نگاهی به تعطیلی آخرین نیروگاه هستهای در آلمان
«مرگ خوبه، اما برای همسایه»
با این حال مواضع شهروندان آلمانی نسبت به این تصمیم در نوع خود جالب است. چندی از انتشار این خبر در شبکههای خبری و رسانههای جمعی نگذشته بود که حسابهای کاربری صفحات خبری در پلتفرمهایی نظیر اینستاگرام و توییتر با حجم عظیمی از بازخوردهای غالبا منفی و مخالف زیر پستهای خود مواجه شدند. گروهی طرفدار حزب سبز و دوستدار محیطزیست با نظر به دفع مخاطرات زبالههای هستهای ابراز خرسندی میکنند، در مقابل نیز جمع کثیری از مخالفان به این قضیه واکنش نشان میدهند؛ حتی برخی کاربران هویت ملی خود را لگدمال شده تلقی میکنند و به واردات برق از فرانسه واکنش شدیدی نشان میدهند اما گروهی با جهتگیری متفاوت نگران امنیت ملی خود هستند، با این استدلال که کشمکشها میان روسیه و اوکراین موجب شکلگیری آرایشی دفاعی در کشورهای حاضر در منطقه اروپا شده، بودجه نظامی کشورها را افزایش داده، دولتها درصدد تاسیس نیروگاههای هستهای جدید برای کاهش احتمال درگیری هستند و برخی نیز به خرید تسلیحات نظامی در مقادیر عظیمتری از قبل دست زدهاند اما آلمان نیروگاههای هستهای خود را تماما تعطیل میکند.
در ورای تودههای مردمی حزب بدیل برای آلمان، حزبی راستگرا و رادیکال، قرار دارد که تصمیم تعطیلی آخرین نیروگاههای هستهای آلمان را «آغاز یک پایان برای ائتلاف سهگانه دولت» میخواند و بر این باور است که با چنین تصمیمی بیشک کشور آلمان تا حد زیادی به رقبای خود در منطقه وابسته میشود و روحیه تلاشگر شهروند آلمانی در برابر شهروند اروپاییای که تا دیروز آلمان را الگوی خود قرار داده بود و خطمشی مشخصی در اقتصاد نداشت، به ویرانی کشیده خواهد شد. اما باید پرسید آیا تصمیم به تعطیل کردن ۶ نیروگاه هستهای فعال در آلمان تصمیم آنی و یکجانبه بوده است؟ البته که نه! اگر مراد بررسی تاریخچه تصمیم مذکور یا زمینههای اتخاذ آن باشد، باید نگاهها به سال ۲۰۱۱ یا به بیان دقیقتر به ۱۱ مارس ۲۰۱۱ معطوف شود؛ زمانی که سهمگینترین زلزله به همراه سونامی خاک سرزمین ژاپن را به توبره کشید و فاجعهای به بار آورد که سر منشأ آن از کار افتادن نیروگاه هستهای فوکوشیما -۱ متعلق به شرکت نیروی برق توکیو بود.
آلمان در آن زمان متوجه جدیت بیبدیل ماجرا شد؛ کما اینکه در سال ۲۰۰۲ بحث از رده خارج کردن نیروگاههای هستهای در آلمان و روی آوردن به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر در دستور کار دولت وقت برای برنامهریزی بلندمدت جهت اجرایی کردن آن و احداث زیرساختهای پیشرفته جهت تغییر مسیر انرژیک کشور قرار گرفته بود. لیکن این رویکرد در سال ۲۰۱۱ به خود شکل جدی و سازمان یافته گرفت و صدراعظم وقت، خانم آنگلا مرکل برخاسته از حزب دموکراتهای مسیحی، را بر آن داشت تا در دولت خود برنامهای هدفمند و بودجهای کلان به این موضوع اختصاص داده شود. اجرایی شدن این تصمیم نمیتواند به صورت تصادفی با کشمکشهای روسیه و اوکراین همزمانی پیدا کرده باشد. اولین دور تعطیل ساختن ۳ نیروگاه هستهای گروه الف در تاریخ ۳۱ دسامبر سال ۲۰۲۱ با شروع تخاصم میان روسیه و اوکراین آغاز شد و دومین دور که ۳ نیروگاه باقی مانده در گروه ب را به تعطیلی کشاند، در ۱۵ آوریل ۲۰۲۳ رقم خورد.
در دور اول آلمان نگران امنیت خود در منطقه بود؛ چرا که به دلیل عضویت در ناتو میتوانست مورد حمله قرار گیرد و تاسیسات هستهایاش فاجعه هیروشیما-ناکازاکی دوم را بازآفرینی کند، از این رو تصمیم به تعطیلی سه نیروگاه در گروه الف گرفت. در دومین دور که اتفاقا دور نهایی تعطیلی نیروگاهها محسوب میشود شاهد آن هستیم که آلمان بار دیگر برای حفظ امنیت و پرداخت حداقلیترین زیان این تصمیم را عملی میکند. اکنون که نه زمستان است و نه نیاز به انرژی گرمایشی چشمگیر است، آلمان بار دیگر خود را در ورای نیاز به روسیه جهت تامین انرژی ترسیم میکند و با کنار گذاشتن جریانات نورد استریم ۲ یا به عبارتی بینیازی انرژی در برابر روسیه، انتقال مسوولیت استرسزا دفن زبالههای هستهای به کشورهای همسایه نظیر فرانسه، ارسال تسلیحات نظامی به اوکراین با برآورد تداوم یافتن کشمکشها در خاک این کشور و گاهی بازگرداندن پناهجویان اوکراین در جهت بازتامین منابع درون مرزی خود خسارتهای احتمالی را جبران میکند.