اگر در اتحادیه میماندیم اقتصادمان ۵درصد بزرگتر بود
بلای برگزیت برای بریتانیا
بدتر از همه اینکه این اقدام سیاست بریتانیا را با نوع مخربی از تفکر جادویی آلوده کرده است. دیوید کامرون که طرح خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا توسط او مطرح شد، خود از اولین قربانیان بود؛ بهطوریکه تمایل اتحادیه اروپا برای تغییر اصول اساسی خود برای سازگاری با بریتانیا را دست بالا ارزیابی کرد. طرفداران برگزیت از همان ابتدا بهشدت در خیالهای جادویی خود بودند، چه درباره دستاوردهایی که از خروج اتحادیه اروپا بهدست خواهد آمد و چه درباره آرزوی کنار گذاشتن مساله ایرلند. طرفداران اتحادیه اروپا هم اگر فکر میکنند میتوان این جدایی را به سادگی خنثی کرد، تحت تاثیر تردستی قرار دارند. به عقیده اکونومیست، راهی بهتر برای رابطه بهتر با اروپا وجود دارد؛ اما پیمودن این مسیر مستلزم پایان دادن به طرز فکر جادویی است.
این روندی کند و تدریجی خواهد بود نه یک فرآیند تکانشی و انقلابی که به معنای پرورش اعتماد و اجماع است، نه برگزاری رفراندوم. این مساله برای طرفداران برگزیت به معنای شناخت آسیبی است که وارد شده است. براساس تخمین بانک مرکزی انگلستان، برگزیت طی پنج سال منتهی به ۲۰۲۱ تقریبا ۲۵درصد سرمایهگذاری را کاهش داده است. تحقیقات یک اندیشکده نیز نشان میدهد که اگر بریتانیا در اتحادیه اروپا باقی میماند اقتصاد آن اکنون بیش از ۵درصد بزرگتر بود. با این حال در میان طرفداران برگزیت، راستگویی همچنان بدعت محسوب میشود. در دسامبر دولت محافظهکار اصلاحات مختصری را در صنعت خدمات مالی دنبال کرد؛ درحالیکه بسیاری از تغییرات هیچ ارتباطی با اتحادیه اروپا نداشتند. دولت همچنان متعهد است که تا پایان ۲۰۲۳ همه قوانین حفظ شده اتحادیه اروپا را جایگزین یا لغو کند. برای طرفداران اتحادیه اروپا، واقعگرایی به معنای کنار گذاشتن ایده پیوستن مجدد به این بلوک است.
تا زمانی که یک اجماع سیاسی و اجتماعی محکم به نفع عضویت وجود نداشته باشد، پیوستن مجدد توسط دولتهای اتحادیه اروپا وتو خواهد شد. نظرسنجیها نشان میدهد که بریتانیاییها خواهان روابط نزدیک با اتحادیه اروپا هستند. اما اشتیاق کمتری برای اروپا بهعنوان پروژه یکپارچگی سیاسی وجود دارد. بنابراین بازگشت به مساله عضویت قطبی شدن سمی سالهای برگزیت را زنده میکند. در عوض، مسیر عملگرایانه برای یک رابطه بهتر با اروپا شامل سه مرحله است: عادیسازی، ساختن و تجسم مجدد. بریتانیا باید نخست روابط خود را با بروکسل عادی کند. توافق تجاری و همکاری (TCA) که توسط بوریس جانسون مورد مذاکره قرار گرفت فرصتی حیاتی برای گسترده کردن این توافق است.
باوجوداین، این تجدیدنظرها تنها به میزان اندکی آسیب اقتصادی ناشی از خروج از اتحادیه اروپا را جبران میکند. به عقیده اکونومیست، راهی که ترزا می پس از رایگیری برگزیت ترسیم کرد، امیدوارکننده است؛ تعمیق دسترسی به بازار در زمینههایی مانند کالاها و کشاورزی در ازای تصویب قانون اتحادیه اروپا و در عین حال حفظ استقلال در خدمات. پیوستن به اتحادیه گمرکی نیز ممکن است در نهایت امکانپذیر باشد. پیوستن بریتانیا به رژیم اتحادیه اروپا برای مواد شیمیایی، کشاورزی یا کمکهای دولتی برای بلوکی که آرزوی تبدیل شدن به یک ابرقدرت نظارتی را دارد، یک موهبت است و همانطور که جنگ در اوکراین نشان داد، مزایای یک رابطه سازندهتر و محترمانهتر با بریتانیا تنها اقتصادی نیست. برقراری یک رابطه سفارشی با بریتانیا نیز در بازنگری گسترده معماری اروپا قرار میگیرد. در دهه آینده اتحادیه اروپا باید درباره چگونگی مدیریت آرمانهای اوکراین و کشورهای غربی بالکان که مایل به پیوستن هستند فکر کند. ایجاد یک رابطه پایدار میان بریتانیا و اتحادیه اروپا مستلزم زمان، کوشش و واقع بینی است؛ اما هنوز جای تخیلات وجود دارد.