انتظار افزایش فشار نظامی ارتش اسرائیل بر نیروهای مسلح مصر بود، در انتظار بازگشت کاسیگین از قاهره بود و در انتظار سادات برای پذیرش فرمول آتش‌بس بود. اولین فرصت برای نرم کردن اعراب در جلسه‌ای پیش آمد که او ترتیب آن را برای نیکسون همراه با وزرای خارجه عربستان سعودی، کویت، الجزایر و مراکش داده بود. آنها آمده بودند تا اصول خود را برای توافق ارائه کنند؛ اما نیکسون تمام تلاش خود را کرد تا آنها را متقاعد کند که باید فرمول کیسینجر برای آتش‌بس را بپذیرند و به اجرا درآورند. نیکسون احساس کرد که لازم است به وزرای خارجه عرب اطمینان دهد که تلاش‌های او «هیچ‌وقت تحت تاثیر ملاحظات سیاسی ایالات‌متحده قرار نخواهند گرفت! هرگز.» او اشاره کرد که برخی از دوستان عربش این پرسش را مطرح کرده بودند که آیا می‌توانند به کیسینجر به‌خاطر یهودی بودنش اعتماد کنند یا خیر؟ اما نیکسون به آنها قول داد که وزیرش متعهد به حل‌وفصل منصفانه و عادلانه است.

وزرای خارجه به‌وضوح این موضوع را مسرت‌بخش و مفرح دانستند. «شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح» وزیر خارجه‌ کویت به رئیس‌جمهور اطمینان داد که آنها هیچ مشکلی برای کار با وزیر امور خارجه‌ نیکسون ندارند؛ زیرا آنها هم «سامی» هستند. اما برای کیسینجر یک یادآوری شرم‌آور بود که برای دومین‌بار در بیست‌وچهار ساعت، وقتی پای اسرائیل به میان می‌آید، رئیس‌جمهور تردید همیشگی خود درباره هدف او را نشان می‌دهد. نه‌تنها دیپلمات‌های عرب از یهودی بودن کیسینجر نگران نشدند، بلکه به نظر می‌رسید آنها نگران انتقال و ترابری هوایی ایالات‌متحده به اسرائیل هم نیستند. کویتی‌ها به شکل ضعیفی پرسیدند که آیا این کار لازم است یا خیر؟‌ هیچ‌یک نه در دیدار با نیکسون و نه در دیدار بعدی در وزارت امور خارجه با کیسینجر، در پاسخ، به پتانسیل تحریم نفتی اعراب اشاره نکردند؛ اگرچه سه وزیر از چهار وزیر خارجه از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفتی عرب بودند. این باعث شد کیسینجر به این نتیجه برسد که هیچ‌گونه قطع نفتی وجود نخواهد داشت. او وقت خود را با آنها صرف توضیح فرمول آتش‌بس خود کرد و به دنبال تضمین اطمینان از سوی اعراب بود که آنها از این فرمول حمایت می‌کنند. او به نیکسون اطمینان داد که «فکر می‌کنم ظرف سه یا چهار روز....به‌ آتش‌بس برسیم.»

کیسینجر درباره این وزیران قضاوت اشتباهی کرده بود. او همان بعدازظهر با همکارانش در WSAG به شوخی گفت: «آیا دیدید که وزیر خارجه‌ عربستان مثل یک پسربچه خوب آمد و گفت که مذاکرات بسیار پرباری با ما داشته است؟».برای نشان دادن اینکه او چقدر آنها را دست‌کم گرفته بود، آن عصر وزرای نفت عربی از قطع اجباری نفت به مصرف‌کنندگان غربی تا ۵درصد در ماه خبر دادند تا زمانی که اسرائیل تحت‌فشار قرار گیرد که از سرزمین‌های اشغالی عقب بنشیند. عربستان سعودی اعلام کرد که تولید خود را تا ۱۰درصد قطع می‌کند. سه روز قبل‌تر، وزرای نفت اوپک به رهبری محمدرضا پهلوی (که دوست کیسینجر بود) قیمت نفت را از ۱/ ۳دلار به ۱۲/ ۵دلار در هر بشکه (افزایش ۷۰درصدی) افزایش داده بودند. این باید یک «زنگ بیدارباش» می‌بود. کیسینجر بر اساس برداشت خودش، در سال‌های اولیه‌ دولت نیکسون، توجه کمی به نشانه‌های تغییرات ساختاری در توازن قوا در بازار نفت معطوف کرده بود. در آن روزها با نفت به‌عنوان یک مساله‌ داخلی برخورد می‌شد که بیشتر در دستان «بزرگان» نفتی بود تا یک موضوع امنیت ملی. بر این اساس، کیسینجر در تدوین سیاست یا مشاوره به شرکت‌هایی که به‌طور پیوسته کنترل تولید نفت را به کشورهای نفتی عرب و ایران واگذار می‌کردند، دخالتی نداشت.

04-04